گاهی درباره آسانآموزی قرآن صد کتاب درسی، کمک درسی و آموزشی نوشته میشود که اگر به درستی این کار صورت گیرد، به زیور طبع آراسته شدن یکی از آنها به تنهایی کفایت میکند؛ این در حالی است که در زمینه فهم و تدبر قرآن حتی دو کتاب در قالبهای یاد شده نوشته نشده است و متاسفانه کمبودها و خلأهایی این چنین مشاهده میشود که باید برطرف شود. همچنین در این باره که به فرزندانمان بگوییم که از قرآن چگونه باید برداشت کنند، نیازمند آن است که اثری در این رابطه در دست باشد.
باید صدها انجمن علمی مشتمل بر معلمان را در سراسر کشور فعال و تقویت کرد تا معلمان پرتلاش و جستوجوگر با ملاکها و معیارهایی که در اختیارشان قرار گرفته است، کتابهای مناسب را تألیف کرده یا شناسایی و معرفی کنند. حمایت از این آثار نیز حائز اهمیت است. همچنین باید از معلمان مولف و متعهد در زمینه تولید و چاپ کتابهای استاندارد حمایت مادی و معنوی به عمل آید. شمارگان کنونی کتابهای کمک آموزشی از نظر آمار تولیدات فرهنگی قابل اعتنا و افتخار نیست. این شمارگان برای کتابهای فرهنگی و آموزشی منطقی به شمار نمیآید. اگر قرار باشد به این آمارها به عنوان تولید فرهنگی افتخار کنیم، وزارت آموزش و پرورش به تنهایی، همه این آمار را جواب میدهد، چون میزان چاپ و انتشار کتابهای درسی برابر ۱۳۸ میلیون جلد کتاب است.
برگزاری دورههای آموزش معلمان، ولو به صورت کوتاهمدت و پودمانی طی سال آینده از جمله ضرورتهای این عرصه به شمار میآید. در این دورههای آموزشی که میتواند حضوری یا غیر حضوری برگزار شود، معلمان علاوه بر هنر تألیف، با هنر تشخیص کتاب خوب نیز آشنا میشوند. آنها همچنین میتوانند کتابهای آموزشی را نقد کنند و خودشان نگاه انتقادی و تحلیلی نسبت به این کتابها داشته باشند و بتوانند کتابهای مفید، پرمحتوا و استاندارد را پیشنهاد کنند.
معلمان ما فقط آموزش دهنده هستند و عمدتاً برنامهریز آموزشی و پژوهنده نیستند. حجم تولید و چاپ عناوین کتابهای آموزشی غیر استاندارد بسیار بالاست؛ در حالی که این آثار فقط در مقام سادهسازی مفاهیم کتابهای درسی هستند و متاسفانه فکر و ذهن دانشآموزان را تنبل میکنند.
تولیدکنندگان کتابهای کمک آموزشی غیر استاندارد، ذهن و فکر دانشآموزان را تخریب میکنند و حتی کتابهای استاندارد آنها نیز، به نوعی، دانشآموزان را راحتطلب و تنبل بار میآورد. در این راستا باید کاری کنیم تا آنان، خود تلاش کنند و به حل مسئله بپردازند. مراجعه بسیار به این گونه کتابها مضر و همانند آن است که فرد در ازای تغذیه مفید و اصلی، پیوسته از مکملها استفاده کند.
در مرحله جدید فعالیتهای خود باید هم به ناشران و تولید کنندگان کتابهای آموزشی و هم به مولفان و ناشران مجموعه خود، پیشنهاد دهیم به سمت تولید آثار علمی و توسعه دهنده دانش بروند. باید شرایطی فراهم کنیم تا معلمان ما بتوانند برای کتابهای درسی طرح درس بنویسند، نه آن که به جای ارائه طرح درس، کتابهای فلان موسسه را بخوانند و آن مفاهیم را به جای طرح درس ارائه دهند.
برای مثال درباره ادبیات زنان در قرآن نیز جای کار وجود دارد؛ برای مثال در این باره میشود این گونه تبیین کرد که شخصیت بانوانی که در قرآن کریم به آنها پرداخته شده است، مربوط به چه کسانی است. نام بعضی از بانوان مطرح شده در قرآن بیان شده است، ولی اسمی از برخی دیگر آورده نشده و ضمائر مونث، قصه و حکایتی از آنها بیان شده است. این گونه شخصیتها باید برای عصر حاضر بازسازی شود و مطابق با زمان حال و مقتضیات مورد نظر و مورد نیاز مخاطبان به رشته تحریر درآید تا علاوه بر فهم و درک و شیرینی سیره و شخصیت آنها، اثرگذاری نیز داشته باشد.
هم اکنون کتابهای درسی را با رویکرد حل مسئله و نگاه انتقادی تدوین میکنیم تا دانشآموزان نیز با نگاه انتقادی به متن توجه کنند و با رویکرد حل مسئله به موضوعات بپردازند؛ این در حالی است که کتاب کمک آموزشی اجازه نمیدهد دانشآموز فرایند تجربه را عملی و مشاهده کند و مراحل حل مسئله و تدوین پروژه را یک به یک تجربه کند.
سند تحول، ارزشیابی تکوینی – توصیفی و همچنین ارزشیابی شایستگیمحور را هدف قرار داده است؛ در حالی که در ارتباط با جریان و موج کتابهای آموزشی، با نوعی ارزشیابیهای دوپینگی و فستفودی روبه رو شدهایم. در این راستا باید نظام جامع ارزشیابی را به صورتی دقیق و گسترده اجرایی کنیم.
متأسفانه برخی رسانهها از جمله رسانه ملی به دلیل رفع تنگناهای مادی خود، به جریان انتشار کتابهای آموزشی غیر استاندارد خدمات ارائه میکنند. ناظر، مجری و مسئول آثاری که به مدرسه وارد میشود سازمان پژوهش است، ولی در ارتباط با آثاری که وارد جامعه میشود، وزارت ارشاد مسئولیت دارد. در این زمینه خلأهایی وجود دارد و وزارت ارشاد میتواند نشانهای استاندارد و ملاکهایی را که مورد توجه و عمل سازمان پژوهش کتب درسی است، درباره این کتابها اعمال کند و حتی ممکن است کار و هدف این جشنواره را آنها انجام دهند.
طرح «پخش مدرسه» باید با هدف دسترسی آسان معلم و دانشآموز به کتابهای استاندارد آموزشی اجرا شود، به ویژه در رابطه با ناشرانی که توزیع سراسری ندارند و مشکل عدم دسترسی مخاطبان به آثار وجود دارد، افراد باید بتوانند از طریق الکترونیکی و پستی آن اثر را تهیه کنند. چنین سیستمی باید فعال شود و ناشران هم کمک و حمایت کنند و هزینههای مرتبط با خود را متقبل شوند، زیرا هدف از این کار سودآوری نیست و میخواهیم کتاب خوب و مناسب در دسترس معلم و دانشآموز قرار گیرد. روزآمد شدن برنامه معرفی آثار و استاندارد و تولید کنندگان موفق در پایان هر کتاب درسی نیز از ضرورتهاست.
حجتالاسلام والمسلمین محیالدین بهرام محمدیان
معاون وزیر و رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی