محسن حقشناس، استاد نهجالبلاغه، در گفتوگو با ایکنا از قزوین در پاسخ به سوالِ «اگر مردم حضور حداکثری در انتخابات نداشته باشند چه میشود؟» گفت: خدا با هیچ جریان و مردمی عهد اخوت نبسته است. شما تا زمانی از ظرفیت دین بهرهمند هستید که پای دستور دین باشید وگرنه اگر از دستورات دین فاصله بگیرید مطمئن باشید سنتهای عالم ثابت است و در هم میشکنید و از بین میروید.
اگر مردم به صحنه نیایند امام معصوم یا منزوی یا شهید میشود. در جریان کربلا دیدید مردم نبودند که امام شهید شد یعنی اگر مردم پای کار نباشند هم دلیل نمیشود که امام دست از آرمانهای خود بردارد اما بدون حضور مردم، رهبر جامعه اسلامی و حکومت جامعه اسلامی از بین خواهد رفت و این مسئله تعارفبردار نیست.
بیشتر بخوانید:
بحث آخر خطبه قاصعه در نهجالبلاغه هم همین است. احوال امتها شبیه به هم است. داستان قوم ما به داستان قوم حضرت موسی و زمان پیامبر اکرم(ع) نزدیک است. هرچه که در آن زمان باعث ایجاد تفرقه میشد امروز هم باعث ایجاد تفرقه میشود. آن موقع تکبر و تعصب باعث ایجاد تفرقه میشد و امروز هم همانطور است.
حضرت امیر(ع) در خطبه قاصعه فرمودند «واحْذَروا ما نَزَلَ بالاُمَمِ قَبْلَكُم مِن المَثُلاَتِ بسُوءِ الأفْعالِ و ذَميمِ الأعْمالِ ، فتَذَكّروا في الخَيرِ و الشَّرِّ أحْوالَهُم، و احْذَروا أنْ تَكونوا أمْثالَهُم» ای مردم از آنچه که بر امتهای قبل از شما نازل شد بپرهیزید. در این خطبه از واژه «مثلات» استفاده شده که این یعنی بلایی سر یک قوم میآید که برای قومهای بعد از آن ضربالمثل میشود. مثلاً بلایی که سر قوم ثمود آمد برای ما ضربالمثل است، یا دریایی که فرعون در آن غرق شد برای ما ضربالمثل است. حضرت امیر(ع) میفرمایند میخواهید در احوالات آن اقوام نظاره کنید در افعال و احوال خیر و شر آنها توجه کنید ولی مراقب باشید مثل آنها دچار شر نشوید و در شر آنها شریک نشوید. در احوالات آنها تفکر کنید و ببینید چه چیزی آنها را عزیز کرد و چه چیزی باعث شد دشمنان از آنان فاصله گرفتند و عافیت در آنها طولانی مدت شد و رنج از آنها دور شد. چه کار کردند که نعمت بر آنها رسید و به ریسمان کرامت رسیدند.
حضرت امیر(ع) میفرمایند اگر جامعهای مستقر است به واسطه این موضوعات مستقر است که مردم آن جامعه از تفرقه دوری کردند، باهم الفت و اتحاد داشتند و به همدیگر در مشکلات کمک کردند. اگر این موضوعات نباشد، جامعه و حکومت از بین میرود. حضرت امیر(ع) میفرمایند از هر عملی که باعث شکستن ستون فقرات جامعه میشود فاصله بگیرید.
حضرت امیرالمؤمنین(ع) مواردی را که باعث شکستن اتحاد جامعه میشود اینگونه نام میبرند: «مِنْ تَضَاغُنِ الْقُلُوبِ، وَ تَشَاحُنِ الصُّدُورِ، وَ تَدَابُرِ النُّفُوسِ، وَ تَخَاذُلِ الْاَیدِی.» تضاغن یعنی کینهای که دو طرفه است هم شما نسبت به من کینه دارید هم من به شما دارم. یکی از این عوامل همین کینههای دو طرفه مردم نسبت به یکدیگر است، دیگری بدخواهی است و سوم پشت کردن به همدیگر و در نهایت یاری نکردن یکدیگر.
مولا در ادامه این خطبه میفرمایند «أَلَمْ یكُونُوا أَثْقَلَ الْخَلاَئِقِ أَعْبَاءً» آیا قوم بنیاسرائیل بدترین و سختترین بارها روی دوششان نبود؟ چگونه بعد از اینکه فراعنه آنها را بَرده خود گرفته بودند، خدا دستشان را گرفت و بلندشان کرد؟ جَعَلَ لَهُمْ مِنْ مَضَایقِ الْبَلاَءِ فَرَجاً یعنی آنها را از بلا خارج کرد و فرج برایشان آورد. فَأَبْدَلَهُمُ الْعِزَّ مَكَانَ الذُّلِّ یعنی بهجای ذلت لباس عزت به آنها داد. وَ الْاَمْنَ مَکانَ الْخَوْفِ یعنی بهجای ترس، خداوند به آنها امنیت داد. فَصَارُوا مُلُوکاً حُكَّاماً یعنی این مردمی که دائماً کتکخورِ فرعون بودند، حاکم و پیشوا شدند.
در ادامه میفرمایند مَا لَمْ تَذْهَبِ الْامَالُ إِلَیهِ بِهِمْ انقدر اینها بزرگ شدند به جایی رسیدند که در خیال و آرزویشان هم نبود. اما حضرت امیر(ع) هشدار دادند «كَانُوا حَیثُ كَانَتِ الْاَمْلاَءُ مُجْتَمِعَةً» این شرایط تا زمانی ماندگار ماند که این مردم با هم متحد و مجتمع بودند. وَ الْاَهْوَاءُ مُؤْتَلِفَةً، خواستههایشان هماهنگ بود. وَ الْقُلُوبُ مُعْتَدِلَةً، افراط و تفریط بینشان نبود، یعنی یک مسیر واحد را داشتند. وَ الْاَیدِی مُتَرَادِفَةً، دستهایشان پشت هم بود و به همدیگر کمک میکردند. السُّیوفُ مُتَنَاصِرَةً، شمشیرهایشان یاریکننده هم بود. وَ الْبَصَائِرُ نَافِذَةً، حواسشان به دشمن بود. وَ الْعَزَائِمُ وَاحِدَةً، تصمیماتشان هماهنگ بود. این هفت مورد از رازهای یک جامعه مستحکم بود که مولا مطرح کردند.
امیرالمؤمنین(ع) در ادامه میفرمایند: «أَلَمْ یكُونُوا أَرْبَاباً فِی أَقْطَارِ الْاَرَضِینَ وَ مُلُوکاً عَلَی رِقَابِ الْعَالَمِینَ! فَانْظُرُوا إِلَی مَا صَارُوا إِلَیهِ فِی آخِرِ أُمُورِهِم» یعنی همینهایی که به همه چیز رسیده بودند و بر جهانیان فرمانروایی میکردند ببینید آخر کارشان به کجا کشیده شد. آخر کار چه زمانیاست؟ حِینَ وَقَعَتِ الْفُرْقَةُ، زمانی که تفرقه به میانشان آمد، وَ تَشَتَّتَتِ الْاُلْفَةُ، همگرایی و الفتشان به پراکندگی تبدیل شد، وَ اخْتَلَفَتِ الْكَلِمَةُ وَالْاَفْئِدَةُ، زبانشان دیگر با دلشان یکی نبود، وَ تَشَعَّبُوا مُخْتَلِفِینَ، شعبه شعبه و فرقه فرقه شدند، وَ تَفَرَّقُوا مُتَحَارِبِینَ یعنی اول از هم جدا شدند و بعد باهم دشمنی کردند. یعنی جدا شدن اول کار است، بعد از آن روبهروی هم ایستادند و با هم جنگیدند. قَدْ خَلَعَ اللّهُ عَنْهُمْ لِبَاسَ كَرَامَتِهِ، وَ سَلَبَهُمْ غَضَارَةَ نِعْمَتِهِ، وَ بَقِی قَصَصُ أَخْبَارِهِمْ فِیكُمْ عِبَراً لِلْمُعْتَبِرِینَ. اینجا دیگر خداوند لباس کرامت و عزت را از آنها پس گرفت، فراوانی نعمتش را برداشت و اخبارشان درس عبرت آیندگان شد.
همین حکومت ما که حضرت آقا میفرمایند رمز پیروزی در حضور مردم است به همین دلیل است. ایشان فرمودهاند علل شکست انقلابها در تفرقه است، پیروزی در صبر و اتحاد است، ما در پیچ تاریخی کار هستیم. این یعنی خدا تضمین کرده تا وقتی که اتحاد و اجتماع و محبت بین ما هست انقلاب هم هست، اما اگر تفرقه ایجاد شد همان بلایی که سر امتهای قبل از ما آمد سر ما هم میآید.
حضرت امیر(ع) میفرمایند این اعراب دخترهایشان را میکشتند که خدا برایشان یک پیغمبر فرستاد تا دلهایشان به هم نرم و باهم متحد شدند. در این دوران ما هم در رژیم مستبد شاهنشاهی، خداوند یک پیامبرگونه مثل امام خمینی(ره) برای ملت ایران فرستاد تا این تفرق بین مردم را جمع و مردم را باهم یکدل و یک صدا کرد.
وقتی که پیامبر مبعوث شد، این مردم دلهایشان به هم نزدیک شد و غرق در نعمت شدند. زیر سایه یک سلطان مقتدر امنیت و آرامششان مهیا شد. اصلا امنیت فقط در سایهسار حکومت و اتحاد است که ایجاد میشود. حتی حیات مادی هم اگر حکومت مقتدر نباشد از بین میرود. الان در اطراف ایران اتفاقاتی میافتد که میبینید کشور ما در خیلی موارد مصون از این اتفاقات خاورمیانه است و این به دلیل اتحاد مردم در سایهسار حکومت ایجاد شدهاست.
حضرت امیر(ع) میفرمایند شما از محبت خدا فاصله گرفتید و به خودتان آسیب زدید. خدا نعمت هدایت و وحدت و منتش را از روی شما برداشت. شما بعد از هجرت به سمت اسلام، بیفرهنگ شدید و بعد از اتحاد دوباره به حزبهای کوچک و بزرگ تقسیم شدید و دیگر چیزی جز ظواهر اسلام از اسلام برای شما باقی نماند. فقط ظاهر اسلام مثل نماز و روزه برای شما باقی ماند و باطل شدید. مبانی حکومت ما مبانی خاصی است که نمیشود گفت با حکومتهای لائیک یکی است. این حکومت به خواست مردم استوار میماند.
انتهای پیام