محمدرضا فخرروحانی، استاد زبانشناسی و مترجم آثار دینی در گفتوگو با ایکنا از خوزستان در ارتباط با موضوع «رسول خدا(ص) از دیدگاه خاورشناسان» اظهار کرد: به طور کلی سه گرایش اصلی در خاورشناسان در این ارتباط دیده میشود؛ یک دسته آن محققانی هستند که فقط از بابت تحقیقات علمی در رشته مطالعات شرقی و اسلامی کار میکنند. اینها معمولاً وقتی به اسناد و مدارک میرسند به عنوان یک محقق بررسی میکنند که مطالب تا چه حدی درست و تا چه حدی نادرست هستند و خیلی از اوقات میشود گفت اگر حقیقتی را ببینند، آن را اعلام و واقعبینانه برخورد میکنند.
سه گرایش مستشرقان نسبت به پیامبر اسلام(ص)
وی ادامه داد: یک دسته از اینها که محققانه برخورد میکنند؛ انصاف بیشتری دارند و گاهی مسلمان میشوند. اینها که مسلمان میشوند معمولاً یک گمکردهای دارند؛ آن گمکرده گاه تعالیم اخلاقی، یا نظم و انضباط دینی است و وقتی اینها را در روایات و یا قرآن میبینند، مسلمان میشوند. یک دسته دیگر از مستشرقان کسانی هستند که با مأموریتهایی وارد این حوزه شدهاند؛ حالا این مأموریت را ممکن است دانشگاه برای آنها تعریف کرده باشد و گاهی ممکن است مأموریتی سیاسیمانند از طرف دولت باشد. این دسته از مستشرقان که با این مأموریتها وارد این مطالعات میشوند معمولاً مأموریتهای تخریبی دارند و در متون و کتبی که مینویسند معمولا با یک دید منفی به قضایا نگاه میکنند.
سابقه پرداختن مستشرقان به پیامبر(ص) و دین اسلام
این مدرس دانشگاه با بیان اینکه از هر سه گروه مستشرقان نامبرده درباره رسول اکرم(ص) مطالب و تحقیقات وجود دارد، درباره سابقه پرداختن مستشرقان به زندگانی پیامبر(ص) و دین اسلام توضیح داد: میتوانیم بگوییم که شاید بعد از رُنسانس بود که وقتی اروپاییها متوجه میشوند مسلمانها دین و آیین دیگری دارند، به کشورهای اسلامی میآیند. اولین باری که آنها قرآن را ترجمه میکنند یا مثلاً درباره قرآن مینویسند از آن به عنوان کتاب دینی یا انجیل تُرکها یاد میکنند؛ چون جایی که اروپاییها با مسلمانان برخورد میکردند، شرق اروپا بود؛ همانها که از امپراتوری عثمانی به اروپا میرفتند نماینده اسلام بودند. یعنی اروپاییهای غربی اول با اینها برخورد میکردند و اینها اساساً فکر میکردند پیامبر اسلام(ص) تُرکزبان بود.
فخر روحانی ادامه داد: اینها یک مقدار بیشتر که کار کردند متوجه شدند پیغمبر(ص) عربزبان بود. کم کم میبینیم اطلاعاتشان درباره اسلام بهتر میشود. همچنان که برخی از آنها زبان عربی یاد گرفتند یا به کشورهای اسلامی مسافرت کردند و با مسلمانان نشست و برخاست داشتند. میتوانیم بگوییم تصویرسازی که مستشرقان از پیغمبر اسلام(ص) کردند متناظر و موازی با تصویرسازی است که از اسلام کردند. در واقع اینها اولاً اسلام را یک دین عربی قلمداد کردند. یعنی گفتند مسلمانها همه عرب هستند. این تصور نادرست الان هم در برخی از کتابهایشان دیده میشود. در حالیکه چنین نیست که هر کس عربزبان بود ضرورتاً مسلمان است و یا کسی که مسلمان است ضرورتاً عربزبان باشد. اما اینها چنین اشتباهی کردهاند و در میان برخی از آنها هنوز این اشتباه وجود دارد.
این مدرس زبانشناسی افزود: تصوری که اینها از اسلام و شخصیت پیغمبر اکرم(ص) دارند بیشتر بر مبنای کتابهایی است که بزرگان آنها قبلاً نوشتهاند و هر قدر در کتابهای آنها نگاه میکنیم میبینیم آنها ظاهراً تحت تأثیر طلسمی هستند که بزرگان آنها قبلاً گفتهاند و برخی جاها همچنان آن حرفهای نادرست را میگویند.
پیامبر اسلام(ص)؛ نمونه انسانی رحمانیت و رحیمیت خداوند روی کره زمین
وی درباره وظیفه ما به عنوان مسلمان در شناساندن پیامبر اسلام(ص) اظهار کرد: یکی از نکاتی که وجود دارد این است که خداوند در قرآن کریم درباره پیامبر(ص) فرمود: «و ما أرسلناک الّا رحمهً للعالمین» یعنی پیغمبر اکرم(ص) به معنای واقعی کلمه نماد رحمانیت خداوند است که در یک شخص جلوهگر شده است؛ یعنی اگر بخواهیم به دنبال نمونه انسانی رحمانیت و رحیمیت خداوند روی کره زمین بگردیم، کسی را غیر از پیامبر اکرم(ص) نمیتوانیم نشان دهیم؛ هر چند سایر ائمه(ع) هم رحمانیت و رحیمیت دارند اما نمونه تام آن در پیغمبر اکرم(ص) است.
فخرروحانی افزود: اما متأسفانه وقتی برخی از این مستشرقان درباره اسلام مینویسند آن چنان به مطالب نادرست و خرافات اشاره میکنند و در واقع نفهمیدههای خود را مطرح میکنند که انسان غیر از غرضورزی چیزی از آنها نمیبیند. استثنایی که در این بین وجود دارد آن دسته از مستشرقانی هستند که با یک نگاه علمی و دید منصفانه در مورد اسلام و پیغمبر اسلام(ص) مطالعه کردهاند. اینها زبان عربی، یا ترکی، یا اردو را یاد گرفته، با مسلمانها از نزدیک برخورد کردهاند، اشکالاتی که ممکن است یک مسلمان در زندگی شخصی خود داشته باشد را پای اسلام نگذاشتند و به عبارتی پیغمبر اکرم(ص) را آنگونه که ما در احادیث و روایات میبینیم، دیدهاند. اگر به چنین نگاهی رسیده باشند، خیلیهای آنها یا مسلمان شده و یا به دیدگاههای اسلامی متمایل شدهاند.
این مدرس دانشگاه در ادامه به بیان خاطرهای از یک کشیش آمریکایی پرداخت و گفت: این کشیش تحصیلات مهندسی در یکی از دانشگاههای کشورش داشت و بعد از آن به سمت مطالعات دینی سوق پیدا کرد و کشیش شد. او عربی آموخت و درباره اسلام مطالعات زیادی کرد. سالها در کشورهای مسلمان بود و دوستان مسلمان فراوانی دارد. این کشیش مسیحی آمریکایی نگاه منصفانهای به اسلام دارد و یک بار به من میگفت: اعتقاد دارم قرآن عین وحی است و نمیتواند به غیر از وحی چیز دیگری باشد. اعتقاد دارم پیامبر اکرم (ص) مستجمع فضایل همه انبیاء قبل از خود است و گرنه خاتمالنبیین نمیتوانست معنا پیدا کند و اعتقاد داشت بهترین شکل نام خداوند در همه ادیان همین عبارت «بسمالله الرحمن الرحیم» است و او سخنرانیهایش را با همین عبارت شروع میکرد. نمونههای دیگری نیز از چنین مستشرقانی وجود دارد.
وی گفت: به طور کلی با گسترش ارتباطاتی که بین مسلمانان و مسیحیان وجود دارد؛ آنها که با نگاه علمی و منصفانه وارد مطالعه شده باشند معمولاَ جذب شخصیت پیامبر اکرم(ص) و تعالیم اسلام میشوند.
دو محور مشترک دعوت پیغمبران
به گفته فخرروحانی، در ارتباط با وظیفه ما به عنوان یک مسلمان، قرآن کریم میفرماید: «قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا»(آل عمران، 64) همه ادیان الهی دنیا دو محوراصلی مشترک دارند؛ یکی دعوت به توحید و دیگری آگاه کردن مردم از معاد است. یعنی تمام پیغمبران دنیا این دو نکته را به پیروان خود گفتهاند. ممکن است در جزئیات و احکام شرعی گاهی فرق کنند ولی، این دو محور مشترک هستند. اگر ما بخواهیم پیغمبر اکرم(ص) را به دنیا معرفی کنیم اولا باید یک نگاه منصفانهای داشته باشیم؛ یعنی اگر از بین متفکرین دیگر ادیان کسانی بودند که در مورد پیامبر اکرم(ص) حق را گفتند، باید قدردان آنها باشیم و به آثار آنها اشاره کنیم.
این مترجم آثار دینی ادامه داد: قرآن کریم میفرماید: «لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِيهِمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ»(ممتحنه، 6) پیامبر اسلام(ص) نمونه بارزی هستند که خداوند برای ما به عنوان یک الگو و مدل جلوی ما گذاشتهاند، اگر بخواهیم سیره نبوی را آن گونه که در روایات شیعی آمده است، تفسیر بکنیم، به دنیا عرضه کنیم و به زبانی که برای جهانیان قابل فهم باشد نشان دهیم و خوب تصویرسازی کنیم، خود یک رکن بسیار مهم در این زمینه است.
استخراج سخنان و سیره رسول الله(ص) و ترجمه تفسیری آن برای مردم جهان
وی با تأکید بر استفاده از سخنان رسول اکرم(ص) در شناساندن ایشان گفت: شخصیت افراد در سخنان آنها شناخته میشود؛ ما اگر بخواهیم بدانیم پیامبر(ص) چگونه بودند و چه رفتار مهربانانهای با پیروان دیگر ادیان داشتند، قول و فعل نبی برای ما حجت است، اگر اینها را از منابع استخراج کنیم، ترجمه کنیم (برخی جاها ترجمه خالی کفایت نمیکند ترجمه تفسیری باید باشد تا روح مطلب روشن شود) با این روش خیلی راحت میتوانیم درباره معرفی شخصیت پیامبر(ص) به دنیا کار کنیم.
ضرورت راهاندازی رشته «تربیت مترجم متون اسلامی»
فخرروحانی با تصریح به اینکه ما همچنان تا رسیدن به نقطه قابل انتظار فاصله داریم، بیان کرد: یکی از کمبودهایی که ما در رشتههای دانشگاهی ایران داریم و میتواند یک کار جهانی باشد و ثمراتش دنیا را فرابگیرد این است که رشتهای تحت عنوان «تربیت مترجم متون اسلامی» تأسیس کنیم. متأسفانه در هیچ جای کشور چنین رشتهای نداریم. اگر چنین رشتهای راهاندازی شود یکی از کارهای فارغالتحصیلان آن رشته همین است که سیره پیغمبر اکرم(ص) و شخصیتهای دینی را به سایر زبانها ترجمه کنند؛ یعنی یک حرکت ترجمهای مبتنی بر شناساندن معارف اهلبیت(ع) را در دنیا انجام دهیم.
معرفی اسلام و اهلبیت(ع) به دنیا نیازمند رشتههای دانشگاهی منضبط و منظم است
این زبان شناس با بیان اینکه این کار فوقالعاده ضرورت دارد، تصریح کرد: بارها و بارها این نکته را گفتهام اما متأسفانه غیر از بیتوجهی و گاه سنگاندازی چیز دیگری ندیدهام. در حالیکه برخی از کشورهای مسلمان فعالیتهایی در این زمینه انجام میدهند و موفق هستند ولو اینکه گاهی مسیر و هدف باطل باشد. اگر بخواهیم چنین کاری بکنیم واقعیت مطلب این است که حالا حالاها باید کار کنیم و ما تا برای معرفی اسلام و اهلبیت(ع) به دنیا اینها را به صورت رشتههای دانشگاهی منضبط و منظم در نیاوریم سایر فعالیتها که بیشتر ذوقی است، چندان مثمرثمر نخواهد بود.
مظلومیت شخصیت پیامبر اکرم(ص) در جامعه مسلمانان
این مدرس دانشگاه بیان کرد: متأسفانه احادیث پیامبراکرم(ص) بسیار مظلوم هستند و آن گونه که حق آنهاست ترجمه نشده است؛ منظور ترجمه خشک و خالی نیست؛ ترجمه تفسیری نیاز است. هجده سال پیش یکی از استادان دانشگاه الازهر یا قاهره برای کنفرانسی به تهران آمده بود، آن موقع او میگفت: ما چندین سال است که در مصر روی پروژه ترجمه تفسیری روایات اسلامی کار میکنیم. ما میتوانیم از این کار الگوبرداری کنیم. واقعیت مطلب این است که شخصیت پیامبر اکرم(ص) را متأسفانه همچنان به عنوان یک شخصیت بسیار مظلوم ـ نمیگویم در جامعه جهانی ـ حتی در جامعه مسلمانان باید قلمداد کرد.
انتهای پیام