برنامه‌های دینی صداوسیما سکولاریسم را ترویج می‌کند
کد خبر: 4093863
تاریخ انتشار : ۰۱ آبان ۱۴۰۱ - ۱۴:۰۷
بشیر معتمدی بیان کرد:

برنامه‌های دینی صداوسیما سکولاریسم را ترویج می‌کند

بشیر معتمدی ضمن اشاره به پنج رویکرد کلی رسانه ملی در تولید برنامه‌های دینی گفت: تلویزیون ما فقط یک ایمان و احساس صرف را به مخاطب القا می‌کند و این باعث می‌شود سکولاریسم برخلاف ادعای مدیران صداوسیما در جامعه ترویج پیدا کند.

به گزارش ایکنا، نشست «دین تلویزیون» با حضور حجت‌الاسلام والمسلمین محمدرضا زائری، رئیس اندیشگاه فرهنگی کتابخانه ملی و بشیر معتمدی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی، ظهر امروز اول آبان‌ماه در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.

گزیده سخنان بشیر معتمدی را در ادامه می‌خوانید؛

هر رسانه از سه منظر مورد ارزیابی قرار می‌گیرد: رویکرد اول بررسی نظرات مخاطبان درباره برنامه‌های تلویزیون است، رویکرد دوم این است سراغ محتواهایی برویم که رسانه پخش می‌کند و ببینیم چه معانی در این برنامه‌ها تولید می‌شود. منظر سوم این است که ببینیم ساختار تولید برنامه‌ها به چه شکل است. مثلا قبل از تولید ببینیم رویکردهایی که منجر شده این برنامه روی آنتن بیاید چه بوده است و ساختارهای فرهنگی اجتماعی، نحوه کنترل و نظارت و عوامل جانبی که منجر به این می‌شود یک برنامه‌ای تولید شود را بررسی کنیم. ما در این پژوهش رویکرد سوم را برگزیدیم.

برنامه‌های دینی صداوسیما دنبال سلطه هژمونیک است

در نظام تئوری‌های تولید برنامه رسانه‌ها چند تئوری وجود دارد. یکی از تئوری‌ها، تئوری هژمونی است. طبق این دیدگاه رسانه‌ها ابزار سلطه فرهنگی برای طبقه حاکم هستند تا سلطه خودشان را در سطح جامعه بسط دهند. هژمونی به معنای اجماع فرهنگی ایجاد کردن است. پیش‌فرض من این است که اساس برنامه‌های دینی که در صداوسیما تولید می‌شود دنبال سلطه هژمونیک است تا بتواند طبقه حاکم را بر جامعه مسلط کند. علتش هم این است یک حکومت دینی سرکار است و برنامه‌های دینی یک ابزار است تا مشروعیت این حکومت تداوم پیدا کند. به همین خاطر در برنامه‌های دینی صداوسیما قسمت‌هایی از دین پررنگ می‌شود که سلطه هژمونی را حفظ کند و قسمت‌هایی از دین بیان نمی‌شود که به سلطه هژمونیک خدشه وارد می‌کند.

در همین راستا در رسانه ملی چند رویکرد برای تولید برنامه‌های دینی دنبال می‌شود. رویکرد اول مناسبت‌گرایی است. مناسبت‌گرایی موجب شد چهره غم‌آلودی از دین برای مخاطبان ترسیم شود و این مسئله با کارکرد رسانه که نوعی کارکرد تفریحی است تضاد داشت. هدف اصلی مناسبت‌گرایی این است؛ چیزی را روی آنتن جلوه دهد تا هژمونی دینی حاکمان را بسط دهد.

رویکرد دوم که در برنامه‌های دینی مشاهده می‌شود رویکرد مناسک‌گرایی است که در ادامه مناسبت‌گرایی است. رویکردی که در مورد مناسک مطرح بود هم همین بود که تا می‌توانیم به مناسک بیشتر بپردازیم؛ مثلا بعد از اذان، تصویر نماز جماعت پخش کنیم. این مناسک غیر از اینکه موجب عوام‌گرایی است و تاثیر مثبتی ندارد تاثیر عکس هم خواهد داشت. هدف نهایی از این کار هم این است جلوه دینی بودن را پررنگ کند تا در نهایت هژمونی را بسط بدهد و تثبیت کند.

دین عرفی، محصول برجسته‌سازی جنبه‌های احساسی دین

رویکرد سومی که در برنامه‌های دینی مشاهده می‌شود دین مبتنی بر ایمان صرف است. در تعابیر قرآنی یک ایمان داریم و یک عمل صالح. ایمان دو بخش می‌شود: یک دانش و یک عشق و علاقه که در کنار هم ایمان را می‌سازند. رویکردی که در برنامه‌های دینی تلویزیون است فقط به احساس دینی می‌پردازد و آن را بسط می‌دهد و جلو می‌برد و به بعد عقلانی دین کمتر می‌پردازد. عمده دلیلش این است که احساس را پررنگ می‌کند تا هژمونی تثبیت شود، عقلانیت را کم رنگ می‌کند تا با اگرهایی که در اثر عقلانیت به وجود می‌آید هژمونی دچار خطر نشود. نتیجه این رویکرد که در آن فقط به احساسات دینی پرداخته می‌شود این است که دین، عرفی می‌شود.

در مسیحیت هم همین اتفاق افتاد و گفتند شجره ممنوعه آگاهی بوده، لذا ما باید آگاهی را کنار بگذاریم و فقط ایمان بیاوریم. وقتی شما ایمان صرف را به میان بیاوری سکولاریسم را در جامعه تقویت می‌کنی. اسلام معتقد است حتی در اصول دین تقلید جایز نیست ولی تلویزیون ما فقط یک ایمان صرف و یک احساس صرف را به مخاطب القا می‌کند و این باعث می‌شود سکولاریسم برخلاف ادعای مدیران صداوسیما در جامعه ترویج پیدا کند.

رویکرد چهارم نگاه کارکردی به دین است. وقتی شما ایمان صرف را تبلیغ کردی برای اینکه بتوانی آن را توجیه کنی باید برایش کارکرد درست کنی. مثلا بگویی دین عامل آرامش تو است یا باعث نظم اجتماعی است. به عبارت دیگر وقتی جنبه عقلانی دین ضعیف شد بر کارکردهای دین تاکید می‌شود. نگاه کارکردی یک اشکال دارد و آن اینکه اگر یک چیز دیگری بیاید و همان کارکرد را داشته باشد، جای دین را می‌گیرد. ریشه نگاه کارکردی هم بسط هژمونی دین است.

رویکرد پنجم نسبت برنامه‌ها با حکومت دینی است. تا وقتی برنامه دینی برنامه‌ای نباشد که نقد حکومت دینی را بکند، آن برنامه دینی نیست. برنامه‌ای دینی است که با معیارهای دینی خودش نقد حکومت کند و الا یا باید سکوت کند یا توجیه کند. اگر توجیه کند در اصل، دین است که در ذهن مخاطب مخدوش می‌شود. بنابراین بزرگترین مشکل برنامه‌های دینی همین دین حکومتی است که در برنامه‌های دینی ارائه می‌شود. در همین برنامه سمت خدا وقتی سخنرانان برنامه حکومت را نقد کردند برنامه را تعلیق کردند. نتیجه اینکه این پنج رویکرد باعث می‌شود چیزی که روی آنتن صداوسیما می‌بینیم یک تصویر بسیار ضعیف از دین ارائه دهد.

انتهای پیام
captcha