به گزارش ایکنا، فصلنامه «آموزههای قرآنی» در شماره 32 خود مقالهای با عنوان «ظرفیتسنجی جامعهشناسی دین در بازسازی بافت دینی عصر نزول قرآن» به قلم حسین شجاعی، روحالله داوری و سیدرضا مؤدب منتشر کرده است.
در چکیده این مقاله آمده است: اگر کلمات را ظاهر و جسم متن به حساب بیاوریم، بافت، باطن و روح آن محسوب میشود. کلمات بر اساس بافت معنا میپذیرند و بیتوجهی به آن به منزله تفسیر به رأی متن است. اما چگونه میتوان به بافت دست یافت؛ به ویژه در متنی چون قرآن که فاصله زمانی گستردهای با عصر ما دارد؟ این هدف چگونه محقق میشود و با چه سازوکاری میتوان به نمایی بازسازیشده از آن اعصار دست یافت؟ رسیدن به این هدف بسیار پیچیده است و همکاری علوم متعددی را میطلبد. در بازسازی یک بافت، زمینههای متعددی چون سیاست، اقتصاد، فرهنگ و دین دخیل میباشند که هر کدام از آنها ابزارهایی مخصوص به خود را برای بازسازی نیاز دارد. در این بین اگر به دنبال بازسازی بافت دینی باشیم، دانشی چون جامعهشناسی دین، ظرفیت مناسبی را برای این هدف داراست.
نویسندگان این مقاله، متکی بر همین قابلیت سعی کردهاند تا با استفاده از یکی از روشهای موجود در جامعهشناسی دین به عنوان روش تحلیل کارکردگرایی، قابلیت این دانش را در بازسازی بافت بتپرستی عصر جاهلیت به آزمون گذارند. بر همین اساس مشخص شد که بتپرستی در جزیرةالعرب سه کارکرد امنیتی، میثاقی و هنجاری را دارا بوده است و به سبب همین ویژگیهای مثبت بوده که عرب جاهلی اقبالی زیاد به آن داشته است.
در بخش دیگری از این مقاله آمده است: سه علم «جامعهشناسی دین، انسانشناسی و مطالعات ادیان» را به طور ویژه میتوان برای بازسازی بافت دینی عصر نزول در نظر گرفت. هر کدام از این سه دانش میتواند از زاویهای خاص باف دینی جاهلیت را بنگرد. به همین خاطر به نظر میرسد با تلفیق این سه دانش، امکان دستیابی به فهمی تقریباً جامع از بافت دینی عصر نزول امکانپذیر باشد. طبیعی است که تلفیق سه رویکرد مذکور در مقاله امکانپذیر نیست و به همین دلیل نگارندگان در نظر دارند از میان سه دانش پیش گفته، کاربرد جامعهشناسی دین در بازسازی بافت دینی عصر نزول را به آزمون بگذارند تا بدین نحو ظرفیت این دانش، در بازسازی فضای نزول قرآن مشخص شود.
در بخشی دیگر از مقاله در تعریف جامعهشناسی دین آمده است: جامعهشناسی دین از منظر بروندینی و با رویکردی مادی به بررسی دین میپردازد. این امر البته اختصاص به جامعهشناسی دین ندارد بلکه به طور کلی در دانشهایی از رشتههای علوم انسانی که متکفل پرداختن به حوزه دین میباشند مسئله مذکور قابل مشاهده است؛ برای مثال در حوزههایی چون مطالعات ادیان و انسان شناسی نیز همواره سعی میشود تا فارغ از مباحث اعتقادی به حوزه دین پرداخته شود. به همین خاطر در نوع تحلیلهایی که در این حوزه ارائه میشود بی توجه به ابعاد معنوی دین صرفاً زنجیرهای از سلسله شرایط جغرافیایی، قومی و فرهنگی، سیاسی و اجتماعی دخیل در شکلگیری و حیات ادیان صحبت به میان میآید.
بر اساس تحقیقات این مقاله، فضای نزول قرآن و دسترسی به آن، امروزه یکی از دغدغههای اصلی قرآنپژوهان است. به رغم این اهمیت اما تاکنون ابزارهایی که وصول به این هدف را محقق نمایند معرفی نگردیدهاند. نویسندگان این اصر معتقدند که مسئله فضای نزول، امری گسترده است و از زوایای گوناگونی برخوردار میباشد که متناسب با هر بعد باید از دانشی مناسب استفاده نمود. در این میان جامعهشناسی دین، دانشی مناسب برای بازسازی فضای نزول قرآن مخصوصا در بعد بافت دینی آن دوره به حساب میآید. استفاده از این دانش مخصوصا در تحلیل بافت بتپرستی آن عصر، امکان دستیابی به زاویهای از بتپرستی را فراهم میآورد که علی رغم اهمیتی که در بازسازی فضای نزول میتواند داشته باشد در تفاسیر توجه چندانی بدان صورت نگرفته است.
همچنین براساس تحلیل مسئله بتپرستی از طریق جامعهشناسی دین، میتوان بیان کرد که بتپرستی از سه کارکرد عمده هنجاری، امنیتی و میثاقی برخوردار بوده است و همین ویژگیهای مثبت عملاً موجب گردیده که اعراب جاهلی گرایش به بتپرستی داشته باشند این در حالی است که در تفاسیر بیشتر بر مسئله عقیدتی مسئله بتپرستی تکیه میشود و حال آنکه تحلیل اعتقادی مسائل صرفا بخش کوچکی از بافت دینی را به روی ما میگشاید و اگر به دنبال دستیابی به نگاهی جامع از فضای نزول قرآن باشیم ضرورتاً باید به سمت مسائل عینی جامعه عصر جاهلی و تأثیر آن در گرایش به بتپرستی حرکت نمائیم. این ظرفیت به خوبی در جامعهشناسی دین نهادینه شده است. به همین خاطر این دانش را به عنوان دانشی مناسب برای بازسازی فضای نزول قرآن میتوان به حساب آورد.
برای مشاهده متن کامل این مقاله اینجا کلیک کنید.
انتهای پیام