به گزارش ایکنا؛ نود و چهارمین شماره فصلنامه علمی پژوهشی «قبسات» به صاحبامتیازی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی منتشر شد. عناوین مقالات این شماره بدین قرار است: «ارزیابی و نقد معیار گراهام اُپی در باب موفقیت یک استدلال در اثبات وجود خدا»، «بررسی انتقادی یکسانانگاری «عرفان» با «نگاه هنری به الهیات و دین» (تأملی در دیدگاهی نو درباره عرفان)»، «نوخاستگی نفس و بدن (مغز/ ذهن) از دیدگاه ملاصدرا و مایکل گزنیگا، بنیانگذار علوم شناختی»، «نظریه اعجاز شبکه معارفی و تشریعی قرآن»، «بنیاد و فرایند انسان ـ هستیشناختی توسعه نظر و عمل انسان از منظر حکمت متعالیه»، «علامه جعفری و معیار آزادی»، «قرآن، منطق، انسان و اکتشاف نفسالأمر جهان» و «نقش انواع شناخت در نظریه «حیات معقول» علامه جعفری».
در چکیده مقاله «نظریه اعجاز شبکه معارفی و تشریعی قرآن» میخوانیم: «یکی از وجوه مهم اعجاز قرآن «اعجاز تشریعی» است. قرآنپژوهان در طول سالیانی دراز کوشیدهاند این وجه را تبیین و چهرهای معقول و بعضاً برهانی و پذیرفتنی از آن ارائه کنند؛ لیکن عدهای بر پایه برخی خلل وارد شده در مقدمات، دامنه و یا در گستره و کارکرد این استدلالها و تبیینها، با القای شبهاتی به رویارویی این وجه از وجوه اعجاز برخاستهاند. در این بین نگارنده در این مقال بر پایه این باور که میتوان اعجاز تشریعی را به مرحله تازه و میدان جدیدی وارد کرد که هم برخی شبهات مرتفع شود و هم بر کارکرد آن افزوده گردد، به تبیین تازهای از این وجه اعجاز روی آورده است. دیدگاه نگارنده فضای جدیدی را میگشاید که میتوان آن را مرحله کاملتری از اعجاز تشریعی قلمداد کرد. فرضیه پژوهش در این دیدگاه که با عنوان «اعجاز شبکه معارفی و تشریعی» ارائه شده، امکان ترسیم شبکهای هماهنگ و جامع از معارف و تشریعات الهی است که فرازمانی، فرامکانی و ابدی بوده و همه ابعاد زندگی انسان را تا پایان حیات بشری به صورت کلان تحت کنترل دارد و به تعبیری مدیریت میکند. تدوین و تشریع چنین شبکهای از توان جن و انس خارج بوده و همین، وجه اعجاز آن را تشکیل میدهد.»
در طلیعه مقاله «قرآن، منطق، انسان و اکتشاف نفسالأمر جهان» آمده است: «واقعیت نهایی و حقیقت غایی چیست؟ از دیدگاه قرآن عظیم چگونه و با چه ابزاری میتوان به نفوذ در نفسالامر جهان توفیق یافت؟ آیا با یک منطق ساده و تکبعدی مثل ذهن استدلالی میتوان به معرفت مطلوب مذهب در باب جهان پیچده و انسان پیچیدهتر دست یافت؟ هر متدی برای هر علمی جهت کشف واقعیت مناسبت ندارد. قیاس برهانی در علوم طبیعی بیثمر است؛ چنانکه استقرای علمی در ریاضیات و فلسفه بیاثر است. چه عاملی گذر از دنیای قدیم به دوران جدید را مهیا کرد؟ بیشک منطق مناسب که فرانسیس بیکن و دیگران بدان همت گماردند. قرآن حکیم هم برای شناخت غایت خلقت آدم و عالم منطقی پیشنهاد میکند و علاوه بر عواملی دانشی چونان لُب و تعقل، تدبر، تفکر، تفقه، توسم، علم و یقین از عوامل گرایشی، کنشی و منشی مثل تذکر، تقوا، اسلام، ایمان، انابه، احسان، اراده، سؤال، عبودیت، تبعیت، صبر، شکر، سمع، اعتصام، هدایت و ولایت نام میبرد و تأکید میکند که برای فهم اصل واقعیت یا لایههایی از آن اسبابی سخت اثرگذار هستند. در یک کلام قرآن منطق حق عینی را به جای منطق صدق ذهنی پیشنهاد میکند. منطق صدق بخشی کوچک از منطق حق بوده و در صورت فقدان برخی عوامل عقیم میماند. اشاره به منطق گسترده اسلام برای فهم مطلوب واقعیت از منظر دین، فلسفه تمایز و تولد این نوشتار به شمار میرود.»
در چکیده مقاله «نقش انواع شناخت در نظریه «حیات معقول» علامه جعفری» آمده است: «نیاز بشر به سبک درست زندگی، انگیزه و ضرورتی برای تبیین مؤلفههای شناختی آن است. هدف از این پژوهش، پرسش از چیستی و نقش انواع شناخت در نظریه «حیات معقول» علامه جعفری با بررسی توصیفی- تحلیلی آثار مکتوب ایشان است. «حیات معقول» در برابر «حیات طبیعی محض»، نوعی زندگی مبتنی بر تعقل با محوریت عقل عملی و نفی راسیونالیسم غربی است که طیف وسیعی از شناختهای وحیانی، عرفانی، حکمی و علمی را در بر میگیرد. این دریافتها به شکل حضوری یا حصولی و از راههایی چون آموزش، تقلید یا تعبد به دست میآیند. معارف یادشده، علاوه بر ارزش ذاتی، واجد هویتی ابزاری برای پرورش استعدادها و هدایت اختیاری انساناند که پیامد آن ورود به هدف اعلای زندگی یعنی شرکت در آهنگ کلی هستی و به تعبیر دیگر عبادت خداوند خواهد بود. نتیجه اینکه حیات معقول وابسته به مجموعهای کامل از شناختهای الهی و بشری با درجات ارزشی متفاوت است، مشروط بر اینکه با کمک سازوکارهای عقلی و وحیانی از آسیبهای معرفتی و عملی در امان بماند.»
انتهای پیام