حجتالاسلام حمید فغفور مغربی، رئیس دانشکده علوم انسانی دانشگاه صدرا، در گفتوگو با ایکنا؛ درباره کیفیت برپایی کرسی تدریس در دوران امام صادق(ع)، با بیان اینکه تربیت متناسب با توانایی افراد از ویژگیهای کرسی تدریس حضرت بود، اظهار کرد: شاگردان امام صادق(ع) در گروههای مختلفی تقسیم میشدند که برخی از آنها برای مباحث کلامی و مناظرات تربیت میشدند و گروهی در مباحث فقهی و دیگر موضوعات؛ در واقع امام(ع) شاگردان خود را استعدادشناسی میکردند و مثلاً تأکید داشتند که فردی مانند حشام برای مناظره و مباحثه تربیت شود و بعضی را هم از آموختن این علم منع میکردند، چراکه توانایی لازم برای پیروزی در مناظرهها را نداشتند. ایشان افراد را به تناسب استعدادهایشان هدایت میکردند.
توسعه علمی و انقلاب فرهنگی
وی درباره چرایی تأکید امام جعفر صادق(ع) به انجام کار فرهنگی و علمی، ادامه داد: حکومت و ولایت حقیقی حق امامان شیعه(ع) است و اگر فرصت فراهم بود، ایشان دست به قیام میزدند، اما اگر این کار قرار بود به قیمت از بین رفتن جان شیعیان و نهایتاً نابودی فرهنگ اسلامی باشد، حاضر به مقابله و قیام نبودند. امام(ع) هم شرایط را به گونهای دیدند که باید به سمت توسعه کار فرهنگی و علمی بروند. برخی از شیعیان هم البته در همین دوران بودند که تحمل ظلم و فشار بنیعباس را نداشتند. زیدبنعلیبنالحسین(ع)، عموی امام(ع)، از جمله افرادی بود که دست به قیام زد و گفت اگر به پیروزی برسیم حکومت را تقدیم امام باقر(ع) و امام صادق(ع) خواهیم کرد. امام(ع) نیز اینها را منع نمیکردند، علت آن هم این بود که روحیات افراد متفاوت بود و برخی توان تحمل ظلم را نداشتند و مقابله را تنها راه رسیدن به پیروزی میدانستند.
عضو هیئت علمی دانشگاه صدرا افزود: دوران امامت امام صادق(ع) مصادف با اواخر دوره حکومت بنیامیه و اوایل حکومت بنیعباس بود. اواخر عمر حکومت بنیامیه قیامهایی علیه این حکومت از جمله بنیعباسیان به وقوع پیوست و درگیری بین بنیامیه و بنیعباس بالا گرفت و از طرفی امام(ع) میدانستند اوضاع شیعیان به گونهای است که نمیتوانند قدرت را به دست بگیرند، به همین دلیل امام(ع) از کار نظامی فاصله گرفتند و به کار فرهنگی پرداختند. در این مسئله هم کار ایشان به گونهای بود که گویی انقلابی فرهنگی پدید آوردند. محفل درس ایشان شامل علومی از جمله تفسیر، فقه، کلام، تاریخ، حدیث و ... بود.
وی افزود: دانشپژوهان مختلفی به این محافل میآمدند و چهار هزار شاگردی که گفته شده، شاگردانی بودند که در همه این دروس شرکت داشتند. کار علمی امام(ع) به اندازهای گسترده بود که امروزه بیشترین روایات فقهی و کلامی مذهب شیعه از امام صادق(ع) نقل میشود و به همیت دلیل مذهب شیعه را مذهب جعفری نامیدند، تا اینکه در دوره قرن حاضر، به اهتمام مرحوم آیتالله بروجردی و شیخ شلتوت مصری، دارالتقریب مذاهب اسلامی تأسیس شد. نامههای متعدد و رفتوآمدها و ارتباطات متعددی شکل گرفت و شیخ شلتوت نامهای رسمی داد که در الازهر هم منتشر شد و ایشان مذهب جعفری را به عنوان یکی از مذاهب اسلامی به رسمیت شناخت.
نهضت ترجمه وامدار غرب است
حجتالاسلام فغفور مغربی درباره وضعیت علوم اسلامی در عصر حاضر گفت: کلام، تاریخ اسلامی، اخلاق، فقه و .. منحصراً دروسی هستند که علمای اسلام روی آنها کار کردهاند و حتی علمای فعلی ما نسل به نسل به شاگردان امام صادق(ع) منسوب هستند. بنیان اصلی حوزههای علمیه امروز هم به طور گستردهتر از دوران امام صادق(ع) بنا نهاده شد و این طبیعی است که تمام دروسی که در حوزههای امروز وجود دارد، برگرفته از آن دروان است. در جایی امام(ع) میفرمایند: «إنّما علینا أن نلقی إلیکم الأُصول و علیکم أن تفرّعوا؛ بر ماست بیان اصول و بر شماست استخراج فروعات»، اجتهاد همین است که بتوانیم از اصولی که در قرآن و روایات موجود است، متناسب با زمان خود فروعات را استخراج کنیم.
متأسفانه گاهی سلیقه فردی در تحقیقات دخیل میشود و نمیتوانیم فضا را به نحوی فراهم کنیم که هم آزاداندیشی باشد و هم فضا برای نقد وجود داشته باشد. البته شورای عالی انقلاب فرهنگی مقداری به این مسئله ورود کرده، اما از آنجایی که افراد حاضر در این شورا، مشغول دهها کار دیگر هم هستند و حتی کرسی درس دانشگاهی و حوزوی دارند، یک جریان شناور در سطوح پایینتر و محققان دیگر به وجود نیامده است
وی افزود: از زمان رنسانس شاهد شکلگیری علوم جدیدی هم در غرب بودیم و در دورهای شاهد به وجود آمدن نهضت ترجمه بودیم و علوم روز ترجمه و نقد شد و متناظر آنها علومی به وجود آمد و این جریان تا امروز ادامه داشته است. نهضت ترجمهای هم که امروزه داریم، بسیاری از علوم را از غرب گرفته و ترجمه کردهایم، اما این کار نیازمند نقد و بازنگری جدی است و تا هر علومی به کرسیهای تدریس راه نیابد و نیز بر مبنای علوم برگرفته از غرب، ایدههای اسلامی طراحی و تولید شود؛ برای مثال در حوزه جامعهشناسی بررسی کنیم که قرآن و روایات ما چه نظری در موضوعات جامعهشناسی دارند. بعد از انقلاب اسلامی، این کار با جدیت بیشتر پیگیری شد، اما هنوز به جایگاهی نرسیدهایم که ادعا کنیم جامعهشناسی اسلامی داریم. گزارههایی وجود دارد که متناسب با زمان حاضر جوابگوی برخی نیازهاست، اما در مورد اینکه علم جدیدی با عنوان جامعهشناسی اسلامی راه بیندازیم، اتفاق نظر وجود ندارد. بعضی افراد بر این نظر هستند که مبانی را داریم اما هنوز نرسیدهایم و برخی دیگر میگویند مبانی نظری هنوز تکمیل نشده است.
دخیل بودن سلیقه فردی در تحقیقات
رئیس دانشکده علوم انسانی دانشگاه صدرا بیان کرد: باید آزاداندیشی، آزادمنشی و آزادگی که در برداشت از خرد و دانش بشری وجود دارد در جامعه علمی و گروهها وجود داشته باشد و در کنار این بررسی کنیم که اسلام و روایات ما درباره این دانشها چه بحثها و حرفهایی دارند و بر پایه چرخه نقد، بررسی و تحلیل این امور را پیش ببریم. اگر چه هنوز امکان فراهم شدن چنین فضایی که شایسته باشد وجود ندارد و دانشپژوهان با این مفاهیم و گزارههای علمی اسلامی آشنا نیستند؛ چراکه با زبان عربی آشنا نیستند و از آنسو، حوزویان هم که با این زبان آشنایی دارند، با زبان علمی روز که بیشتر انگلیسی است، آشنایی ندارند.
وی با بیان اینکه این امر نیازمند یک کار جمعی و بین رشتهای است، اظهار کرد: اگر محققان این رشتهها، از قرآن پژوهان و اسلام شناسان گرفته تا محققان علوم روز در گروهها و پژوهشگاههایی که نه دانشگاه باشد و نه حوزه، گرد هم بیایند و به دور از بحثهای جناحی و سیاسی به مباحثه و نظریهپردازی بپردازند، میتوان به توسعه علوم بر پایه مبانی اسلامی امید داشت، اما متأسفانه گاهی سلیقه فردی در تحقیقات دخیل میشود و نمیتوانیم فضا را به نحوی فراهم کنیم که هم آزاداندیشی باشد و هم فضا برای نقد وجود داشته باشد. اگر این فضا فراهم شود پژوهشگاههای مشترک به سمتی خواهند رفت که کارهای بزرگ انجام شود.
حجتالاسلام حمید فغفور مغربی در پایان بیان کرد: شورای عالی انقلاب فرهنگی یک مقدار به این مسئله ورود کرده است، اما از آنجایی که افراد حاضر در این شورا مشغول دهها کار دیگر هم هستند و حتی کرسی درس دانشگاهی و حوزوی دارند، یک جریان شناور در سطوح پایینتر و محققان دیگر به وجود نیامده است. جویبارهای کمی وجود دارد و امید میرود با همت جمعی، اینها به هم متصل شوند و آن جریان شناوری که مورد انتظار است شکل بگیرد.
انتهای پیام