رواج مطالعات پارادایمی موجب نشاط تفسیری در حوزه می‌شود
کد خبر: 3942283
تاریخ انتشار : ۳۰ آذر ۱۳۹۹ - ۱۹:۳۶
استاد دانشگاه تهران:

رواج مطالعات پارادایمی موجب نشاط تفسیری در حوزه می‌شود

استاد پردیس فارابی دانشگاه تهران با بیان اینکه روش‌ها و الگوهای تفسیری مانند ترتیبی و موضوعی، تناقضات تفسیری را حل نکرده است، گفت: رواج مطالعات پارادایمی، راه علاج این مسئله است و سبب ایجاد نشاط و پویایی تفسیری در حوزه علمیه خواهد شد.

یبه گزارش ایکنا، حجت‌الاسلام والمسلمین علی راد، استاد پردیس فارابی دانشگاه تهران امروز 30 آذرماه در نشست «مطالعات پارادایمی تفسیر قرآن»، گفت: امام علی(ع) در روایتی فرموده‌اند که روز قیامت دقت نظر خداوند در حسابرسی اعمال انسان طوری است که هر کنشگر و عمل‌کننده‌ای در عاقبت عملش آفت می‌بیند و تنها یک گروه از آفت عمل استثنا هستند؛ کسانی که در ساحت قرآن خدمت می‌کنند.

وی افزود: مطالعات تفسیری قرآن به دو دسته تفسیرنگاری و مطالعه تاریخی تفسیر تقسیم می‌شود؛ تفسیر از ابتدا تاکنون به سبک‌های مختلف نوشته شده است که تفسیر ترتیبی سبک رایج در این عرصه است. گرچه برخی کسانی مانند آیت‌الله شهید سیدمحمدصادق صدر در تفسیر منة‌المنان، ترتیب از آخر مصحف را مطرح کرده است. روش دیگر تفسیر تنزیلی براساس تاریخ نزول است که تفسیر محمد دروزه مهمترین تفسیر در این زمینه است.

راد با بیان اینکه تفسیر موضوعی و تطبیقی از روش‌های دیگر تفسیر هستند، اضافه کرد: در بخش مطالعات تاریخی، سیر نگارش‌های تفسیری براساس مقاطع  تاریخ اسلام مورد مطالعه قرار می‌گیرد؛ برخی خاورشناسان به دنبال نقاط عطف تاریخ در تفسیر قرآن هستند، کسانی مانند گلدزیهر، غیبت امام زمان را نقطه عطف در تاریخ تفسیر دانسته و تفاسیر را به قبل و بعد از غیبت تقسیم کرده است.   

استاد دانشگاه تهران با اشاره به مکاتب و مذاهب تفسیری تصریح کرد: میراث مدرسه تفسیری مکه، میراث مدینه، کوفه، قم و بغداد در این نوع مورد بحث قرار می‌گیرد یا این بررسی می‌تواند براساس جریانات فکری باشد.

راد با اشاره به میزان کارآمدی روش‌های تفسیری تصریح کرد: مثلاً در داستان خلقت آدم، این سخن مطرح است که آیا ماجرای آدم تمثیلی است یا خیر؟ یا اینکه آیا ما دو آدم داریم؛ یکی آدم انسان و دیگری آدم نبی؛ بحث دیگر محل بهشت و باغی است که آدم و حوا در آن بودند؛ برخی بهشتی، برزخی و غیبی و برخی مادی می‌دانند؛ بحث سوم عصیان آدم و میوه ممنوعه و ... است که از چالش‌های تفسیری است که پرونده آن هنوز باز است.

ضعف کارآمدی روش‌های تفسیری در پاسخگویی به بحث حیل

استاد دانشگاه پردیس فارابی دانشگاه تهران با اشاره به میزان کارآمدی روش‌های تفسیر کنونی، اضافه کرد: یکی از مباحث فقهی، حیل است که اختصاص به ربا هم ندارد و عمده ابواب فقه را پوشش می‌دهد؛ در حوزه حدود و تعزیرات و معاملات و نکاح هم حیل وجود دارد؛ برخی از فقها از جمله شهید مطهری به شدت با کاربست حیل در فقه مخالف بود؛ امام خمینی(ره) هم در تحریرالوسیله و آیت‌الله صادقی تهرانی حیل را رد کرده‌اند و در فرهنگ عامه هم به کلاهبرداری معروف است. فقهای اهل تسنن مانند بخاری هم به شدت مخالف الحیل بوده است و عمدتاً طرفدار آن هستند و مهمترین دلیل بر جواز این کار را به قرآن استناد می‌دهند.

راد اضافه کرد: این آیه، آیه 44 سوره صاد است که فرمود: وَخُذْ بِيَدِكَ ضِغْثًا فَاضْرِبْ بِهِ وَلَا تَحْنَثْ إِنَّا وَجَدْنَاهُ صَابِرًا نِعْمَ الْعَبْدُ إِنَّهُ أَوَّابٌ؛ نظریه مشهور در شیعه و اهل تسنن در مورد این آیه جواز آن بر حیله است، البته برخی  آیه را فاقد جواز می‌دانند؛ نمونه دیگر سوره یوسف است که ذهن با شنیدن نام این سوره به یاد زیبایی خاص یوسف و دلبستگی زلیخا می‌افتد؛ این زاویه دید در میان عمده مفسران و شاعران و ادیبان و مفسران مشهور است و حتی فراتر از جهان اسلام هم پس زمینه این نام، داستان عاشقانه است؛ البته در ورای این مسئله، رویکرد دیگری هم هست و آن اینکه وجود زیبایی زائدالوصف را برای یوسف منکر می‌شود.

راد با بیان اینکه براساس این نمونه‌‌ها، اختلاف غیرقابل جمع در تفسیر یک آیه و نگاه به یک سوره ‌می‌بینیم، افزود: البته توجیهاتی در کتب اختلاف مفسرین بیان شده است، اما سؤال مهم این است که منشأ این اختلافات چیست؟ مثلاً چرا اساساً چالش زیبایی یوسف شکل گرفته و چرا زیبایی یوسف مورد قبول قرار گرفت؛ در مورد حیل هم نمی‌توان به جواز و هم عدم جواز قائل بود و قابل جمع هم نیستند؛ مثلاً آدم نبی گناه کرد یا آدم اول و عصیان او چه بود؟ حرص یا چیز دیگر، اسطوره است یا واقعی. کسانی که روحیه تعبدی و رویکرد تقلیدی به مفسران دارند، در اثر پذیرش یک مفسر به عنوان امام خود در تفسیر، تکلیف را روشن کرده‌اند.

مطالعات پارادایمی؛ راه رفع تناقضات تفسیری

وی بیان کرد: آیا تفاسیر نوشته شده با سبک‌های چندگانه ذکر شده در بالا توان رفع این تناقضات را دارد؟ بنده معتقدم اساساً داشتن چنین انتظاری از این روش‌های تفسیری، انتظار معقول و منطقی نیست؛ البته نه اینکه این سبک‌ها ایرادات زیادی دارند، بلکه اساساً این نوع مطالعات دغدغه آنها نبوده و در ذهنشان این پرسش‌ها مطرح نشده است، لذا ناتوان هستند. یکی از راهکارهای رفع این تناقضات، مطالعات پارادیمی قرآن است؛ یعنی مطالعات تفسیری را نه از منظر تاریخ و روش‌های تفسیری، بلکه از منظر تأثیر پارادایم‌ها در تفسیر مطالعه کنیم.

راد با بیان اینکه این نوع مطالعه از بقیه کارآمدتر است، افزود: تصور نکنیم که روش تفسیر قرآن فقط چند نوع شناخته شده است؛ اینها وحی منزل نیست، لذا چرا سبک جدیدی را تجربه نکنیم؟ بنده ادعایی ندارم، اما حداقل اینکه به ما کمک می‌کند تا داوری پیشینی، اخلاقی نکرده و طراح این مطالعات را رمی به برچسب‎های دیگر نکنیم. این نوع مطالعات در  آغاز تأسیس است، اما کارآمدتر از روش‌های دیگر است.

استاد دانشگاه تهران بیان کرد: ما در حوزه نیازمند ایجاد گفتمان تازه و پرنشاط در حوزه تفسیر هستیم، اما چرا رخ نمی‌دهد و طلاب چندین سال تفسیر می‌خوانند و تصور می‌کنند ملا شده‌اند؟ ذهنشان انبانی از اقوال و احتمالات تفسیری است، اما قدرت تولید نظریه ندارند. در این وضعیت، مطالعات پارادایمی می‌تواند این انسداد را از بین ببرد، همچنین ویژگی دیگر این مطالعات آن است که سهمی برای خواننده به عنوان داور و ناقد باز کرده و تفکر خلاق و انتقادی برای او ایجاد می‌کند، در حالی که روش‌های دیگر، ضمن حجیم بودن، سهمی برای خواننده ندارد.

راد با بیان اینکه پارادایم معادل فرانظریه است، تأکید کرد: مثلاً اخباری‌گری و اصولی‌گری هر کدام یک پارادایم هستند که جهان‌بینی و هستی‌شناسی را تحت تأثیر قرار داده و در تفسیر انسان از همه چیز مؤثر هستند.

انتهای پیام
captcha