به گزارش ایکنا، شیما کاشی، پژوهشگر دینی امروز 17 شهریورماه در نشست علمی «حسین(ع) در کلام واعظان دوره 1320 تا 1357» که به صورت زنده برگزار شد، با بیان اینکه تصور عمومی از جریان عزاداری عاشورا، تصویر یکدست و الگوی ثابتی در طول زمان است، گفت: اگر دقیقتر شویم، در یک دوره زمانی با تنوع و تکثر در خصوص گفتمانهای مسلط و نیروهای متنوع نقشآفرین در عزاداری هستیم. این تنوع ناشی از زمینههای اجتماعی و تنوع رسانهها و ... است؛ مثلا در دوره معاصر و بعد از انقلاب درست بر خلاف قبل از انقلاب، نقش واعظان کمرنگ و نقش مداحان پررنگ شده است.
وی با بیان اینکه تعداد واعظان قبل از انقلاب که آثاری از آنها باقی مانده است بسیار اندک و عمدتا شامل افراد مشهور مانند کافی، فلسفی و راشد است، افزود: چون سنت ثبت و ضبط سخنرانی واعظان چندان مرسوم نبوده و مبتنی بر پیامرسانی شفاهی بوده است به این دلیل اثر چندانی از آنها باقی نیست. در دهه 20 و با رفتن پهلوی اول و جایگزینی پهلوی دوم، شاهد یکی از زمانهای اوج و فوران مناسک عزاداری برای امام حسین(ع) هستیم زیرا با رفتن رضاشاه محدودیتها برداشته شد، چندسالی این فوران وجود داشت تا به ثبات رسید. در دهه نیمه 40 که باز شاهد اقبال بیشتر مردم به عزاداری و زیارت هستیم و دوره سوم اوج عزاداری هم، اواسط دهه 80 تا پایان دهه 90 است.
کاشی اظهار کرد: با تمرکز بر مطالب واعظان گذشته مانند آقایان، راشد، صدرایی اشکوری، حاج اشرف و سقازاده واعظ و ...، دو جریان فکری ملاحظه میشود؛ یک جریان تأکید بر توسل، شفا، شفاعت، تسلیم و ... دارد و در این جریان نوع عزاداری مخاطب، مبتنی بر توسل، تسلیم، شفا و شفاعت است و کارکرد مطلوب عزاداری هم ساخت و تقویت یک نوع هویتگرایی خاصگرای دیگرستیز است.
وی اضافه کرد: مثلا حاج اشرف در سالهای 1328 تا 1330 در سخنانی گفته است که حضرت فرمودند اگر شیعیان من دلهایشان با هم متحد باشد و از روی شدت و اضطرار برای فرج من دعا کنند، خداوند آه آنها را شنیده و دعایشان زودتر مستجاب خواهد شد؛ امام صادق(ع) فرمودند: دو سوم مردم باید از میان بروند و بقیه هم بر اثر نزول بلا میخواهند نابود شوند ولی امام زمان(عج) نمیگذارند و دعا کرده و به خدا میگویند که اینها شیعیان من و عزاداران امام حسین(ع) هستند. یعنی عزاداران جمعی از شیعیان هستند که قرار است در ذیل مجالس عزا و زیارت با هم متحد باشند و از اضطرار دعا کنند تا آه بیچارگان در درگاه خدا زودتر به استجابت برسد.
این پژوهشگر اضافه کرد: همین تصویر بارها و بارها در سخنان آقای کافی هم تکرار شده است. من تمامی صوتهای ایشان را گوش دادهام و تصویری فراتر از مطالب ذکر شده یعنی توسل، شفا، شفاعت و تسلیم نیافتم. از دیگر ویژگیهای منبرهای کافی، داستانمحوری است و بسیاری از این داستانها سند و مدرک معتبر و قطعی هم ندارد ولی برای مخاطب عام خیلی جذاب است. اغلب این داستانها وقایعی معجزهگونه هستند و برای کسانی رخ داده که به سفر کربلا یا زیارت امام رضا(ع) و اعتاب مقدسه رفتهاند. یکی از این داستانها، ماجرای زن عربی است که بچه خود را کنار ضریح حضرت عباس(ع) رها میکند و شفا هم میگیرد.
کاشی افزود: یکی از ویژگیهای منابر مرحوم کافی دگرستیزی است و دیگری او، باورهای غلط اهل تسنن است و او در مواردی به بحث تقریب و اندیشه کسانی که وحدت را تشویق میکنند تاخته است؛ دیگری دوم ایشان هم پدیدههای نوظهور در شهرهای کلان مانند سینما هست و او رسالت خود را مبارزه با پدیدههای جدیدی میداند که در آن دوره نماد بیعفتی و بیبندوباری بوده است. مثلا دو نفر را مقایسه کرده است
که فردی کارخانه میزند و شغل درست میکند و فردی هم سینما میزند و او هم شغل درست میکند ولی این دو قابل مقایسه با هم نیستند زیرا سینما و ساخت فیلم در حقیقت مساوی خون کردن به جگر امام حسین(ع) است.
این پژوهشگر اضافه کرد: در سخنان حاج اشرف هم به نوعی اشاره به دیگری اصلی دارد؛ کارکرد سخنان وی همچنین مرحوم کافی و ... این است که شیعیان باید در پرتو این مجالس عزاداری با هم متحد شده و احساس قدرت کنند و خود را به مثابه یک کل بدانند که در برابر دیگری است. این دیگریها هم شامل ارمنیها، اهل تسنن، روشنفکران مذهبی، پدیدههای نوظهور فسادزا و ... میشوند. مهدیه که او پناه بردن به آن را دعوت میکند مکانی است که مردم باید در آنجا متحد شوند و وی در جذب مردم به مهدیه فوقالعاده موفق هم بود.
کاشی تصریح کرد: جریان دوم عزاداری از دهه 1320، جریانی است که مخاطب در آن تسلیم و فقط دنبال شنیدن مطالب مرتبط با شفا و شفاعت و توسل نیست بلکه خود را مخاطبی فعال میبیند و عزاداری در این جریان به دنبال ساخت جامعهای اخلاقیتر است. البته در سخنرانیهای جریان اول هم اخلاق مهم است و شراب، ناموس و عفت پربسامدترین واژگان بوده است ولی در جریان دوم مخاطب عزادار دنبال این است که چگونه رعایت حال دیگری را بکند، یعنی هر کاری که انسان میکند چقدر رعایت حقوق دیگران در آن وجود دارد و چقدر به ظلم حساسیت نشان داده میشود و ظلم امری غیرقابل تحمل است. یعنی هدف، تلاش خود مخاطب برای ایجاد تغییر در وضعیت نامطلوب زندگی است.
کاشی گفت: به صورت مشخص وضع نامطلوب در سخنان سخنرانان شاخص این جریان، فقر اجتماعی، افزایش بیماریها، بلاهایی مانند سیل و زلزله و بی تفاوتی نسبت به دیگری و ... است درحالی که جریان اول عمدتا دنبال مبارزه با بیحجابی و بیعفتی و ... بود. یکی از نمونه این سخنرانیها، سخنان آقای راشد به عنوان واعظ پرمخاطب دهه 20 تا قبل از انقلاب است؛ او تصویری که از امام حسین(ع) ارائه میدهد صرفا امامی نیست که برای شفا و توسل و شفاعت خوب است بلکه هر لحظه که انسان یک فقیر و نیازمند و ستمدیده را میبیند، این لحظه، لحظه تصمیم برای پیمودن راه امام حسین(ع) و یا راه عکس آن است، در واقع هر کدام از این لحظات، تکرار صحنه کربلاست و گویی ما هر لحظه در کربلا هستیم.
وی اضافه کرد: ویژگی دیگر منبر آقای راشد دوگانه منفعت شخصی و عمومی است؛ مثلا در جایی گفته امام حسین(ع) اگر بیعت کرده بود منافع شخصی او محفوظ میماند ولی چگونه از حقوق هزاران مسلمان که اکثرا جزء ضعفا و فقرا بودند باید چشم میپوشید. در جای دیگری در سال 1335 فرموده است: من نمیدانم این شبها باید روضه خودمان را بخوانم یا امام حسین(ع) را؛ امام حسین(ع) با آن حریت و شجاعتی که داشت روضه ما را میخواند که بیچاره و بدبخت هستیم. منظور وی تصویرکردن زندگی مردمی است که غرق در فقر و فلاکت و بدبختی هستند. مثلا گفته چهره افراد زرد است و بیماری در آن هویداست و کوچهها خراب هستند، کسی به مردم رسیدگی ندارد و افراد از کار افتاده هیچ حمایتی نمیشوند.
کاشی تصریح کرد: در ابتدای دهه 20 کسانی مانند صدرشیرازی با فمهزنی و زنجیرزنی مخالف بودند و معتقد بودند که این کارها مایه آبروریزی شیعه است ولی آقای کافی در دهه 40، با صراحت گفته من زنجیر میزنم و جزء واعظ ولایتی هستم که این کار را انجام میدهم. یعنی حتی منبریها در شکل عزاداری هم با هم یکنظر نبودند. آقای راشد از عزاداران میخواهد شما وضع دستههای خودتان را درست کنید و اشعاری بخوانید که مضمون آنها حریت حضرت سیدالشهداء و آزادگی و غدالتخواهی و ایثار و حقطلبی ایشان است. کارها را به سلیقه عامه مردم وانگذارید و کاری کنید که عقل و عقلا میپذیرند. مردم باید فکر کنند و عاقل شوند و فکر کردن زحمت دارد.
این پژوهشگر افزود: مخاطبان اصلی آقای کافی حاشیهنشینان شهری و جنوبشهریها یعنی عمدتا فقرا بودند، ولی ستایش زیادی در سخنان وی از سرمایهداران و کارخانهداران شده است، زیرا معتقد است که اینها میتوانند هزینه لازم برای تقویت شیعه را تامین کنند ولی سخنرانی آقای راشد برعکس است و میگوید فقرا و ضعفا محور اصلی در تشکیل مجالس عزاداری هستند. در مرداد 35 گفته است عزاداری برای امام حسین(ع) از طبقه سوم جامعه شروع شده است. از همان روز اول محرومین و ستمدیدگان و کسانی که زیر بار ظلم و جور بودند عزاداری کرده و مرثیه سرودند وخون امام را زنده نگه داشتند و اگر معزالدوله دیلمی هم به این روند کمک کرد از ستمدیدگان بود زیرا پدرش ماهیگیر بود و خودش مدتها هیزمکش بود.
کاشی تصریح کرد: راشد به شدت با قمهزنی و حتی با زنجیرزنی و اشکال خلاف عقل در عزاداری مخالف بود. همچنین سیدحسین صدرشیرازی که عمدتا منبر رادیویی داشت در سالهای 1327 و 1328 گفته است عامل قدرت هر اجتماعی زنده نگه داشتن احساسات در روح مردم است؛ حسن بن علی پیشوای آزادیخواهان جهان است و این مجالس اگر حس همخواهی و عدالتخواهی را در مردم تقویت کند در این نهاد مردمی فداکار و از خودگذشته تربیت خواهند شد. وی از اصل مجالس عزا دفاع کرده و به اشکال عوامانه عزا تاخته و خواهان اصلاح آن است.
این پژوهشگر بیان کرد: در دهه 20 با جامعهای روبرو هستیم که اختناق مذهبی وجود داشت و از سویی جامعه با گرفتاری قطحی و کمبود نان و اشغال کشور و ... مواجه هستند و در این شرایط سخت، یکی از دلایل روآوردن مردم به مناسک مذهبی پناه بردن به مذهب و عزاداری برای تحمل سختیها است. در دهه 40 هم باز وضعیت اقتصادی مردم دستخوش تغییراتی شد. با اصلاحات ارضی مهاجران زیادی وارد حاشیه کلانشهرها از جمله تهران شدند و با انواع بحرانها از جمله بحران هویت و مشکلات اقتصادی و ... دست و پنجه نرم کردند و این هم سبب شد تا باز به عزاداری رو آورند.
کاشی بیان کرد: مرحوم کافی مخاطبانش را همین اقشار قرار داد و به همین دلیل هم رویکرد او مورد توجه بیشتری واقع شد. در آستانه پیروزی انقلاب، اغلب مردم بیسواد بودند به همین دلیل خطابه و منبر تأثیر زیادی روی آنها داشت.
وی افزود: در دهه 90 هم که دوره فوران عزاداری است، جامعه با فوران مشکلات اقتصادی و سیاسی و اجتماعی روبرو هست و جریانی که امروز در عزاداری غلبه دارد دقیقا مانند جریانی است که در آن دوره در بین عزاداریهای عامهپسند غلبه داشت.
انتهای پیام