سیدمحمدهادی گرامی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، در یادداشتی مینویسد که وضعیت دادهها در میراث کهن اسلامی به گونهای است که امکان شکلگیری یک فراروایت مقبول در آینده نزدیک را تضمین میکند؛ چراکه باورهای شناخته شده درباره استفاده ابزاری از جنیان، به راحتی میتواند مشارکت این موجودات غیرارگانیک در همهگیری این بیماری را باورپذیر کند. متن این یادداشت در ادامه از نظر میگذرد؛
در بحرانهای فراگیر اجتماعی گذار از روایتهای رسمی به سوی فراروایتهای غیررسمی، یکی از بهترین راهها برای تسکین تنگنای فکری ـ عاطفی بحران است. این کوشش عاطفی ـ هیجانی میتواند در نهایت یک فراروایت را به یک روایت رسمی تبدیل کند. این روزها همزمان با اوجگیری بحران کرونا، حرکت از روایتهای رسمی به سوی فراروایتها بیش از هر زمان دیگری به چشم میآید. در حالی که در اوان شکلگیری بحران کرونا، بازنمایی آن به عنوان «جنگ بیولوژیک» یک فراروایت بود که با انتقاد و ریشخند زیادی روبهرو شد، امروز به رسمیت شناختن کرونا دستکم به عنوان یک «ویروس آزمایشگاهی» در بیناذهنیت جمعی، دیگر یک فراروایت نیست بلکه یک روایت عمدتا مقبول است؛ به خصوص اگر درباره عامل و قربانی آن سخنی پیش کشیده نشود.
گذار از روایتها به سوی فراروایتها در بحران کرونا نمونههای زیادی دارد؛ یکی از نمونههای این گذار ـ که در حال وقوع است ـ ارتباط بحران کرونا با جنیان یا موجودات غیرارگانیک ـ به قول محمدعلی طاهری رهبر عرفان حلقه ـ میباشد. اینکه این گذار خوب است یا بد و یا اینکه واقعا ربط و نسبتی میان کرونا و جنیان وجود دارد یا خیر مسأله این یادداشت نیست. این یادداشت با فهمی همدلانه و انسانشناختی از یکسو و نگاهی به میراث اسلامی ـ دینی از سوی دیگر، تلاش میکند تفسیری از وضعیت موجود و چگونگی گذار به سوی فراروایتهای کرونایی در حوزه موجودات غیرارگانیک ارائه کند.
ارتباط کرونا با جنیان پس از اشارهای که آیةالله خامنهای به دشمنان و شیاطین جنی در پیام نوروزیاش داشت، به طور جدی مطرح شد و جنجالهای معمول رسانهای بدان دامن زد. اما زمزمههای این ارتباط به گوش اهل اطلاع و دقت پیش از این نیز رسیده بود. برخی از مناسک امانبخشی یا شفابخشی که پیش از نیز ارائه شده بود، اشاره به تقابل با «موجودات غیرارگانیک» داشت. البته چنین درکی محدود به حلقههای سنتی و مذهبی نبوده و نیست؛ مثلا اصطلاح «موجودات غیرارگانیک» اصطلاحی است که بیش از پیش توسط محمدعلی طاهری ـ رهبر عرفان حلقه ـ و وابستگان به وی درباره جنیان به کار بسته میشود و حتی طاهری کتاب کوچکی با این نام نوشته است و یکی از اشتغالات وی معالجه جنزدگان برشمرده شده است. در هر صورت وضعیت زمزمهگونه و مبهم ارتباط کرونا با جنیان است که آن را هنوز در وضعیت یک «فراروایت» وانهاده است، اما به نظر میرسد دیری نخواهد پایید که این فراروایت نیز در بیناذهنیت جمعی به یک روایت جدی تبدیل شود.
برای کسی که آشنایی با میراث علوم خفیه در سنتهای مختلف دینی و غیردینی کهن دارد، بسیار روشن است که ظرفیت بسیار گسترده و ناشناخته ای در آنجا برای دامن زدن به این فراروایت و تبدیل آن به یک روایت رسمی وجود دارد. صرفا در سنت اسلامی و میراث شیعی دستمایههای زیادی برای برقراری این ارتباط میتوان یافت. ارتباط زیست انسانی با زیست موجودات غیرارگانیک در سنت اسلامی تا بدان حد جدی و واقعی است که محمد بن عبدالله شبلی دمشقی عالم حنفی سده هشتم هجری کتابی با عنوان «آکام المرجان فی احکام الجانّ» نگاشته است. استفاده از موجودات غیرارگانیک توسط بشر در خود قرآن به رسمیت شناخته شده است؛ برای سلیمان جنودی از جن و انس برشمرده است و از قدرتهای یکی از عفاریت جنی در داستان بلقیس یاد شده است؛ ترور سعد بن عبادة خزرجی توسط جنیان در راه شام نیز یکی از داستانهای مشهور تاریخ اسلام است.
اما این گزارهها شاید بخش عمومیتر و شناختهشدهتری از ماجرا باشند و بسیاری، از عمق همنوایی متون و عالمان اسلامی با امکان تحقق این ارتباط با موجودات غیرارگانیک آگاه نباشند. یکی از انگارههای پرتکرار در متون کهن اسلامی انگاره «وخز الجن» به معنای ضربت جنی است. جوادعلی در دانشنامه مشهوری که درباره تاریخ عرب قبل از اسلام نگاشته است، میگوید که اعراب جاهلی ابتلای به طاعون و همهگیری آن را به دلیل «وخز الجن» میدانستند و حتی حسان بن ثابت شاعر مشهور عصر اول اسلامی نیز در اشعارش به این مضمون اشاره کرده است(المفصل، ج16، ص40).
با این حال، بررسی متون اسلامی نشان میدهد که انگاره «وخز الجن» به شکل گسترده و پرتکراری در منابع دوره اسلامی نیز موجود است و مبنای آن روایتی نبوی است که عامل طاعون را وخز الجن دانسته است. برخی نویسندگان متأخرتر طاعون را به عنوان نمادی از همه انواع بیماریهای اپیدمیک تلقّی کردهاند. حتی رشیدرضا مفسر نواندیش مصری و علامه طباطبایی در المیزان در ارتباط این حدیث با جنون(دیوانگی) و همینطور یافتههای عصر مدرن درباره میکروب مطالبی گفتهاند که قابل تأمل است(قاموس قرآن، ج2، ص222).
اگر از قرائتهای رادیکال درباره این ارتباط ـ همچون جن دانستن خود کرونا ـ صرف نظر کنیم، وضعیت دادهها در میراث کهن اسلامی و همینطور آتوریته اشخاصی که در این باره سخن گفتهاند، به گونهای است که امکان شکلگیری یک فراروایت مقبول در آینده نزدیک را تضمین میکند. چرا که حتی اگر خود بیماری را نتوان به «وخز الجن» نسبت داد، باورهای شناخته شده درباره استفاده ابزاری از جنیان که عمدتا از آن به عنوان «تسخیر جنیان» یاد میشود، به راحتی میتواند مشارکت این موجودات غیرارگانیک در همهگیری این بیماری را باورپذیر کند. به خصوص پس از روایت نبوی صریحی که عامل همهگیری را ـ به خصوص در مورد طاعون ـ به جن نسبت میدهد.
براساس باور رایج برآمده از این میراث کهن، شناختهشدهترین و محتملترین مداخله موجودات غیرارگانیک در زیست انسانی جابجا کردن اشیاء و اجسام است؛ پدیدهای که بشر آن را در قالب گم شدن اشیاء و احیانا پیدا شدن ناگهانی آنها فهم میکند. بر این اساس، همین مداخله حداقلی میتواند عامل همهگیری بیماری و انتقال آن از کشور به کشوری دیگر یا خانه به خانهای دیگر باشد. آنچه که امکان ترویج این فراروایت براساس این مداخله حداقلی را تقویت میکند، وضعیت کاملاً ناشناخته، پیچیده و مبهم همهگیری این بیماری در طول تاریخ بشر است؛ به طوری که عدهای فقط ناقلند، عدهای بیمارند، عدهای میمیرند و ... . با این حال، شرایط انتقال همچنان مبهم و وحشتآور است.
یادداشتی از سیدمحمدهادی گرامی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
انتهای پیام