به گزارش ایکنا، نشست «هنر انتخاب» از سوی کانون قرآن و عترت دانشگاه الزهرا(س) ظهر امروز، 23 خردادماه با سخنرانی کیوانپور، عضو هیئت علمی دانشگاه الزهرا(س) برگزار شد. وی در آغاز سخنان خود با تبریک ولادت حضرت معصومه(س)، گفت: موضوع جلسه معیارهای انتخاب است. بسیاری از مردم خیلی حرفها در مورد معیارهای انتخاب شنیدهاند. سعی میکنیم در این جلسه از زاویه متفاوتی به این معیارها نگاه کنیم. انتخاب کردن نوعی هنر است و در هنر، ظریفنگری، آیندهنگری و زیرکی و باهوشی وجود دارد.
وی ادامه داد: در مسئله انتخابات، یک مسئله بسیار مهمی تحت عنوان مشارکت وجود دارد، بعضی از افراد به نیتهای مختلف بهدنبال دو قطبی کردن انتخابات در همه دورهها و از جمله در این دوره هستند، دو قطبی یعنی خود نامزد انتخابات و طرفدارانش دچار این روحیه میشوند که یک نامزد به کلی سفید و بری از همه اشکالات و نامزد دیگر به کلی سیاه و شامل همه اشکالات است، چون اخلاق حاکم نیست، این رقابت تبدیل به خصومت میشود. بالاخره نتیجه انتخابات از لحاظ ظاهری به نفع یک نفر خواهد بود و شکاف و تفرقهای بین مردم میافتد و این شکاف و تفرقه به ضرر منافع ملی هر کشوری است، بنابراین باید به سمت جلب مشارکت برویم، اما نباید به سمت قطبی شدن و تفرقه برویم. سر نخی که در خارج از کشور است و گاهی در داحل هم دنبال میشود، این است که دو قطبی ایجاد شود که در این صورت همه با هم تضعیف میشوند و همه با هم آسیب میبینند.
کیوانپور با بیان اینکه تمام افرادی که الان در رقابت حضور دارند، از یک فیلتر قانونی گذر کردهاند، گفت: دو نکته را دقت کنید. تمام کسانی که احراز صلاحیت شدهاند، بالقوه به نظر آن نهاد قانونی میتوانستند رئیس جمهور مملکت شوند، اما اینها با هم مساوی نیستند و گرایشاتشان با هم تفاوت دارند و دوم اینکه هیچ کدام کامل نیستند؛ بر همین اساسا توقعاتمان را باید تنظیم کنیم.
عضو هیئت علمی دانشگاه الزهرا(س) به توصیههایی از امام خمینی(ره) در مورد انتخابات پرداخت و اظهار کرد: اینها توصیههایی از امام در 30 سال قبل است. نگرانیهایی که الان وجود دارند، از 40 سال پیش شروع شدهاند. دستهایی از داخل و خارج در کارند که بین کسانی که در انتخابات شرکت میکنند، اختلاف بیندازند.
وی ادامه داد: امام فرموده است: «یکی از مواردی که الان انگشت آنها در کار است و با جدیت دارند توطئه میکنند، این است که دو دستگی بیندازند بین اشخاصی که در انتخابات بردند یا به اصطلاح باختند. با این تعبیر زشت برد و باخت، شکست و پیروزی، با این تعبیرهای زشت میخواهند بین ملت ما اختلاف بیندازند. انتخاباتی که باید همه دست به دست هم بدهند و آن را به وجه صحیح به آخر برسانند و باید وحدت زیادتر بشود، از اول، من میترسم که خدای ناخواسته موجب اختلاف بشود و این از مکاید شیطان است. قضیه برد و باخت نیست. قضیه خدمت است. باید ایران بداند که الان دستهایی در کار است که حتی بین خانهها اختلاف بیندازد. در هر صورت من باید تذکر بدهم به اینکه آقایانی که در انتخابات دخالت کردند ،باز هم با کمال خلوص نیت دخالت بکنند و هرگز از این معنا که من نبردم و او برده است، دلخور نباشند. من احتمال میدهم که عوامل و دستهای ناپاکی بخواهند از رقابتهای انتخاباتی در رسیدن به آرزوهای خود استفاده کنند و با طرح مسائل پوچ و بی معنا دلها را از یکدیگر جدا سازند».
وی در ادامه به جملاتی از مقام معظم رهبری در رابطه با انتخابات اشاره کرد و گفت: این جمله از مقام معظم رهبری است که: «بین خود و خدا ملتزم شوید که نتیجه انتخابات هر چه شد، همه آن را بپذیرند و نجیبانه تسلیم شوند. نباید انتخابات و جمهوریت را تا وقتی قبول داشت که به نفع ما باشد و اگر به نفع دیگری شد بگوییم آن را قبول نداریم که متأسفانه آزمون تلخی از این قضیه در سال ۸۸ در تاریخ انتخابات باقی ماند».
کیوانپور با اشاره به آیه «أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَینَهُمْ»، (آیه 29 سوره فتح)، گفت: باید با خودمان مهربان باشیم و این توصیه قرآن است. ممکن است بگوییم اینهایی که از فیلتر شورای نگهبان عبور میکنند، افراد به خصوصی هستند. بله ممکن است این اشکالات و نارساییها باشد، اما یک درس آموزندهای از دوره حکومت امام علی(ع) وجود دارد. ایشان در زمان حکومتشان، عملاً فرماندارانی را احراز صلاحیت و نصب میکرده است، قاعدتاً امام علی(ع) منهای امامت و علم غیب، فرد باهوشی بوده و در سن پختگی و میانسالی به خلافت رسیده است، گاهی کسانی که ایشان به فرمانداری منصوب کرده است، تخلف میکردند. در نهجالبلاغه نامههای متعددی است که ایشان فرمانداراش را توبیخ میکند. نامه به فرماندار منصوب در بصره یکی از آنهاست، عثمان بن حنیف فرماندار بوده، پیرمردی پرهیزگار و از اصحاب نزدیک امام علی(ع) بوده است، امام علی خطاب به وی میفرماید: ای پسر حنیف، به من گزارش دادند که مردی از سرمایهداران بصره، تو را به مهمانی خویش فراخواند و تو بهسرعت بهسوی آن شتافتی، خوردنیهای رنگارنگ برای تو آوردند و کاسههای پر از غذا پی در پی جلوی تو مینهادند، گمان نمیکردم مهمانی مردمی را بپذیری که نیازمندانشان با ستم محروم شده و ثروتمندانشان بر سر سفره دعوت شدهاند، اندیشه کن در کجایی؟ و بر سر کدام سفره میخوری؟ پس آن غذایی که حلال و حرام بودنش را نمیدانی، دور بیفکن و آنچه را به پاکیزگی و حلال بودنش یقین داری مصرف کن. آگاه باش! امام شما از دنیای خود به دو جامه فرسوده و دو قرص نان رضایت داده است، بدانید که شما توانایی چنین کاری را ندارید، اما با پرهیزکاری و تلاش فراوان و پاکدامنی و راستی، مرا یاری دهید.
در مورد دیگری، نامه شماره 41 نهجالبلاغه، امام نامهای را به یکی از کارگزارانش مینویسد: «من تو را شریك خود در امانتم قرار دادم و تو را از خواص و صاحب سرّ خود گردانیدم. در میان خاندان و خویشاوندانم كسى مطمئنتر از تو براى همكارى، یارى و اداى امانت نسبت به من نبود، اما همین كه دیدى زمان بر پسر عمویت سخت گرفته و دشمن در نبرد با او محكم ایستاده و به غارتگرى دست زده و امانت در میان مردم خوار و بىمقدار شده و این امت تجاوز نموده و بىپناه گشته است، به پسر عمویت پشت كردى و با كسانى كه از او جدا شدند همراه گشتى و با آنها كه دست از یاریش كشیدند، هماهنگ شدى و همراه خائنان، به او خیانت كردى؛ نه پسر عمویت را یارى رساندى و نه امانت را ادا نمودى.
گویا تو جهاد خود را به خاطر خدا انجام ندادى و گویا حجت و بینهاى از سوى پروردگارت نداشتى و گویا تو با این امت براى غصب دنیایشان حیله و نیرنگ به كار مىبردى و مقصودت این بود كه آنها را بفریبى و غنایمشان را در اختیار بگیرى.
آن زمان كه امكان تشدید خیانت نسبت به امت را پیدا كردى، به سرعت حمله كردى و با عجله بر بیتالمال پریدى و آنچه در قدرت داشتى از اموالشان را كه براى زنان بیوه و یتیمان آنها نگهدارى مىشد، ربودى؛ همانند گرگ چالاكى كه بزغاله مجروح و استخوان شكستهاى را برباید، آن گاه آن را با خاطرى آسوده به سوى حجاز حمل نمودى، بىآنكه در این كار احساس گناه كنى. دشمنت بىپدر باد، گویا میراث پدر و مادرت را براى خانوادهات مىبردى. اى كسى كه در گذشته نزد ما از خردمندان به شمار مىآمدى، چگونه آب و غذایى را گوارا مىنوشى و مىخورى در حالى كه مىدانى حرام مىخورى و حرام مىنوشى».
ایشان حکومتش را ولو با همین فرمانداران ادامه داد. کمیل یکی از نزدیکترین اصحاب امام علی(ع) است، امام علی او را به علت واگذاشتن دشمن که از منطقه او گذشته و برای تاراج مسلمان رفتهاند، توبیخ میکند.
«قطعی است که ضایع کردن انسان آنچه را که مدیریت آن را به عهده گرفته و به زحمت افتادنش درباره آنچه به عهده دیگری است، یک ناتوانی آشکار و رایی است پوچ. دستاندازی تو به غارات مردم قیسیا و تعطیل کردن فعالیت در مرزها و به کار بردن اسلحه، که ما تو را بر آن والی کرده بودیم و در آنجا کسی نبود که جلو دشمن و غارت او را بگیرد و لشکر خصم را از آنجا رد کند، نظر و اندیشهای است گسیخته و بیاساس.
تو ای کمیل، پلی گشته ای برای هر دشمنی که می خواهد به رعیت تو برای تاراج بتازد، نه شانهای مقاوم داری و نه دارای هیبت هستی و نه سدکننده مرزی و نه شکننده شوکت و قدرت دشمنی و نه بینیاز کننده مردم کشور و نه کفایتکننده فرمانده خویشتنی».
امام در جای دیگری میفرماید: «روی شما زشت باد، زیان و ضرر متوجهتان گردد، هدف دشمن شدهاید. به شما حمله میکنند، شما تکان نمىخورید، با شما جنگ میکنند، شما از خود دفاع نمىکنید. پیروان معاویه گناه میکنند و شما به گناه آنان راضى هستید. به هنگام تابستان مىگویم به جنگ آنها برویم مىگویید هوا گرم است مهلت بده هوا خنک شود، وقتى در هواى خنک دستور جنگ مىدهم مىگویید هوا سرد است صبر کن هواى سرد برود. همه این بهانهها بخاطر فرار از سرما و گرما است. وقتى از گرما و سرما فرار مىکنید بخدا سوگند بهطور حتم از شمشیر بیشتر فرار مىنمایید. اى مرد نمایانى که مرد نیستید؛ کودکان بزرگسالنما با اندیشههاى نو عروسان، دوست داشتم شما را ندیده بودم و نمىشناختمتان. به خدا سوگند شناختن شما غیر از پشیمانى و غصه براى من نیاورده. مرگ بر شما قلبم را مالامال از چرک و خون کردید، سینهام را از غیظ انباشته ساختید».
وی افزود: امام علی(ع) اینها را به سپاهیان خودش میگوید، اما درعین حال، ایشان حکومت را رها نکرد و با همین خیرالموجودین تا لحظهای که نفس داشت، پای تکلیفش ایستاد، پس توقعاتمان را باید تنظیم کنیم و بدانیم آن افرادی که احراز صلاحیت میشوند، کامل و با هم مساوی نیستند.
کیوانپور با بیان اینکه معیارهایی نظیر مدیر، عالم، مدبر، کاردان و با کفایت بودن، معیارهای انتخاب هستند که برای هر جای دنیا استفاده میشوند و عمومی هستند، گفت: بحث سر اینها نیست که بدیهی هستند، اگر این کافی بود که این همه هزینه بابت مقاومت و جهاد و جنگ نمیدادیم، جمهوری اسلامی تعاریف و محتویاتی دارد، هزینههایی دارد و هر کسی که نمیتواند رئیس جمهور اسلامی ایران باشد، برای رئیس جمهور ایران شدن علاوه بر معیارهای عمومی، یک معیارهای اختصاصی لازم است. قرار جمهوری اسلامی با مردم صرفاً معیارهای عمومی نبود، مردم به خاطر اعتقادات دینی خود پای قضیه ایستادهاند و دعوا سر همین معیارهای اختصاصی است. برای یک مدیر میانی هم معیارهای عمومی باید باشد و هر آنچه که ضربه خوردیم، عمدهاش از همین معیارهای اختصاصی بوده است. مردم نسبت به خط قرمزهای اخلاقی و اسلامی حساس هستند. مدیر اسلامی یک قلهای دارد و البته قله آن امام علی(ع) است. حضرت باقر(ع) درباره امام علی(ع) فرموده است: «شیوه علی(ع) چنان بود که مانند بندگان غذا میخورد و بر زمین مینشست، دو پیراهن میخرید و غلامش را مخیر مینمود که بهترین آنها را بردارد و خود آن دیگری را میپوشید و اگر آستین یا دامنش بلندتر بود، آن را قطع میکرد. در مدت پنج سال خلافتش آجری روی آجر نگذاشت و طلا و نقرهای نیندوخت به مردم نان گندم و گوشت میخورانید و خود به منزلش میرفت و نان جو با سرکه میخورد و هر گاه با دو کار خدا پسند روبهرو میشد، سختترین آنها را انتخاب میکرد و هزار بنده از دسترنج خود آزاد کرد که در آن دستش خاکآلود و صورتش عرق ریخته بود و کسی را تاب و توان کردار او نبود».
علی(ع) هرگز دو خورشت یکجا صرف نکرد چنانکه در شب شهادتش نیز به دخترش ام کلثوم که برای او نان و شیر و نمک فراهم کرده بود، فرمود مگر نمیدانی پدرت تاکنون در سفره بیش از یک غذا نخورده است؟ شیر را بردار و همین نان و نمک کافی است!
یکی از رجال ثروتمند حلوایی پخته و مقداری از آن را بهعنوان تحفه نزد علی(ع) فرستاده بود. آن حضرت روپوش ظرف حلوا را برداشت و دید رنگ و بوی خوبی دارد، فرمود از رنگ و بویت معلوم است که طعم خوبی هم داری، ولی هیهات که من ذائقه خود را به طعم تو آشنا کنم. شاید در قلمرو خلافت من کسی پیدا شود که شب را گرسنه خوابیده باشد.
در کتاب ذخیرةالملوک است که علی(ع) در مسجد کوفه معتکف بود. موقع افطار، عربی نزد آن حضرت آمد. علی(ع) از انبان نان جو کوبیده شده در آورد و مقداری به عرب داد، عرب آن را نخورد و به گوشه عمامهاش بست و آمد بخانه حسنین(ع) و با آنها غذا خورد و گفت در مسجد مرد غریبی دیدم که جز این نان کوبیده جو، چیزی نداشت و دلم برایش سوخت. کمی از این غذا برای او ببرم که بخورد! حسنین(ع) گریه کردند و گفتند او پدر ما امیر المؤمنین(ع) است که با این ریاضت، با نفسش مجاهدت میکند.
کیوانپور در ادامه به معیارهای انتخاب که امام خمینی(ره) به عنوان نظریهپرداز انقلاب اشاره کرد و گفت: امام میفرماید: «هنر مردم شهرهای مختلف این است که از میان این نامزدها، بهترین افراد را از لحاظ ایمان، اخلاص، امانت، دینداری و آمادگی برای حضور در میدانهای انقلاب، انتخاب کنند و به کسانی رأی دهند که نسبت به نیازهای مردم دردشناسترین و دردمندترین افراد باشند. همه چیز باید روی موازین اسلامی باشد. افرادی که تعیین میشوند باید کسانی باشند که به درد اسلام و جمهوری اسلامی بخورند و عقیدهشان هم این باشد که اسلام خوب است، نه فقط اظهار کنند، ولی عقیده نداشته باشند، کما اینکه در اول انقلاب خیلی اظهار اسلام میکردند.
«من امیدوارم که اشخاصی که کاندیدا شدند برای ریاست جمهوری شما، توجه کنید و کسی که از همه متعهدتر به اسلام، سوابق خوب، پیوسته به هیچ طرفی نه شرقی باشد نه غربی باشد، نه غربزده باشد نه شرقزده باشد، مسلمان باشد، پیرو احکام اسلام باشد، ملی باشد، دلسوز به ملت باشد، خدمتگزار به ملت باشد، سوابقش خوب باشد، در رژیم سابق هیچگاه وارد نشده باشد و با اجانب پیوند نداشته باشد، از خودتان باشد و برای خودتان. اختیار دست شماست».
«شخصی است که تعهد به اسلام دارد، اعتقاد به قوانین اسلام دارد، در مقابل قانون اساسی خاضع است و اصل صد و دهم که راجع به ولایت فقیه است، متعهد است و وفادار است نسبت به آن. یک همچو شخصی را شماها خودتان انتخاب کنید و گروههای مردم را هم وارد کنید که یک همچو شخصی را انتخاب کنند و از تفرقه بپرهیزند».
«من متواضعانه از شما میخواهم که حتیالامکان در انتخاب اشخاص با هم موافقت نمایید و اشخاصی اسلامی، متعهد و غیرمنحرف از صراط مستقیم الهی را در نظر بگیرید و سرنوشت اسلام و کشور خود را به دست کسانی دهید که به اسلام و جمهوری اسلامی و قانون اسلامی معتقد و نسبت به احکام نورانی الهی متعهد باشند و منفعت خود را بر مصلحت کشور مقدم ندارند».
انتهای پیام