به گزارش ایکنا، سلسله کارگاههای «آمادگی برای ازدواج» با موضوع «معیارهای انتخاب خوب» با سخنرانی انسیه برومند، استاد و پژوهشگر حوزه و دانشگاه، از isqa.ir پخش شد. این سلسله درسگفتارها از سوی دبیرخانه رویداد فرهنگی ـ هنری چهارفصل قرآنی مستقر در سازمان قرآنی دانشگاهیان کشور برگزار میشود.
در ادامه کارگاه «معیارهای انتخاب خوب» با ارائه انسیه برومند و موضوع «اولین معیار مهم: درونیات، افکار، باورها، اعتقادات/دومین معیار مهم: خلقیات، روحیات، خصوصیات/ سومین معیار مهم: پذیرش شرایط زندگی، در نظر داشتن تعهدات» را ببینید و بخوانید.
«در قسمتهای گذشته درباره مباحث مختلف آماده شدن برای ازدواج سخن گفتیم؛ در این قسمت به اصلیترین و مهمترین و پرکاربردترین موضوع یعنی معیارهای انتخاب همسر میپردازیم. سؤالی که در این میان مطرح میشود این است که معیارهای ما برای انتخاب همسر چیست؟ با چه معیاری باید انتخابگری کنیم تا ازدواج پایداری داشته باشیم؟
در پاسخ به این سؤالات باید گفت که انتخاب همسر باید مبتنی بر شناخت از خود باشد، فرد هر اندازه که خود را بهتر بشناسد انتخاب دقیقتری خواهد داشت به همین دلیل فردی که قصد ازدواج دارد باید بهصورت مفصل به دستهبندی احتیاجات خود بپردازد و بررسی کند که چه چیزهایی دوست دارد یا چه چیزهایی دوست ندارد، چه چیزهایی برای او کسالتآور است، چه رفتارهایی دارد و خیلی مفصل در این زمینهها هر چقدر فرد خود را دقیقتر و بهتر بشناسد میتواند در تشخیص معیارهای انتخاب خوب راحتتر عمل کند. برای بررسی این موضوع باید از معیارهایی که نقاط اشتراک را نشان میدهند شروع کنیم بعد به نقاط اختلاف دست پیدا کنیم و در نهایت بررسی کنیم که آیا میتوانیم راهی برای حل اختلاف معیار به دست بیاوریم.
اگر در برخوردهای اول به سراغ آن مواردی که نمیتوانیم به توافق برسیم حرکت کنیم نتیجتاً قدرت همراهی نخواهیم داشت و تداوم ارتباطی رخ نمیدهد ولی اگر در ابتدا به سراغ شباهتها برویم متوجه میشویم که نقاط اشتراک قابل توجهی وجود دارد لذا بعد از شناخت شباهتها سراغ بررسی اختلافات میرویم بنابراین سیری که در شناخت معیارها طی میکنیم باید سیری باشد که ما را در چنین مسیری قرار دهد.
اگر اینگونه تصور کنیم که ما یک سری مراحلی را طی میکنیم تا به شناخت برسیم آن هم در فضای موجود که نوعاً ازدواجها در چنین فضایی رخ میدهد که شناخت قبلی یا صفر است یا کافی نیست و فضای شناخت وجود نداشته و تازه باید در فرآیندی ما به شناخت نسبت به یکدیگر دست پیدا میکنیم، رعایت این نکته که از شناخت نکات اشتراک شروع کنیم و بعد به بررسی اختلافات برسیم ضروری به نظر میرسد.
شباهت در درونیات، افکار، باورها و اعتقادات
بررسی شرایط طرف مقابل حائز اهمیت است و باید به آن توجه کرد، اما این موضوع نباید تنها فیلتر انتخاب همسر آینده شود. صرف توجه به شرایط زندگی طرف مقابل نباید معیار انتخاب باشد، چون قطعاً آسیبزاست. حالا با تمام این تفاسیر چه سیری برای انتخاب همسر باید طی کنیم؟ باید از نقاط اشتراکمان که میتواند اعتماد بیشتری به ما دهد شروع کنیم.
هر چقدر در باورها و افکار و اعتقاداتمان با طرف مقابلمان شباهت بیشتری داشته باشیم رابطه ما تداوم بیشتری خواهد داشت، چرا؟ چون باورها در ما ریشهایتر است؛ سالیان سال ما با باورها زندگی میکنیم و بهراحتی زیر آب آن خورده نمیشود. منطقیتر است که دونفری که میخواهند با یکدیگر ازدواج کنند برای بررسی معیار مناسب ابتدا از همگرایی در باورها و ادراکات و از مشابهتهای فکری شروع کنند.
وقتی دو طرف میخواهند به همگرایی در باورها دست پیدا کنند باید بررسی کنند رویکرد طرف مقابل به نظام زندگی چیست؟ اینکه من درباره خدا و نبوت و زندگی پس از مرگ چگونه فکر میکنم؟ به آن اعتقاد دارم یا ندارم یا این موضوعات چقدر در زندگی من حضور پر رنگی دارند. زندگی مشترک طوری نیست که این موارد در آن مخفی بماند و انسانهای متناسب با یکدیگر که سطح باوری آنها مشابهت داشته باشد به تنوع و وفور پیدا میشوند بنابراین نیاز ندارد که اینجا من خودم را طور دیگر نشان دهم.
نظام فکری من یک نظام فکری ساده است که در آن خدا خیلی مهربان است و هیچوقت من را فراموش نمیکند البته عکس این دیدگاه نیز وجود دارد. نگرش و بینش فرد نسبت به زندگی بعد از مرگ و اینکه به آن اعتقاد دارد، روی رفتار فرد اثر میگذارد و مبتنی بر چنین باوری فرد به سمت خطا کردن حرکت نمیکند و البته عکس این دیدگاه نیز وجود دارد. این موارد سبکهای باوری متفاوتی میسازد که متناسب با این دیدگاهها سبک زندگی و گرایشها و نیازهای انسانها تعریف میشود. اگر قرار است فردی برای یک عمر وارد زندگی من شود، جا دارد که درباره این مسائل بدون وسواس و قضاوت صحبت شود.
سبکفکری افراد سبک زندگی آنها را میسازد و مطلوب است که افراد بدون پالایش و آزادانه به بیان دیدگاههای خود بپردازند، البته لازمه ورود به این بحث نیز شناخت از خود و خواستههای فردی است تا شخص بتواند گزارش خوبی از دیدگاه و سبکفکری و اعتقادات خود ارائه دهد. پس بحث کردن درباره سبکفکری به ساعتها زمان نیاز دارد، ولی به نسبتی که برای من ضرورت دارد که اعتقاداتم در زندگی ظهور و بروز داشته باشد لازم است که درباره سبکفکری با طرف مقابل صحبت کنم.
باید در موضوعات مختلف بحث کنیم تا به شباهتهای سبکفکری(ساده و یا پیچیده) دست پیدا کنیم. در قدم بعدی باید سراغ میزان سازگاری در خلقیات و روحیات حرکت کنیم. همه ما میدانیم چیزی که در عمل با آن زندگی میکنیم خلقیات و روحیات ماست و آن چیزی را زندگی میتواند تبدیل به یک زندگی لذتبخش کند اخلاقیات و روحیات آنها و میزان تشابهات آنهاست.
شباهت در اخلاقیات و روحیات
ارتباط معناداری میان طرز تفکر فرد و خلقیات و روحیات او وجود دارد. طبعاً انسانی که معتقد است خداوند حواسش به او هست، انسان واسع الحالی میشود و بهراحتی میبخشد؛ بنابراین میزان سازگاری در خلقیات و روحیات میتواند تناقضات فکری و رفتاری طرف مقابل را نمایان کند. هر چقدر سازگاری میان سبک فکری و رفتاری بیشتر باشد صداقت در گفتار طرف مقابل هم بیشتر نمایان میشود. برای مثال تعجیل در انجام کارها و یا داشتن نظم و انضباط در فعالیتهای روزانه موضوعی که اگر در ابتدا موردبررسی قرا نگیرد و زوجین به سازگاری در این زمینه دست پیدا نکنند قطعاً در زندگی خود دچار مشکل میشوند و سرمنشأ بسیاری از اختلافات خواهد شد.
سازگاری در سفر موضوع دیگری که باید مورد بررسی قرار گیرد. دونفری که از سفر کردن به طبیعت لذت میبرند خیلی راحتتر باهم همراه میشوند تا کسانی که حتی در انتخاب وسیله سفر نیز با یکدیگر تفاهم ندارند. مورد بعدی سازگاری در تفریح و مطالعه است؛ برخی از افراد نیاز دارند زمانی را با اقوام و دوستان خود سپری کنند، ولی برخیها نیاز بهتنهایی و مطالعه دارند. سازگاری در مهمانی دادن و مهمانی رفتن نیز موضوعی است که باید مورد بررسی قرار گیرد. سازگاری در بخشش و عدم بخشش و سازگاری در خرید و سازگاری در ارتباطات موضوعاتی هستند که توجه به آنها میتواند در رسیدن به زندگی پایدار نقش مؤثری ایفا کنند.
پذیرش شرایط زندگی
اگر همگرایی در درونیات و باورها و بهتبع آن همگرایی در خلقیات و روحیات مسیر درستی را طی کرده باشد میتوانیم به پذیرش شرایط زندگی دست پیدا کنیم. اگر در معیارهای اول و دوم به یک مطلوبیت دست پیدا کردیم طبعاً میتوانیم از اختلافنظرها چشمپوشی کنیم و راهحلی برای این اختلافات پیدا کنیم. در بحث شرایط زندگی میتوانیم مؤلفههای متنوعی را وارد کنیم. از محل سکونت گرفته تا امکانات زندگی و شغل و تحصیلات و سن میتواند در پذیرش شرایط زندگی تأثیرگذار باشد.
از قومیت و جغرافیا و تا آداب و رسوم و سنن و مسائل خانوادگی طرف مقابل میتواند اختلافات بسیار زیادی ایجاد کند و توجه به این موضوعات بسیار مهم است. به هر حال مؤلفههای زندگی طرف مقابل در خلقیات و روحیات او تأثیرگذار است، اما وقتی که به یک نقطه مشترک از لحاظ خلقی و روحی دست پیدا میکنیم این مسائل در حاشیه قرار میگیرد. البته هیچ تضمینی هم وجود ندارد که اگر دو طرف در تمامی این موارد مشابهت داشته باشند، بتوانند بهراحتی با یکدیگر زندگی کنند.
پایبندی به تعهدات
آن چیزی که باعث میشود دو طرف کنار یکدیگر بهراحتی زندگی کنند، خلقیات و طرز تفکر آنهاست که اگر این دو مورد برقرار شود، شرایط زندگی نیز پذیرفته خواهد شد و در مرحله بعد میزان پایبندی به تعهدات به میان میآید. طبعاً زندگی مشترک مبتنی بر اعتماد شکل میگیرد بنابراین در نظر داشتن تعهدات خیلی مهم میشود. تعهدات گاهی اوقات عرفی میشود مانند اینکه پدر دختر میگوید تا این لحظه بر روی چشم خود نگاه داشتم و از این لحظه به بعد هم انتظار دارم تو نیز مانند چشمان خود مراقب دختر من باشی.
تعهدات گاهی اخلاقی میشود؛ برای مثال داماد تعهد میکند با وجود اینکه عروس خانم فلان مشکل جسمی را دارد با او تا آخر عمر زندگی میکند. تعهدات اخلاقی در زمینههای مختلفی صورت میگیرد برای مثال کسی که در گذشته ازدواج کرده است و یا بچه طلاق است طرف مقابل اخلاقاً متعهد میشوند که آن فرد را با چنین شرایطی بپذیرد و وارد زندگی او شود. اگر فرد با همین معیارهایی که عنوان شد یعنی معیار افکار و باورها معیار اخلاقیات و درونیات و معیار پذیرش شرایط زندگی و معیارهای مربوط به در نظر داشتن تعهدات به شناخت دست پیدا کند طبعاً به انتخاب آگاهانهای برای ازدواج میرسد البته قطعاً هیچ شناختی صددرصدی نیست.
اما شناخت معیارهای مطرح شده میتواند به ما اعتماد و باور مناسبی برای ازدواج ارائه دهد. مسلماً شناخت اصلی در زندگی رخ دهد اما میتوانیم با شناخت معیارهای عنوان شده ما در داخل زندگی متحیر نمیشویم و سبب نمیشود که از زندگی با فرد مقابل شانه خالی کنیم. امیدواریم این سلسله کارگاهها سبب شود تا مخاطبان برنامه به یک زندگی مطلوب و شیرین در آینده دست پیدا کنند.»