به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، مدرس قرآن کریم، معروف به «سرهنگ مسگرا» از شاگردان مرحوم استاد ابراهیم پورفرزیب(مولایی) در هیئت سنگلج تهران بود. ایکنا، براساس رسالتی که در امر معرفی و گرامیداشت یاد و خاطره اساتید قرآنی دارد از ماهها قبل بر آن بود تا از زندگی و شخصیت این مدرس قرآن آگاهی یابد، اما گذشت سالها و بیاطلاعی از دوستان مرحوم مسگرا، کار را برای ما دشوار کرده بود تا اینکه از یک تصویر که نشان میداد استاد مسگرا و استاد مرحوم مولایی در کنار هم نشستهاند به این نتیجه رسیدیم که مشخصات مرحوم مسگرا را میتوان از شاگردان استاد مولایی جویا شد.
در این گزارش با «محسن مظاهری» از نزدیکان استاد فقید قرآنی مرحوم مولایی به گفتوگو نشستیم.
شروع یادگیری قرآن در جلسات مرحوم استاد مولایی
«سرهنگ مسگرا را از همان سالهای اول که مرحوم استاد مولایی به هیئت سنگلج آمده بود، میشناختم و قبل از آن نیز که به مسجد شیخ فضلالله نوری میرفتم و در محله درخونگاه(میان چهارراه بوذرجُمِهری و چهارراه گلوبندک) اقامت داشتم با ایشان آشنا بودم و ایشان در آن سالها در محله درخونگاه همسایه ما بود» این جملات، کلام آغازین محسن مظاهری از سرهنگ مسگرا است که در ادامه میگوید: «زمانی که سرهنگ مسگرا به هیئت سنگلج برای یادگیری قرآن آمد محاسن کمی داشت و تازه دیپلم گرفته بود».
وی ادامه میدهد: «زمانی که سرهنگ مسگرا برای یادگیری قرآن به جلسات قرآن استاد مولایی میآمد هنوز برای تحصیل به دانشگاه پلیس نرفته بود و همزمانی که در جلسات استاد مولایی شرکت کرده و در خدمت ایشان تلمذ میکرد، وارد دانشگاه پلیس شد که از همان سالهای اول ورود به دانشگاه پلیس به دلیل علاقه و پشتکار زیادی که داشت تصمیم گرفت جلسات قرآن را در دانشگاه پلیس نیز راهاندازی کند».
بنای برپایی جلسه قرآن در دانشگاه پلیس از ماه رمضان گذاشته شد
مظاهری در ادامه میگوید: «در آن سالها سابقه نداشت که جلسات قرآن در دانشگاهها و فضاهای عمومی برگزار شود، اما یک سال به مناسبت ماه مبارک رمضان، سرهنگ مسگرا تصمیم گرفت جلسه قرآنی را در دانشگاه پلیس و برای دانشجویان این دانشگاه برگزار کند و در طول یک ماه برگزاری این جلسه قرآن، هر روز حدود 600 دانشجو در دانشگاه به جلسه قرآن میآمدند و قاری جلسه هم سرهنگ مسگرا بود».
«زمانی که در پایان جلسه، سرهنگ مسگرا در دانشگاه، صلوات میفرستاد، سالن آمفیتئاتر دانشگاه پلیس به روی هوا میرفت». این بخش دیگری از سخنان محسن مظاهری از مرحوم سرهنگ مسگرا است؛ مظاهری سخنان خود را اینطور ادامه میدهد: «خبر برپایی جلسه قرآن در دانشگاه پلیس را به مقامات بالا رسانده بودند و گفته بودند که یک افسری پیدا شده و جلسه قرآن در دانشگاه برپا کرده و دانشجویان را جذب این جلسه کرده است اما مسئولان و مقامات بالا هم بعد از اینکه پشتکار و علاقه سرهنگ مسگرا را در برپایی جلسه دیدند او را تشویق به این کار کرده و حمایت کردند».
سرهنگ مسگرا برای تهیه رحلها و قرآنهای جلسه خود از استاد مولایی کمک خواست
مظاهری در ادامه عنوان میکند: «سرهنگ مسگرا برای تهیه رحل و قرآن جلسه دانشگاه پلیس از استاد مولایی کمک خواستند و استاد مولایی هم قرآنها و رحلها را تهیه کرده و در اختیار ایشان قرار داد. سرهنگ مسگرا چندین بار استاد مولایی، بنده و دیگر شاگردان استاد در هیئت سنگلج را به این جلسه قرآن دعوت کرد و ما نیز به همراه استاد مولایی چندین بار به جلسات قرآن ایشان رفتیم».
وی میگوید: «سرهنگ مسگرا همزمان با برگزاری جلسات قرآن در دانشگاه پلیس، به استاد مولایی در برپایی جلسات هیئت سنگلج نیز کمک میکرد؛ یک جلسه قرآن برای افراد مبتدی در هیئت سنگلج برگزار میشد که سرهنگ مسگرا مسئولیت این جلسه را عهدهدار بود و پس از اینکه قرآنآموزان در جلسه ایشان به سطح قابل قبولی میرسیدند و مقدمات را فرامیگرفتند به جلسه قرآن استاد مولایی میرفتند تا مباحث تخصصی را در محضر ایشان فرا بگیرند».
مظاهری با بیان اینکه بعد از چندین سال سرهنگ مسگرا جلسات قرآن خود را در مسجد شیخ فضلالله نوری برپا کرد، میگوید: «همان قرآنآموزانی که در هیئت سنگلج بودند هر هفته به مسجد شیخ فضلالله نوری میرفتند تا در جلسات قرآن سرهنگ مسگرا شرکت کنند و استاد مسگرا نیز در تمامی جلسات با لباس پلیس حاضر میشد و با همان لباسی که به تن داشت جلسه قرآن را اداره میکرد».
از سمت راست استادان مسگرا - مولایی - علی اربابی
انتصاب سرهنگ مسگرا به عنوان رئیس شهربانی قم
«بعد از انقلاب اسلامی به فرمان امام خمینی(ره)، سرهنگ مسگرا به عنوان رئیس شهربانی قم منصوب و از آن پس ساکن قم شد؛ با وجودی که در قم ساکن شد جلسات قرآن خود در مسجد شیخ فضلالله را تعطیل نکرد و شبهای جمعه هر هفته از قم به تهران میآمد تا جلسه قرآن خود را پابرجا نگه دارد و دوباره به قم بازمیگشت». این بخش دیگری از سخنان مظاهری درباره سرهنگ مسگرا است.
وی در ادامه میگوید: «یکی از خصوصیات سرهنگ مسگرا این بود که همیشه قرآنآموزان خود را در جلسات قرآن تشویق میکرد و زمانی که یکی از قرآنآموزان شروع به تلاوت میکرد از او میخواست که صوت خود را بالا ببرد؛ سرهنگ مسگرا صدای بسیار رسایی داشت و خیلی بالا میخواند و به همین دلیل نیز دوست داشت، کسانی که در جلسه قرآن ایشان تعلیم میبینند با صوت بالا بخوانند».
تسلط کامل به زبان انگلیسی و عربی
مظاهری درباره دیگر ویژگیها و خصوصیات سرهنگ مسگرا اظهار میکند: «سرهنگ مسگرا به زبان انگلیسی و عربی تسلط کامل داشت؛ در یکی از مناسبتهای ملی که میهمانانی از خارج کشور به ایران آمده بودند و در هتل لاله تهران ساکن بودند، این میهمانان به مسجد شیخ فضلالله نوری آمدند و به یاد دارم سرهنگ مسگرا در آن جلسه پشت میکروفن به زبان انگلیسی صحبت میکرد و در همان جلسه استاد مولایی را نیز به میهمانان معرفی کرد».
وی با عنوان این مطلب که سرهنگ مسگرا رابطه بسیار خوب و نزدیکی با استاد مولایی داشت، ادامه میدهد: «سرهنگ مسگرا همواره خود را از شاگردان استاد مولایی میدانست و ارتباط بسیار نزدیکی با استاد داشت تا جایی که عضو هیئت امنای صندوق اندوخته نیکان که موسس آن استاد مولایی بود نیز شد. یکی از الزامات عضویت در هیئت امنای صندوق اندوخته نیکان این بود کسانیکه که عضو هیئت امنای صندوق هستند باید جانشینی را معرفی کنند تا بعد از ایشان عضو هیئت امنا شود که سرهنگ مسگرا بنده را به عنوان جانشین خود در هیئت امنا انتخاب کرده بود».
یکی از مؤسسان آسایشگاه کهریزک
مظاهری که سرهنگ مسگرا را به عنوان یکی از موسسان آسایشگاه کهریزک میداند، ادامه میدهد: «در آسایشگاه کهریزک همه معلولان سرهنگ مسگرا را «پدر» صدا میزدند و سرهنگ مسگرا نیز معلولان آسایشگاه را با اسم کوچک صدا میکرد و برای آسایش معلولان در آن آسایشگاه از جان و دل مایه میگذاشت. بنا بود سرهنگ مسگرا در آسایشگاه کهریزک به خاک سپرده شود، اما به دلیل مسائلی که پیش آمد ایشان در بهشت زهرا(س) به خاک سپرده شد»؛ محسن مظاهری که به نظر میرسد حرفها و خاطرات زیادی از سرهنگ مسگرا دارد و میتواند ساعتها و روزها درباره این استاد فقید قرآن صحبت کند، سخنان خود را با این جملات به پایان رساند.