شعر عاشورایی معاصر لهجه حماسی دارد
کد خبر: 1462242
تاریخ انتشار : ۲۸ مهر ۱۳۹۳ - ۱۷:۰۵
تفاوت‌ فرم و محتوا در شعر آیینی گذشته و امروز؛

شعر عاشورایی معاصر لهجه حماسی دارد

گروه ادب: شعر آئینی کهن بیشتر در خدمت مدح و منقبت بزرگان دین بود ولی شاعران معاصر تلاش کردند تا مضامین ادبیات آئینی را با مسائل روز جامعه به‌ویژه موضوعات حماسی پیوند بزنند و از سویی دیگر قالب‌های جدید نیمایی و سپید نیز به شکل‌گیری فرم جدیدی از شعر آیینی کمک کرد.

رضا اسماعیلی، مدرس ادبیات دانشگاه تهران، در گفت‌وگو با خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، در مقایسه ادبیات عاشورایی دهه‌ها و قرون گذشته اظهار کرد: شاعرانی که در گذشته شعر آئینی می‌سرودند، اشعارشان بیشتر در مدح و منقبت بزرگان دین بود و سعی می‌کردند که اشعاری که به ساحت مقدس ائمه معصومین(ع) تقدیم می‌کنند، حول محور مدح و منقبت باشد.
وی با بیان این مطلب افزود: با توجه به ضرورت‌های موجود در اوایل انقلاب و شرایط اجتماعی، سیاسی جدیدی که در جامعه به وجود آمده بود، شاعران احساس کردند که در حوزه ادبیات آئینی و دینی باید به روزآمد کردن ادبیات بپردازند و علاوه بر مدح و منقبت، مضامین ادبیات آئینی با مسائل روز جامعه پیوند بخورد.
این مدرس ادبیات دانشگاه در ادامه این مطالب با اشاره به رویکردهایی که در اوایل انقلاب میان شاعران مطرح بود، اظهار کرد: برای مثال انقلاب اسلامی خود مبحثی بود که شاعران تلاش می‌کردند ادبیات عاشورایی و آئینی را با آن پیوند بزنند.

توجه به شعر نیمایی و سپید در سرودن اشعار آئینی
وی از زنده‌یاد طاهره صفارزاده، سیدعلی موسوی گرمارودی و م. مؤید یاد کرد و گفت: این افراد که در حوزه شعر دینی و آئینی سرآمد بودند و در حوزه شعر دینی و مدرن تلاش می‌کردند، سعی کردند تا شعر نیمایی و سپید را در حوزه شعر عاشورایی و دینی وارد کنند و مقداری هم از مدح و منقبت صرف فاصله بگیرند.
به گفته اسماعیلی، این شاعران تلاش کردند که بیان اشعارشان حماسی‌تر و آمیخته‌تر با بیان دینی باشد و پیام‌های قیام عاشورا و کربلا و پیام‌های انسان‌ساز بزرگان دینی کشورمان را که در قالب روایات و احادیث برای ما به یادگار مانده است، در قالب ادبیات دینی و آئینی به نسل امروز منتقل کنند.
خالق «این مریم همیشه» در ادامه اظهار کرد: با این رویکرد، اشعار آئینی شاعران از لهجه حماسی برخوردار شد، به این معنی که عنصر معرفت دینی و حماسه در ادبیات آئینی و دینی کشورمان تلفیق شد.

فاصله گرفتن شعرا از مدح و منقبت صرف
وی به مجموعه اشعار عاشورایی «گنجشک و جبرئیل» اثر زنده‌یاد سیدحسن حسینی اشاره کرد و افزود: اشعار این مجموعه در مقایسه با اشعار عاشورایی که پیش از انقلاب در این حوزه سروده شده‌اند، از چند وجه تمایز برخوردارند؛ یکی از نکات تمایزشان این است که حسینی از قابلیت شعر نیمایی و سپید که همه اشعار این مجموعه در آن قالب سروده شده‌ا‌ند، برای بیان مضامین دینی و آئینی بهره گرفته است.
اسماعیلی در بخش دیگری از سخنانش گفت: این اقدام سیدحسن حسینی در حوزه شعر عاشورایی، اتفاقی مبارک و خجسته بود. اغلب شاعران دینی و آئینی ما پیش از آن تلاش می‌کردند که اشعارشان را در قالب‌های کلاسیک بسرایند، ولی قالب‌های نو برای بیان مضامین دینی نوعی وجه تمایز در این حوزه به شمار می‌رفت.
این مدرس ادبیات در توضیح بیشتر ادامه داد: ویژگی اشعار این مجموعه این است که از بیان حماسی و آمیخته با معرفت دینی برخوردار است و تلاش می‌کند که از رویکرد مدح و منقبت صرف فاصله بگیرد و خواننده را با معارف دینی و حماسی پیوند بزند.

وی افزود: همین رویکرد سبب موفقیت مجموعه اشعار «گنجشک و جبرئیل» شد و امروز هم ادبیات آئینی ما و شاعرانی که در این عرصه فعالیت می‌کنند، سعی کرده‌اند که با الگوگیری از سیدعلی موسوی گرمارودی، طاهره صفارزاده، سیدحسن حسینی، قیصر امین‌پور و شاعران نسل اول انقلاب، ادبیات آئینی و دینی را از بیان و تصویرسازی و تخیل صرف به‌دور دارند.

جهت‌دهی مخاطبان به عدالت، جانبازی و کرامات انسانی
اسماعیلی همچنین بر اینکه آموزه‌های دینی و پیام‌های متعالی اسلامی باید با زبان شعر عرضه شوند، تأکید کرد و گفت: آموزه‌های دینی باید به جامعه ارائه شود و شعر بیدارکننده و حرکت‌زایی داشته باشد و جامعه را به سمت زیبایی‌ها، ارزش‌ها و کرامات انسانی همچون کرامت، عدالت، جانبازی، سخاوت و آزادی سوق دهد.
وی با بیان اینکه ادبیات امروز جامعه ما در مسیر حرکت‌زایی و بیدارگری حرکت می‌کند، افزود: شاعران امروز سعی می‌کنند که در این مسیر گام بردارند و علاوه بر مدح و منقبت، پیام‌های انسان‌ساز مکتب اسلام را در شعر خود بیان کنند.
این کارشناس حوزه ادبیات در بخش دیگری از سخنانش به مسئله اخلاق در اشعار عاشورایی اشاره کرد و ادامه داد: شاید هنوز نتوانسته باشیم که در شعر اخلاق‌مدار و آمیخته با حکمت دینی موفق وارد عمل شویم و باید گفت که در این حوزه عقب مانده‌ایم.

رسالت اصلی شاعران گذشته بیان حکمت‌ها و دقایق اخلاقی بود
اسماعیلی با اشاره به اینکه شاعران ایران اسلامی در قرون گذشته با عنوان حکما خطاب قرار می‌گرفتند، گفت: اکثر شاعران ما همچون فردوسی، نظامی‌ گنجوی، سنایی، ناصرخسرو و ... با عنوان حکیم یاد می‌شدند و علت آن این بود که آنان پیش از آنکه شاعر باشند، رسالت اصلی خود را در بیان حکمت‌ها، اندرزها، دقایق اخلاقی انجام می‌دادند.
وی با بیان اینکه شعرای گذشته، شعر خود را وقف حکمت، اخلاق‌مداری و بیان آموزه‌های دینی کرده بودند، یادآور شد: آنان از این طریق، شعرشان را به یک دانشگاه عمومی تبدیل کردند و افرادی که به مطالعه این اشعار می‌پرداختند، همانند آن بود که در یک مکتب یا دانشگاه به نکته‌آموزی مشغول‌اند و این اشعار انسان‌ها را به سمت هدایت و رستگاری سوق می‌داد.
سراینده «حنجره سرخ» در بخش دیگری از سخنانش با بیان اینکه اخلاق‌مداری و حکمت در شعر معاصر کاهش یافته است، گفت: در مجموع، شاعران در شعر آئینی امروز بیشتر به ساختار، مسائل فنی، زبان‌آوری، صنایع لفظی و معنوی و فرمالیسم توجه می‌کنند و از مضامین عمیق غافل هستند.

آنچه سبب جذب مخاطبان به اشعار گذشتگان می‌شود
وی تأکید کرد: در این باره نیازمند آن هستیم که شاعران در رویکردی که دارند تأمل کرده و بررسی کنند که چه نکاتی در شعر شاعران گذشتگان باعث جذب مخاطبان می‌شد و سبب آن شده است که بعد از گذشت قرن‌ها، این اشعار برای مخاطبان همچنان خواندنی و ارزشمند باشند.
اسماعیلی با بیان اینکه این رویکرد به دلیل مضامین بکر و حکمت‌آمیز اشعار بوده است، تصریح کرد: مضامین و نکات ظریف اخلاقی، افراد را به خود جذب می‌کرد و اگر امروز جامعه ما کمتر از اشعار اخلاقی استقبال می‌کنند، به دلیل فقر اخلاقی است که در حوزه حکمت اشعار وجود دارد و باید این خلأ پر شود.
وی افزود: با تغییر این رویکرد، شعر ما همچون گذشتگان آئینه حکمت و اخلاق اسلامی و دانشگاهی برای هدایت و انسان‌سازی می‌شود که متاسفانه در این بعد از ادبیات آئینی و شعر همچنان عقب مانده‌ایم.
اسماعیلی در ادامه سخنانش از پیشینه قدرتمندتر شعر به نسبت ادبیات داستانی اشاره کرد و یادآور شد: شعر فارسی پیشینه بیش از هزار سال را دارد که در این هنر از حوزه ادبیات داستانی جلوتر هستیم و پیشرفته‌تر ظاهر شده‌ایم. به همین دلیل شعر فارسی از ادبیات داستانی غنی است و پرچمدار ادبیات اخلاقی و ادبیات انسانی ماست.

ادبیات داستانی نباید با هویت اسلامی بیگانه باشد
وی عنوان کرد: رمان و فیلمنامه محصولاتی هستند که رنگ و بوی بومی و اصیل ندارند و در این حوزه چندان دارای جایگاه و پایگاه معتبری نداریم.
اسماعیلی افزود: اگر می‌خواهیم به ارائه رمان بپردازیم، باید تلاش کنیم که این آثار بر اساس الگوی بومی باشد و جنس ایرانی اسلامی داشته باشد تا رمانی که خلق می‌شود، با فرهنگ و هویت ما بیگانه نباشد.
وی اظهار کرد: معمولاً نویسندگان ما به شناسنامه داشتن ادبیات داستانی توجه بیشتری می‌کنند تا موفق‌تر ظاهر شوند؛ اما اگر در ادبیات داستانی به کامیابی و موفقیت کمتر دست یافتیم، به این دلیل بوده است که الگوی بومی و ایرانی اسلامی نداشته‌ایم.

captcha