به گزارش خبرنگار ایکنا، سومین جلسه دوره آموزشی سواد انتخاباتی و فضای مجازی با موضوع «کنشگری سیاسی در شبکههای اجتماعی» که از سوی مرکز ارتقای سواد فضای مجازی سازمان سراج در حال برگزاری است، با ارائه بحث از سوی سید پویان حسینپور، از فعالان فضای مجازی شامگاه روز گذشته چهارم خردادماه از طریق فضای اسکایروم برگزار شد. در ادامه مشروح صحبتهای حسینپور در این نشست را میخوانید.
اگر بخواهیم به عنوان کنشگر سایبری مطالبهای از کاندیداها داشته باشیم، شبکه ملی اطلاعات را باید به عنوان مبنا در نظر داشته باشیم. بخش مهمی از دسترسی به کلان دادهها در خارج از کشور است و به راحتی تحلیل روند و کنترل میکند و نبض جامعه را در دست میگیرد. بخشی از اتفاقات اخیر در فضای مجازی هم نشان دهنده این موضوع است. انتخابات در چنین شرایطی دنبال میشود و به عنوان مسئله و ذهنیتی مورد توجه است که شاید انتخابات پر شور نباشد. اگر شور انتخاباتی کمتر باشد، علت آن معیشت و فشارهای اقتصادی است و اگر این موضوع را به احراز یا عدم احراز صلاحیتها گره بزنیم توهین به مردم است و این به معنای تغافل نسبت به درد مردم است. از طرفی کسانی هم که صلاحیت آنها احراز نشده است در نظرسنجیهای مردمی پایینترین محبوبیت را داشتهاند. همچنین باید توجه داشته باشیم که دو جناح خاص مساوی با مردم نیستند. بیش از نیمی از مردم ایران درگیر اصولگرایی و اصلاحطلبی نیستند.
در بستر فضای مجازی و شبکههای اجتماعی چه چیزی دریافت میکنیم؟ رویکرد جبهه معارض انقلاب به انتخابات در این دوره، نگاه فرصت انگارانه است. از جهت کاهش مشارکت و القائات در شبکههای اجتماعی و ترویج آنها که این باعث کاهش مشروعیت سیاسی میشود. این انگاره نیز وجود دارد که مشارکت سیاسی با توجه به اینکه از ارکان مشروعیت سیاسی هست با کاهش مشارکت مشروعیت هم تضعیف میشود. تضعیف مشروعیت و پایگاه اجتماعی حاکمیت زمینه بروز التهاب و بحران را در کشور فراهم میکند و هدف اصلی او فرصتانگاری انتخابات برای بروز بحران است، لذا استراتژی اول دشمن مسئله کاهش مشارکت است و استراتژی دوم مسئله انتخاب بد و غلط است و در فضای شبکه اجتماعی این موضوع تقویت میشود تا جامعه به سمت انتخاب غلط پیش برود. نتیجه مستقیم چنین انتخابی تضعیف کارآمدی نظام است و ناکارآمدی منتهی به نارضایتی میشود و در صورت نارضایتی، زمینه بروز التهابات و بحرانها فراهم میشود.
کاری که این جبهه طی دو روز گذشته و پس از اعلام اسامی کاندیداهای احراز صلاحیت شده، علیه شورای نگهبان انجام داده بیسابقه بوده است و به مواضع هم راستای خود ضریب داده است. ذیل این استراتژیها چند تاکتیک عملیاتی هم در شبکههای اجتماعی وجود دارد؛ نخست تبلیغات فریبنده یا اصطلاحاً پروپاگاندا است. برای ایجاد انتخابات غلط از این تاکتیک استفاده میکند. با این نگاه تلاش میکند انتخاب مردم را مهندسی کند. باید بدانیم اگر تبلیغات مهندسی شود بر روی مردم اثرگذار خواهد بود.
تاکتیک دوم دشمن، عملیات روانی سیاه و بحثهای تخریب، تخطئه و تهمت و برچسب زنی است. در این تاکتیک در بستر شبکههای اجتماعی، کمپینهای تخریبی به راه میافتد و به طور جدی به فعالیت خود میپردازند. برحسب رصدهای به دست آمده کمپینهای تخریبی این دوره حتماً شدیدتر و گستردهتر خواهد بود. در همین مدت کوتاه چندین موج از سوی رسانههای معاند جمهوری اسلامی به راه افتاد. نظرشان این است که باید این تصور در مردم ایجاد شود که این کاندیداها نمیتوانند و اگر مهم توانستند دولت تشکیل بدهند، ضعیف خواهد بود.
تاکتیک سوم، جنگ شناختی در شبکههای اجتماعی است که در مواقعی به عنوان استراتژی نیز در نظر گرفته میشود، اما در این شرایط به عنوان تاکتیک مورد استفاده قرار میگیرد و دشمن تلاش دارد یک سری انگاره را در ذهن مردم جایگذاری کند. انگاره به معنای تصویر ذهنی است و برداشتهای ما از تصاویر است. اولین انگارهای که دشمن تلاش دارد آن را در اذهان تثبیت کند، ناامیدی نسبت به بهبود شرایط در آینده دور و نزدیک است. دیگر اینکه تلاش میکند این انگاره را جا بیندازد که وضعیت اصلاً درست نخواهد شد و در واقع در این حکومت بهبود پیدا نمیکند و این زمینهای برای براندازی خواهد بود.
انتهای پیام