ابوالفضل عبدالوندی، اسفند 1354 در شهر تهران، محله ایران متولد شد. او طی مدت هفت سال موفق به حفظ کل قرآن کریم شد و مدرک کارشناسی علوم قرآنی را در سال 96 دریافت کرد. بسیاری از افرادی که در محافل و مراسم قرآنی حضوری فعال دارند با چهره عبدالوندی آشنا هستند. برای آشنایی بیشتر با این مدرس قرآن، که از بدو تولد از نعمت بینایی محروم است، با او گفتوگویی داشتهایم.
ایکنا- جناب آقای عبدالوندی، بسیاری از افرادی که پای ثابت حضور در محافل قرآنی هستند با چهره شما آشنایی دارند. برای ما بگویید که مسیر حفظ کل قرآن کریم را چگونه طی کردید؟
در ابتدا با لطف و عنایت خداوند و با تشویقهای پدر و مادر از دوران دبستان، به ویژه از سن پانزدهسالگی علاقه به حفظ قرآن کریم در من شکل گرفت و در 21 سالگی و پس از گذشت هفت سال این افتخار نصیبم شد تا عنوان حافظ کل قرآن را داشته باشم. شوق یادگیری و تسلط به ارائه تمامی آیات قرآن آنچنان در من زیاد بود که بدون داشتن مربی و صرفاً با استماع صوت نوارهای کاست ترتیل زیبا و حزنانگیز مرحوم استاد محمد صدیق منشاوی، آیه به آیه را حفظ و از کتاب قرآن به خط بریل نیز استفاده میکردم.
برخی از اطرافیان به من میگفتند که از این همه تکرار آیات خسته نمیشوی و صادقانه به آنان جواب میدادم که هر بار گویی برای نخستین بار است که میخوانم. حافظان قرآن پس از حفظ کامل، دورهای به نام تثبیت را میگذرانند تا اینگونه آیات را در ذهن جاسازی و رفع اشکالی کنند. برای این مرحله به دفتر مرکزی مؤسسه مهد قرآن واقع در خیابان خراسان مراجعه کردم و با شنیدن ترتیل قرآن استاد شهریار پرهیزکار پیش رفتم.
ایکنا- سختی زیادی کشیدید؟ دوست نداشتید که به موسیقی گوش بدهید یا کتابهای دیگری را بخوانید؟
با الفاظ عربی آشنا میشدم و به دنبال آن بودم تا معانی تکتک لغات را بفهمم و ترجمه، مفاهیم و شأن نزول آیات را دنبال میکردم. طی این هفت سال روزی چهار تا پنج ساعت را برای حفظ اختصاص میدادم. البته با آیاتی روبهرو میشدم که حفظ آنها برایم سنگین بود و هر چند بار تکرار میکردم باز در ذهنم قرار نمیگرفت و آنگاه برای حل این مشکل به ائمه (ع) متوسل میشدم.
افرادی که وارد مرحله حفظ قرآن کریم میشوند، بدون شک با سختیهایی همراه هستند. همزمان با تحصیل، قرآن را حفظ میکردم، اما با پشتکار و لطف خداوند موفق به پایان این کار شدم و از اینکه قرآن را با شرایط نابینایی حفظ کردم و هماکنون حافظ کل قرآن کریم هستم، بسیار خوشحالم.
ایکنا- ازدواج کردهاید و ثمره ازدواجتان چند فرزند است؟
سال 1383 با همسرم که ایشان نیز علاقهمند به قرآن کریم هستند، ازدواج کردم و دختری چهارساله به نام فاطمه دارم و به زودی فرزند دیگری نیز خواهیم داشت. هماکنون با پدرومادرم و خواهرم که او نیز نابیناست، زندگی میکنم. آرزو دارم فرزندانم در راه قرآن کریم قدم بردارند و از جمله قرآنیان عامل به کتاب الهی شوند.
ایکنا- قطعاً شما با این پشتکار در مسابقات قرآن نیز شرکت کردهاید؟
بله، رتبه نخست را در مسابقات حفظ کل قرآن بهزیستی استان تهران و سازمان بهزیستی کشور دریافت کردم و یک بار نیز در مرحله شهرستانی مسابقات قرآن سازمان اوقاف و امور خیریه رتبه دوم حفظ کل را به دست آوردم و حضوری فعال در مسابقات دارالقرآن امام علی(ع) دارم. این مسابقات برایم محک خوبی است و کمک میکند تا مرور همیشگی بر محفوظاتم داشته باشم.
ایکنا- به کدام آیه یا آیات شریفه قرآن بیشتر علاقه دارید؟
همه آیات قرآن کریم دلنشین هستند و کلام خداوند برای بهتر زندگی کردن است و باید سرلوحه زندگی بنده و همه مؤمنان قرار گیرد. مسئولان کشورمان نیز باید به این باور برسند که این کتاب، راهنما و هدایتگر است. این باور زیبا باید از نهاد خانواده و سپس مدرسه در ذهن کودکی که میخواهد سالهای بعد مسئولیتی را برعهده گیرد، نقش ببندد. سخنان ائمه هدی نیز چنین خاصیتی دارد. همانطور که در حدیث ثقلین آمده است، قرآن و عترت از یکدیگر جدا نشدنی هستند و باید از این دو توأمان بهرهمند شد.
ایکنا- به عنوان یک روشندل حافظ قرآن، درخواستی از مسئولان دارید؟
از سال 1380 تا 1382 به صورت پارهوقت و پس از آن تا 1388 به طور تماموقت در مؤسسه مهد قرآن کریم در قسمت تست نوارهای کاست مشغول به کار بودم. به تدریج 70 درصد از شنواییام را از دست دادم و از سمعک استفاده میکنم. در حال حاضر برای امرار معاش، نیابتی به ختم قرآن مشغول هستم و تا چند سال قبل از طرف مؤسسه برای آموزش قرآن به مراکزی اعزام میشدم. از مسئولان درخواست دارم که زمینههای ایجاد شغل را برای نابینایان فراهم کنند و به فکر معلولان، نابینایان و ناشنوایان باشند و کارهای دستی و فکری متناسب با احوالت نابینایان و ناشنوایان در نظر بگیرند. البته خانوادهام پیگیریهای بسیاری از سازمان بهزیستی کشور داشتند، اما تاکنون عملاً هیچ اقدامی انجام نشده است.
به تازگی ماهانه حدود 90 هزار تومان از سازمان بهزیستی کشور دریافت میکنم. پروندههای پزشکیام را به مراکز ذیصلاح ارسال کردم، اما متأسفانه با لحن درست، پاسخ روشنی دریافت نکردهام، طوری که دیگر مایل نیستم به سازمانی مراجعه کنم. متأسفانه هر بار در مناسبهایی چون روز نابینایان شاهد ارائه گزارشهای خوب و امیدوارکننده از سوی مسئولان هستیم. هزینه پوشش بیمه تأمین اجتماعیام نیز با هزینه شخصی و آزاد محسوب میشود.
ایکنا- در پایان از آرزوهای خود بگویید.
برای خودم آرزویی ندارم. دوست دارم همچنان به عنوان معلم قرآن در حد توانم فعالیت داشته باشم. خانواده خوبی دارم و در کنار حمایت و محبتهای آنان نیاز دیگری را حس نمیکنم و برای همه جوانان عزیز کشورم، آرزوی سلامتی و خوشبختی دارم و از آنان میخواهم تا هر روز دقایقی حتی کم به آیات قرآن نگاهی بیندازند. فرج آقای مهربان، حجت ابن الحسن العسگری(عج) را از خداوند منان خواستارم که با آمدن ایشان همه ما به آرزوها و خواستههای خود میرسیم. همچنین از خداوند میخواهم که به برکت قرآن و عترت این بیماری کرونا از میان ما برود و شفای عاجل برای همه بیماران را خواستارم. از دوستان خوبم در ایکنا کمال تشکر را دارم که مرا در جمع خود پذیرا شدند.
انتهای پیام