جایگاه زن در اسلام همواره یکی از مسائل چالشبرانگیز در حوزه مطالعات اسلامی به شمار میآید. در طی زمان، خصوصاً سالهای اخیر نظرات گوناگونی در این زمینه ابراز شده و کتابهای بسیاری تدوین شده است. توجه به جایگاه و شخصیت زن در قرون متقدم چندان موضوع حائز اهمیتی تلقی نمیشد، اما در دوران مدرنیسم با قوت گرفتن جریان فمینیسم و مواجهه مستقیم آن با برخی آرای پذیرفتهشده و ریشهدار در فقه اسلامی، مسئله حقوق زنان اهمیت بسیاری یافته است.
در نظر برخی از مدافعان فمینیسم، دین اسلام از جمله ادیانی است که نقش مؤثری در نقض حقوق زنان و تبعیض جنسیتی میان مرد و زن برعهده داشته است. با وجود این، مراجعه به آثاری که در دفاع از منزلت حقیقی زن در اسلام به رشته تحریر درآمده است، همچنین واکاوی کتب روایی و حتی مراجعه به قرآن کریم بیانگر تساوی و ارزش ذاتی مرد و زن است. شهید مطهری از نخستین اندیشمندانی بود که به روشنگری در این زمینه پرداخت و آثار قابل توجهی در این راستا پدید آورد.
فقه؛ ضوابط نظام حقوقی نه ارزشی
هدف این نوشتار پرداختن به جایگاه زن در دین اسلام نیست؛ چراکه به میزان کافی در این زمینه سخن گفته شده است. مسئله این جستار، بررسی چرایی نگاه دست دوم به زن در اسلام است. به بیان دیگر پرسش اصلی این است که چرا با وجود تصریحات بزرگان دین بر اشتراک و تساوی زن و مرد در مبدأ و معاد، جایگاه حقوقی و اجتماعی آن دو تبعیضآمیز است؟ چرا در سنت ما نگاه دست دوم به زن حاکم است و شواهد بسیاری در فرهنگ عامیانه برای اثبات این باور یافت میشود؟
به نظر میرسد باید منشأ این نگرش را در غلبه و سیطره نظام فقاهت در عرصه الهیات اسلامی جستوجو کرد. پیش از توضیح مطلب، بیان این نکته ضروری به نظر میرسد که ظرفیت فقه، ترسیم ضوابط یک نظام حقوقی جامع است که مناسبات اجتماعی را سامان میبخشد ولی نظام فقه یک نظام ارزشی نیست که با استناد به آن بتوان ارزش ذاتی افراد را روشن ساخت. در نظام فقه، حقوق و جایگاه زنان به دلایل متعدد که بازشماری آنها از موضوع این جستار خارج است، متفاوت است. این نگاه تبعیضآمیز به حقوق زنان، آرام آرام در اثر سیطره یافتن رویکرد فقاهتی در عرصه الهیات دینی فزونی یافت و از حوزه حقوق اجتماعی فراتر رفت. به عبارت دیگر، در اثر هژمونی خوانش فقیهانه از دین اسلام، تساوی ارزشی زن و مرد به فراموشی سپرده شد و زن به مثابه ابژه جنسی بدل گشت.
خوانش اسلامپژوهان از آیات
این نگاه ناصواب موجب شد تا خوانش اسلامپژوهان از آیات و روایات نیز صبغه جنسیتی پیدا کند و زمینه انزوا و محرومیت هرچه بیشتر زنان از فعالیت اجتماعی فراهم شود. در همین راستا، روایاتی که به نوعی موید این نگرش بود، با وجود ضعف سندی تقویت شد و روایاتی که این نگاه را به چالش میکشید متروک واقع شد؛ برای مثال روایاتی مانند «خَیْرُ لِلْنِّساءِ اَنْ لا یَرَیْنَ الرِّجالَ وَ لا یَراهُنَّ الرِّجالُ» و «مسجد المرأة بیتها» علیرغم ضعف سندی و تعارض با سایر ادله مورد توجه قرار گرفت و در نتیجه، محبوس ساختن زنان در خانه فضیلت به شمار آمد. این خوانش در سالهای اخیر با مخالفتهایی از سوی فقیهان مواجه شده است؛ از جمله امام(ره) معتقد بودند که نماز خواندن زنان در مسجد بهتر از اقامه نماز در خانه است(توضیحالمسائل، مسئله ۸۹۴).
نکتهای که باید به آن توجه کرد این است که گرچه در نظام فقه اسلامی، حقوق زنان در برخی موضوعات مورد اجحاف و تبعیض قرار گرفته است، اما مسائل حقوقی تابع شرایط زمان و مکان است و در هر دوره امکان تبدل و تغییر آنها وجود دارد؛ برخلاف ارزش وجودی زن و مرد که امری ثابت و تابع عوامل همهزمانی است. بر این اساس، پیوند زدن این دو مسئله به هم میتواند موجبات استمرار و فراگیری احکام حقوقی را فراهم سازد و آنها را به اموری قطعی و غیرقابل تخلف بدل سازد.
هویت مستقل جامعه زنان
سخن را با اشاره به مصاحبه اخیر آیتالله علوی بروجردی به پایان میبرم: «امروز جامعه زنان هویتی است که باید بهرهبرداری و استفاده کنیم. در طول تاریخ مملکت ما و کشورهای دیگر، نه در اسلام، چون مردسالاری بوده خیلی از حقوق زنان تضییع شده است. هنوز هم هند و پاکستان زیاد تضییع میشود. طبعاً جامعه زنان هم برای حفظ حقوقشان مطالباتی از ما دارند. زن کالای خوشگذرانی مرد نیست. زن وجودی است که در جامعه و اجتماع یک واحد فعال است. مثل مرد در جامعه حقوق دارد؛ این حقوق باید استیفا شود. اگر ما هم ندهیم باید از ما بگیرند. در اسلام این حقوق شناخته شده است. اسلام حتی میگوید زن حق دارد برای شیر دادن حقوق بگیرد. مهریه در برابر استمتاع است. نمیتوان زن را اجبار کرد بچهدار شود. من نمیتوانم زن را اجبار کنم که در خانه من لباس بشورد.
در عناوین اولیه و ثانویه و مسائلی که در مقام تزاحم در اجتماع پیدا میشود، باید حقوق زن را بررسی کنیم. توجه داشته باشیم که این زنان در اجتماع امروز زندگی میکنند؛ نمیتوانیم آنها را محدود کنیم. اگر حق رأی دارد، مطالبه هم دارد. تمام حقوق اجتماعی مردان را زنان هم دارند. ما باید این را به رسمیت بشناسیم. البته این فقط عیب جامعه ما نیست و در جامعه آمریکا و اروپا همین طور است. متأسفانه آنجا حقوق و ارزش مالی که برای کار زن قائل هستند کمتر از مرد است. گاهی در آنجا زن به معنای واقعی کالا میشود.»
شاکری، طلبه حوزه علمیه
انتهای پیام