به گزارش ایکنا؛ آیتالله عبدالحسین امینی نجفی مشهور به علامه امینی در سال ۱۳۲۰ قمری مصادف با ۱۲۸۱ خورشیدی در خانواده علم و تقوا در سراب متولد شد و ظهر روز جمعه ۱۲ تیر ۱۳۴۹ شمسی جان به جان آفرین تسلیم کرد. اثر نامدار او دائرةالمعارف یازده جلدی «الغدیر» که به زبان عربی (۲۲ جلد بهزبان فارسی) و خلاصه آن به چند زبان ترجمه شدهاست که در رأس تألیفات علامه و حاصل زحمات ۴۰ ساله اوست که به گفته بسیاری علامه امینی، یکی از مؤثرترین گامهای بلند را در زدودن گرد و غبار تاریخ از چهره امیدبخش علی بن ابی طالب (ع) برداشته است.
الغدیر چگونه تألیف شد
مرحوم دکتر سیدجعفر شهیدی مستقیماً از مرحوم علامه امینی (ره) نقل کرده است که او برای تألیف الغدیر، ۱۰ هزار جلد کتاب را از ابتدا تا انتها خوانده و به صد هزار جلد کتاب نیز مکرر مراجعه کرده است (نقل قول دکتر شهید از علامه امینی در شهداء الفضیله، مقدمه شیخ محمد خلیل الدین عاملی، ص۴)؛ بنابراین نقل، علامه امینی در تألیف این اثر، از یکصد هزار جلد کتاب به طور مستقیم و غیرمستقیم بهره برده است. با عنایت به این امر، باید توجه داشت که از سویی، ظاهراً کتاب الغدیر، یک کار جمعی نبوده و مرحوم علامه امینی به تنهایی به تألیف این اثر پرداخته است.
از سویی دیگر، در عصری که علامه امینی مشغول تدوین الغدیر بوده، یعنی حدود پنجاه تا نود سال قبل، دسترسی به آثار به آسانی روزگار ما نبوده است. هنوز امکان دستیابی به نسخههای دیجیتال وجود نداشته و امکان جستجوی اینترنتی و رایانهای هم فراهم نبوده است و حتی بسیاری از آثار اسلامی، هنوز نسخه چاپی هم نشده بود و علامه امینی ناگزیر بود از نسخههای خطی بهره گیرد. اکنون باید دید که علامه امینی در نگارش این اثر حجیم و عظیم، چگونه از این تعداد فراوان آثار بهره برده و منابع و مصادر وی در نگارش این اثر، چگونه در دسترس او قرار میگرفته است.
علامه امینی در تهیه منابع این اثر، که بخش عمده آن از منابع غیرشیعی است، زحمتهای بسیاری متحمل شد؛ به سرزمینها و شهرهای بسیاری سفر کرد؛ به افراد بسیاری رو انداخت و التماس کرد؛ نسخههای بسیاری را تهیه و نسخههای بسیاری را از روی نسخههای کهن استنساخ کرد و سرانجام، از این منابع، کتابخانهای عظیم گردآورد.
علامه امینی، برای دست یافتن به منابع جهت نگارش «الغدیر»، سفرهایی بسیار هم در داخل کشور عراق و کتابخانههای آن کشور انجام داد و هم به ایران، هند، سوریه، ترکیه و مصر سفر کرد. وی در این سفرها در پی کتابخانهها و کتابها و نسخههای چاپی و خطی بود. علامه امینی در این کتابخانهها به مطالعه، نکتهبرداری و از همه مهمتر، استنساخ کتابها میپرداخت و در ضمنِ آن با شخصیتها و دانشمندان نیز ملاقات و با آنان به بحث و تبادل افکار میپرداخت.
مرحوم علامه امینی علاوه بر استفاده از کتابخانههای شهر نجف اشرف، در عراق به صورت مکرر به شهرهای کربلا، کاظمیه، بغداد، سامرا، حله و بصره سفر کرد و به مطالعه و استنساخ و نکتهبرداری از کتابهای موجود در کتابخانههای این شهرها مبادرت ورزید. همچنین برای دستیابی به منابع بیشتر به شهرهای ایران نیز سفر کرد. او در ایران، به شهرهای قم، تهران، مشهد، بروجرد و کرمانشاه مسافرت کرد و به مطالعه کتب خطی و چاپی کتابخانههای شهر قم، آستان قدس رضوی، مجلس شورای ملی، مدرسه سپهسالار، ملک و کتابخانه ملی در تهران، کتابخانه آیت الله بروجردی در بروجرد و کتابخانه سردار کابلی در کرمانشاه پرداخت.
کتابخانههای عراق و ایران، پاسخگوی نیاز علامه امینی در تدوین «الغدیر» نبود. از این رو، وی در سال ۱۳۸۰قمری رنج سفر به هند را بر خود هموار کرد و در هند، به شهرهای حیدرآباد دکن، علیگره، لکهنو، کانپور، جلالی و رامپور قدم نهاد و به مطالعه و استنساخ کتب خطی و چاپی در کتابخانههای آن دیار پرداخت. علامه امینی برای تکمیل منابع خود، در سال ۱۳۸۴قمری به سوریه رفت و به مطالعه آثار موجود در کتابخانههای دمشق، حلب و فوعه پرداخت و در کتابخانههای مختلف و غنی سوریه، از جمله در کتابخانه ظاهریه دمشق، به تکمیل منابع خود پرداخت. علامه در سال ۱۳۸۷قمری راهی ترکیه شد تا به مطالعه کتابهای آن دیار در شهرهای استانبول و آنکارا بپردازد. علامه در این سیر پژوهش و مطالعه از نسخههای خطی نفیس و منحصر به فرد این کتابخانهها نسخهبرداری کرده است. همچنین علامه در راستای تکمیل منابع الغدیر، به مصر سفر کرد و از کتابخانههای قاهره نیز بهره برد.
یکی از کارها و خدمات مهم علامه امینی به علوم اسلامی و اهل علم، استنساخ کتابها بود. باید توجه داشت که علامه امینی در آن عصر نه چندان دور، از هیچ یک از امکانات زیراکس و کپی و عکسبرداری و دیگر امکانات نسخهبرداری برخوردار نبود. از این رو در تهیه منابع الغدیر، از آن رو که ناگزیر بود به یک اثر مراجعات مکرر داشته باشد، کل کتاب را نسخهبرداری و رونویسی میکرد و به این ترتیب، او کتابهای بسیاری را به خط خودش کتابت کرده است که این امر یکی از شاهکارهای علامه امینی در جمعآوری منابع است.
علامه امینی در کار استنساخ و رونویسی کتابها، بسیار چیرهدست و پرسرعت عمل میکرده است، به گونهای که نقل کردهاند که وی در مدت ۱۰ روز بیش از ۱۵۰۰ صفحه را با خط خود نوشته بود. او در سفری به هند که مدتی حدود چهار ماه به طول انجامیده بود، در حدود ۲۵۰۰ صفحه به دست خود استنساخ و رونویسی کرده بود که البته این استنساخ، در کنار ملاقاتها، سخنرانیها و دیگر کارهای ایشان صورت پذیرفته است.
نتیجه تلاشها و سفرهای علامه امینی در راستای دستیابی به منابع مورد نیاز برای نگارش الغدیر، احساس نیاز به تأسیس یک کتابخانه بود که منابع لازم را در آن گرد آورد؛ زیرا بزرگترین کتابخانه نجف در زمان او، تنها چهار هزار جلد کتاب داشت و همین نقص او را بر آن داشت تا کتابخانهای عظیم در نجف دایر کند. از این رو، علامه امینی در سال ۱۳۷۹قمری کتابخانه عمومی امام امیرالمؤمنین (المکتبة الامام امیرالمؤمنین العامة) را در نجف تأسیس و نسخههای خطی ارزشمندی را در آن جمعآوری کرد که حدود پنج هزار مخطوط از قرن دوم و سوم هجری در این کتابخانه موجود است. اکنون احمد امینی، چهارمین فرزند علامه مسئول رسیدگی به برخی امور این کتابخانه است.
جلد اول «الغدیر» و اصل واقعه غدیر
رسول جعفریان درباره یازده مجلد کتاب «الغدیر» میگوید: جلد اول الغدیر اختصاص به اصل واقعه غدیر و حدیث غدیر دارد. واقعه غدیر در آغاز و به شکلهای مختلف که در منابع بوده، در ادامه آمده است. پس از آن، راویان آن از صحابه و تابعین و محدثان بزرگ به تفصیل و با ذکر سند و مأخذ آنها معرفی شدهاند. بخش دیگری به کسانی که درباره غدیر کتاب نوشتهاند، اختصاص داده شده است. سیر تاریخی احتجاج استدلال به غدیر از سوی امام علی (ع) در ادامه آمده است. آیات غدیر «الیوم اکملت» و «بلغ ما انزل الیک» و اقوال مفسران ذیل آنها به تفصیل در ادامه بحث شده است. عید غدیر و منابعی که در این باره هست، به دنبال آن آمده، و بررسی سندی شده است. مفاد حدیث غدیر، بحثی است که به تفصیل در باره کلمه «ولی» انجام شده و این جستجو در بسیاری از متون دنبال شده و اقوال مربوطه نقد و بررسی شده است. این قسمت بسیار طولانی، و گسترده و لابلای آنها اطلاعات جالبی از دیدگاهها درباره غدیر از منابع مختلف گزارش شده است.
جلد دوم و اهمیت شعر و شاعری
مجلد دوم، با اهمیت شعر و شاعری در قرآن و سنت و از نگاه امامان آغاز شده است. هدف آن است تا در نخستین مرحله به شاعرانی بپردازد که درباره غدیر شعر گفتهاند. در واقع، کتاب الغدیر از اینجا به بعد، اختصاص به شرح حال شاعرانی دارد که درباره غدیر شعر گفتهاند. این بحث، به ترتیب قرون بوده و درباره هر شاعری، شرح حال، اخبار و جایگاه وی در تشیع و اشعارو شرح آنها آمده است. در مجلد دوم از شاعران غدیر تا قرن سوم بحث شده و اگر توجه کنیم که در چنین مجلدی با این حجم از صفحات، چه مقدار اطلاعات درباره این شاعران آمده و این دادهها چه اندازه در روشن کردن تاریخ تشیع اهمیت دارد، آنگاه اهمیت الغدیر را در خواهیم یافت. برای مثال درباره شاعری مانند کمیت طی صفحات ۲۶۵ تا ۳۰۸ و درباره شاعری مانند سید حمیری یکصد صفحه از ۳۰۹ تا ۴۰۹ بحث شده، و ضمن آن اخبار آنها که غالباً به نوعی به تاریخ تشیع مربوط است، بحث شده است.
جلد سوم تا پنجم «الغدیر» و قرون شیعه
مجلد سوم، درباره باقی شعرای قرن سوم و شماری از شاعران قرن چهارم که شعری درباره غدیر شعر سرودهاند، تألیف شده است. اسامی شاعران ناشناخته و اطلاعات بسیار عالی درباره آنها که هر کدام در گوشهای از بلاد اسلامی و از قبیلهای و خاندانی بودند، در این شرح حالها آمده، و در روشن کردن تاریخ شیعه بسیار سودمند است. مجلد چهارم هم باقی شعرای قرن چهارم، و ادامه آن قرن پنجم است، دو قرنی که باید آنها را قرن شیعه دانست. حجم این اشعار درباره غدیر در قرنهای سوم و چهارم و پنج به قدری گسترده است که به خوبی میتوان بسط مذهب را در این قرن مشاهده کرد.
مجلد پنجم الغدیر شاعران شیعه قرن ششم و هفتم و مجلد ششم شاعران قرن هشتم است، اما به مناسبت، از صفحه ۱۲۰ مجلد ششم، بحث مستوفایی با عنوان «نوادر الاثر فی علم عمر» درج شده که ضمن آن به یک صد مورد از اجتهادات خلیفه دوم که در برابر نص قرآن یا حدیث نبوی انجام شده، پرداخته شده است. این بحث تا صفحه ۴۶۰ ادامه یافته است. منبع این بخش، به طور کامل منابع اهل سنت است، و مؤلف دیدگاه تاریخی شیعه را در نقد و رد بر مخالفان خود، به سبک کاملاً تازهای مورد توجه قرار داده است. این بحث بیشتر از این حدیث که روش فکری شیعه و مخالفانش را در بررسی فقه و حدیث نشان میدهد، یک روش نو به شمار میآید. سبک بحث، تقریباً همان است که در کتاب الاجتهاد و النص شرف الدین دنبال شده و از نظر تاریخی ادامه ادبیات ردیهنویسی است که در شناساندن تاریخ شیعه از این زاویه بسیار مهم است. پس از تمام شدن بحث از موارد مزبور، به ادامه بحث از شعرای قرن هشتم پرداخته شده است.
مجلد هفتم به شاعران قرن نهم اختصاص داده شده است. امینی در مواردی که در شعری، اشاره به یک حدیث یا واقعه تاریخی شده باشد، درباره منابع آن هم بحث میکند. در این زمینه، طبق یک سنت همیشگی در ادبیات ردیهنویسی، از مصادر مخالفین استفاده میکند تا بتواند بر آنان احتجاج کند. زمانی که وی از اشعار رجب برسی بحث میکند، بحثی هم درباره غلو دارد. (ج ۷ ص ۹۱). در اینجا پس از شرح مفهوم غلو، بحثی را درباره غلو درباره ابوبکر در مصادر حدیثی و تاریخی اهل سنت آورده و موارد بسیار فراوان و گستردهای را در این زمینه مورد بحث قرار داده است. این بحث که عملاً تاریخ ابوبکر و بیان دیدگاههای شیعه در این زمینه است از صفحه ۹۷ آغاز شده و تا صفحه ۴۴۴ ادامه مییابد. در این قسمت میتوان با تمامی دیدگاههای تاریخی شیعه در زمینه خلافت پس از رسول (ص) آشنا شد. در واقع میتوان گفت، عمده مبحث مجلد هفتم در این زمینه است، چنان که مجلد ششم، عمدهاش، درباره تاریخ خلیفه دوم و دیدگاههای او نقدهای شیعی بر آنها بود. صفحه ۴۴۵ تا انتهای این مجلد یعنی صفحه ۵۵۰ درباره شخصیت ابوطالب، اشعار او، و دیدگاههای جاری و نقد آنها درباره اوست.
مجلد هشتم «الغدیر» و داستان غلو
ادامه بحث از ابوطالب در مجلد هشتم الغدیر تا صفحه ۴۵ آمده و پس از آن، داستان غلو در روایات فضائل خلفا مورد توجه قرار گرفته، و به همان سبک به روایاتی که اهل سنت در فضائل ابوبکر، و به ویژه عثمان آوردهاند، پرداخته شده است. امینی در این مجلد، تاریخ دوره عثمان، رفتارهای او که سبب اعتراض و شورش دیگران شد، و در نهایت، برخورد او با ابوذر را از منابع اهل سنت آورده است. این بحث تا صفحه ۴۳۳ ادامه یافته است. پس از آن، شرح حال ابوذر و زندگی او به عنوان یکی از چهرههای برجسته میان شیعیان نخستین براساس منابع گسترده گزارش شده است. در این بخش، به بیان دیدگاههای ابوذر در مسائل مالی پرداخته شده وبه این نکته که او سوسیالیست بوده ـ بحثی که آن زمان در مصر شایع بود ـ به تفصیل پرداخته شده است. بحث از ابوذر تا پایان این مجلد یعنی صفحه ۵۳۴ ادامه یافته است.
مجلد نهم الغدیر با ادامه بحث درباره عثمان، موارد تخلف او در رعایت امور دینی و مسائل فقهی اختصاص یافته است. این مجلد همچنان با بحث از خلیفه سوم و سپس بیان برخی از فضائل شگفت که در باره سه خلیفه نقل شده، پایان یافته است. مجلد دهم، باز به تاریخ معاویه اختصاص یافته و ضمن تاریخ او، تخلفات وی از شریعت و روایاتی که در فضائل او ساخته شده، ادامه یافته است. اهمیت این مباحث، با توجه به نقلهای فراوان تاریخی در رفتارهای معاویه با مخالفان و تلاشی که او در راستای تثبیت دیدگاههای خود در تاریخ مذهبی جامعه داشته، روشن میشود.
ادبیات شیعی در جلد یازدهم «الغدیر»
بحث از فضائل معاویه و تاریخ وی در مجلد یازدهم الغدیر هم ادامه مییابد. در این مجلد به بیان شرح حال شاعران غدیر در قرنهای دهم و یازدهم هجری هم پرداخته شده است. نیز ادب شیعی در قرن یازدهم مورد توجه قرار گرفته و بخشی به ادبیات شیعی امامی جنوب عراق و ایران و شاعران عرب زبان شیعی از خاندان مشعشعی، جزایری و ... پرداخته شده است.
انتهای پیام