محمدکاظم مزینانی، نویسنده در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، به بررسی موضوع نیازسنجی پرداخت و اظهار کرد: یک نویسنده به عنوان شخصی که اثری را خلق میکند، هیچگاه به هدف فکر نمیکند و در فرایند نوشتن شاید به تنها چیزی که توجه نمیشود، همین موضوع نیازسنجی پیش از تولید محتوا است.
نویسنده رمان «شاه بیشین» در ادامه اظهار کرد: البته در مورد کودک و نوجوان اوضاع کمی متفاوت است؛ چراکه این حوزه کمی کارکردیتر است و از قبل میتوان درباره اهداف، گروه مخاطبان و نتیجه برنامهریزی کرد، اما برای بزرگسالان به هیچوجه این طور نیست.
کودک و نوجوان و سوژههای خاص، قابلیت بیشتری برای نیازسنجی دارند
مزینانی گفت: برای آثار حوزه بزرگسال، بعد از انتشار و دریافت بازخوردها، خود نویسنده نیز مثل سایر خوانندگان اثر میتواند شاهد تأثیر اثرش باشد. بحث نیازسنجی به ویژه در حوزه رمان اصلاً اختیاری و آگاهانه نیست و بیشتر یک موضوع درونی است و این اتفاق به هیچوجه قبل از نوشتن رخ نخواهد داد.
این نویسنده عنوان کرد: البته اگر متنی از پیش حاضر باشد و به منظوری مثل آموزش، قصد نوشتن داشته باشیم، امکان توجه به نیازها و برنامهریزی برای آن ممکن میشود. در این دست متون میتوان پیامهایی را انتقال داد. همچنین سوژههای خاص را میتوان هدفگذاری و تلاش کرد بیشترین تأثیر را روی مخاطب داشته باشند که سوژههایی مثل ائمه اطهار(ع) و قرآن از این جمله هستند.
وی در بخش دیگری از سخنان خود درباره اینکه اگر نویسنده برای خودش بنویسد و مخاطب هم نیازهایی برای خودش داشته باشد که با آثار همخوانی نداشته باشد، اوضاع جامعه به چه صورتی در خواهد آمد، گفت:شرایط محیطی جامعه و فضای حاکم بر آن به صورت ناخواسته در آثار نویسندهای که در متن جامعه نفس میکشد، متجلی میشود و هر چه نویسنده در درجه نخست با خودش و در ادامه با جامعه و مخاطبان خود صادقتر باشد، این تأثیرگذاری بیشتر میشود.
غنای اثر از نیازسنجی خیلی مهمتر است
مزینانی با تأکید بر اینکه جدای از حوزه کودک و نوجوان و سوژههای اختصاصی، این رابطه میان نویسنده و جامعه وجود دارد، ادامه داد: البته از این مهمتر هم در نویسندگی وجود دارد. کیفیت کار نویسنده و غنای اثر خیلی مهمتر خواهد بود و در درجه اول اهمیت قرار دارد.
این نویسنده با بیان اینکه نویسنده باید دارای «زبان بیان» اختصاصی باشد، عنوان کرد: یک اثر بیش از هر چیز باید قابلیت اثرگذاری داشته باشد و در ادامه آن است که موضوع محتوا مطرح میشود. در چهارچوب تأثیرگذاری است که میتوان به دنبال محتوا و مطلبی بود که نویسنده میخواهد به دنبال آن بگردد.
«رضا امیرخانی» نمونه موفق در توجه به نیازهای مخاطب
وی با بیان اینکه اول باید نویسنده بود و بعد دنبال اثرگذاری رفت، درباره اینکه آیا کتابی به عنوان یک کتاب اثرگذار و نیازسنجی شده به خاطر دارد یا خیر، پاسخ داد: البته وجود دارد. برای نمونه میتوان به آثار «رضا امیرخانی» اشاره کرد که در حوزه خودش موفق هم بوده. «من او»، «بیوتن» و «قیدار» توانستند در جامعه بازخورد مناسبی هم پیدا کنند.
این نویسنده درباره ویژگی آثار امیرخانی، اظهار کرد: امیرخانی مضامین دینی که خیلی زیاد هم هست را در اثرش به خوبی استفاده کرده و حتی به طور مستقیم از احادیث استفاده میکند، اما از آنجا که غنای ادبی خاص خودش را دارد همزمان با تلاش برای انتقال مفهوم، تأثیرگذار هم هست.