استاد سطح خارج حوزه:
ریشه اقدامات ضد تحول در حوزه کجاست/ نقش پررنگ قرآن در آینده اجتهاد
گروه حوزههای علمیه: استاد سطح خارج حوزه علمیه تاکید کرد: حوزه مجبور است در آینده توجه بیشتری به علوم مرتبط با قرآن داشته باشد زیرا راه بررسی سندی روایات در استنباط در برخی محافل علمی در حال رنگ باختن است و طبیعتا نقش قرآن در آینده دانش فقه و روش اجتهاد بسیار پررنگتر از امروز خواهد بود.
حجتالاسلام والمسلمین مصطفی دری، استاد خارج حوزه علمیه در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) با اشاره به بحث تحول در حوزه با رویکرد اجتهادی گفت: تلاشهایی قبل از انقلاب اسلامی توسط آیتالله العظمی بروجردی و شیخ عبدالکریم حائری، موسس حوزه انجام شد و کارهایی حتی در نجف صورت گرفت که ماحصل آن سفر برخی فضلای حوزه به دیگر کشورها و آشنایی با زبان خارجی و بعضا تدوین و تالیف متون آموزشی مناسب برای درک بهتر فقه و اصول بود.
وی با بیان اینکه تحول در حوزه در دهههای گذشـته جسته و گریخته بود و نمونههای آن همانند کتاب ناتمام میرزامحمد حسین اصفهانی معروف به کمپانی و تلاش علامه مظفر در زمینه فقه و اصول و تلاشهای علمی شهید صدر وجود دارد اظهار کرد: بعد از انقلاب اسلامی نیز کسانی مانند شهید مطهری در اوایل انقلاب و رهبر معظم انقلاب اسلامی در سالهای اخیر سردمدار تحول در حوزه بودهاند که نمود بارز تحولخواهی رهبر معظم انقلاب، تاکید ایشان بر چابکسازی سنوات تحصیلی در حوزه بوده است.
وی افزود: ایشان اگرچه از دهه 70 بحث تحول را مطرح فرمودند ولی در دیداری که سال 89 با حوزویان در قم داشتند تاکیدی چندباره بر این موضوع کردند همچنین مجددا و موکدا در دیدار با اعضای شورای عالی حوزه در سال جدید بر آن تاکید فرمودند.
دری ادامه داد: با مقایسه تاکیدات رهبری معظم انقلاب در فاصله سالهای 89 تا سال جاری به این نتیجه میرسیم که عملکرد حوزه در تحول نزدیک به صفر بوده است وگرنه اگر پاسخی از سوی حوزه به فرمایشات ایشان داده شده بود دلیلی بر تکرار آن وجود نداشت.
فعالیتهای ضد تحول
این استاد حوزه با بیان اینکه فعالیتهای مختصری در تحول از جمله ایجاد کارگروه تالیف متون درسی صورت گرفته است عنوان کرد: با وجود برخی تغییرات اعمال شده و چاپ برخی کتب تلاش عملی لازم انجام نشده و بلکه در مواردی عکس تحول نیز عمل شده است زیرا نه تنها دوره سطح کوتاهتر نشده بلکه بر آن افزوده هم شده است.
دری با بیان اینکه تالیف متون درسی به لحاظ ساختاری مربوط به دهه 80 است تصریح کرد: در دو درس مهم فقه و اصول تغییراتی را شاهد نیستیم و کفایه و رسائل به همان نحو گذشته خوانده میشود و دلیل تاکید زیاد رهبری هم ناشی از عدم تحقق تحول به صورت ساختاری است.
وی با بیان اینکه مراد من از تحول ساختاری تیشه به ریشه زدن نیست گفت: وقتی سخن از تحول میشود منظور این نیست که خودکشی علمی بکنیم و تلاشهای هزارساله در زمینه فقه و اصول را نادیده بگیریم چون در این صورت بی ریشه میشویم؛ عرض من این است که در دوره سطح باید نظریات و اقوال برای طلاب به مقدار لازم بیان شود و در دوره بالاتر با آشنایی که در دوره سطح پیدا کردهاند به تحلیل و حلاجی علمی مباحث بپردازند.
این استاد حوزه افزود: اقوال و آرای فقهی متداول در دوره معاصر نظرات بزرگانی مانند آیات عظام خویی، صدر، امام و نائینی و ... باید باشد ولی کتبی که در دوره سطح خوانده میشود توسط شیخ انصاری و مرحوم آخوند نوشته شده است و طبیعتا این افراد نظرات بعد از خود را ذکر نکردهاند و یک طلبه با اقوال معاصرین آشنا نمیشود و بیشتر وقتش صرف اقوال کسانی میشود که برای درس خارج او مفید نیست.
دری با تاکید بر اینکه در هر چند دهه باید متون درسی کاملا عوض شود تا بتواند متناسب با تحولات دنیای روز گام بردارد تصریح کرد: بزرگی بزرگان به این نیست که اقوال آنان تا قرون متمادی مطرح باشد و مورد درس و بحث قرار گیرد، بلکه باید به عنوان ذخیرهای برای شروع کار مورد توجه قرار گیرد و باید ببینیم که بعد از بزرگان افراد جدید چه مقدار علم در حوزه را به پیش بردهاند وگرنه اگر کتاب شیخ انصاری بعد از 150 سال هنوز هم درس اصلی در حوزه باشد نشان می دهد حوزه در علم توقف داشته و علمش در حد 150 سال قبل باقی مانده است در حالی که اقتضائات دوره معاصر زمین تا آسمان با آن دوران متفاوت است.
تحول ساختاری لازم است
این استاد حوزه با بیان اینکه تحول باید در دو عرصه ساختار و کتب انجام شود بیان کرد: روش اجتهاد قبل از انقلاب اسلامی باید با روش اجتهاد بعد از انقلاب متفاوت باشد و باید ادله جدید برای استنباط بیاوریم و یا ادله های گذشته را ترمیم کنیم تا بتوانیم پاسخگوی مسایل روز باشیم.
وی با تاکید بر اینکه متون هم باید متناسب با ساختارهای جدید فقهی و اصولی تغییر کند اظهار کرد: در این بخش انتظار میرود تا استوانههای علمی وارد صحنه شوند و متون جدید را بنویسند زیرا مثلا در دوره شهید صدر کارهایی توسط ایشان انجام شده است ولی با گذشت چندین دهه از شهادت وی، اثری قویتر تولید نشده است.
مخالفت سنتی با تحول
دری در پاسخ به اینکه مانع بر سر سرعت گرفتن تحول در حوزه چیست بیان کرد: یکی از موانع مخالفتهای قشر سنتی با محتواهای جدید است که البته اختصاص به حوزه هم ندارد و در همه نهادها و مراکز آموزشی دیده می شود زیرا در هر جایی تمایل به نغییر از سوی افراد سنتی وجود ندارد و کمتر حس میشود و در حوزه نیز این مقاومت وجود دارد.
این استاد خارج حوزه در ادامه به انتقاد از برخی تحولخواهان هم پرداخت و تصریح کرد: در کنار قشر اول که با تغییر مشکل دارند گروه دومی هم جانب افراط در پیش گرفتهاند و بیش از آن که به جانب ایجابی تحول دامن بزنند به ابعاد سلبی پرداختهاند و گاهی میبینیم که سنتگرایان مورد تمسخر و نقدهای دور از انصاف قرار میگیرند و طبیعی است وقتی گذشتگان را بی ارزش کنیم موجب ایجاد مقاومت در میان قشری از افراد خواهد شد.
وی تاکید کرد: کاش ده برابر حرفهایی که زده میشود تلاش علمی داشته باشیم و وقتی از نقد گذشته میگوییم باید جایگزین هم داشته باشیم و فقط بعد سلبی آن را مطرح نکنیم.
رفتارهای سلبی سبب تاخیر در تحول است
دری با بیان اینکه اگر کتاب عمیق علمی متناسب با روز نوشته شود جای خود را در حوزه باز خواهد کرد ادامه داد: من به شدت با رفتارهای سلبی و حساسیتبرانگیز در بحث تحول مخالفم و معتقدم که به لحاظ تاکتیکی سبب عقب افتادن روند تحول در حوزه میشود لذا تحول را باید به صورت منطقی و علمی و البته نه با سرعت کنونی دنبال کنیم.
این استاد حوزه در پاسخ به این سؤال که تحول در علوم انسانی در حوزه چگونه است؟ اظهار کرد: کاری را که حوزه باید امروز با اختیار خود آن را انجام دهد وگرنه در آینده مجبور به انجام آن است بحث تحول در علوم انسانی و تخصصی کردن علوم ورشتهها است زیرا مدعیان احاطه بر ابواب فقهی با همه توانایی خویش، بر چند باب، احاطه علمی دارند و در چنین وضعیتی، چه اصراری است که وقت طلبه را که میتوان در زمینه اقتصاد و حقوق و کلام و خطابه و منبر و ... صرف کنیم صرف مبانی وقتگیر یا دروس خارج کنیم؟ از این رو راه محتوم ما تخصصیشدن رشتهها و دروس در حوزه است.
دری ادامه داد: سخن از تحول در روشهای اجتهاد این نیست که همه قواعد اصول و فقه را کنار بگذاریم و بخواهیم قواعد جدیدی ایجاد کنیم بلکه گاهی از ظرفیتهای موجود نیز بهره لازم را نمیبریم و اگر از قواعد کمتر مورد استفاده قرار گرفته بتوانیم تقریر و استدلال جدیدی داشته باشیم کارآیی قواعد بیشتر خواهد شد.
فقه رساله عملیه نظامساز نیست
این استاد حوزه تصریح کرد: فقهی که براساس اصول عملیه نوشته شده اگرچه برای مکلفان در زمینه احکام شرعی تعیین تکلیف میکند ولی چنین فقهی نمیتواند نظامسازی و تولید نظریه داشته باشد زیرا رساله عملیه سخن از باید و نباید دارد ولی از روش حرفی نمیزند یعنی میگوید ربا حرام است و بیع حلال ولی نمیگوید چه روشی را باید در پیش بگیریم که جامعه دچار ربا نشود؟. فقه سیاسی سخن از رابطه حاکم و محکوم میکند ولی اینکه چه روشی برای پیاده کردن آن باید باشد ندارد بنابراین باید ادله را فربهتر کنیم و به سیره عقلا و فقه مقاصد شرعیه توجه بیشتری داشته باشیم.
وی با تاکید بر اینکه حتما تحول در ساختار به معنای از بین بردن و صاف کردن گذشته نیست بلکه احیای ادله مغفول است بیان کرد: متاسفانه دروس سطح خارج که دغدغه تحول را در طلبه ایجاد کند کم داریم البته ما از نهادهای حکومتی هیچ انتظاری نداریم و اشتباه است که توقع داشته باشیم مسئولان حوزه به تنهایی تحول ایجاد کنند بلکه باید بدنه حوزه خواهان تحول شود؛ مسئولان البته میتوانند حمایت کنند ولی واقعیت این است که نهادها کمتر منشا اثر بودهاند و این دغدغه افراد است که میتواند تحول را سرعت ببخشد.
آینده پررنگ قرآن در اجتهاد
دری با تاکید بر اهتمام به قرآن در ساختن آینده اجتهاد با بیان اینکه یکی از پیشبینیهای بنده این است که حوزه مجبور است در آینده توجه بیشتری به علوم مرتبط با قرآن داشته باشد اظهار کرد: در زمینه روایات، بحث صحت و سقم آنان و بررسی سندی و محتوایی ضروری است و این کار بدون خطا نیست زیرا برخی روایات غلوآمیز است و برخی حتی با قصد قربت روایت جعل کردهاند و از طرفی فرمودهاند قرآن در تعارض با روایات مشکوک، حرف نهایی را میزند بنابراین راه بررسی سندی روایات در استنباط در برخی محافل علمی در حال رنگ باختن است و طبیعتا نقش قرآن در آینده دانش فقه و روش اجتهاد بسیار پررنگتر از امروز خواهد بود و استادان ناگزیر از آن خواهند بود که رویکرد و اهتمام بیشتری به آیات قرآن داشته باشند.