به گزارش خبرنگار ایکنا، نشست علمی «ارزیابی تحولات اخیر کشور و ریشههای اقتصادی آن» پیش از ظهر امروز، سوم آبان ماه در فرهنگستان علوم برگزار شد.
ابوالقاسم مهدوی مزده، استاد اقتصاد دانشگاه تهران در این نشست گفت: اعتراضات اخیر ایجاب میکند تحولات جمعیتی، جوانان، ترکیبی سنی اعتراضکنندگان و نقش زنان مورد مداقه قرار گیرد. تصویر آیندهای که جوانان برای خود ترسیم کردهاند اصلاً تصویر خوب و روشنی نیست و همین مسئله موجب سرخوردگی آنها شده است.
وی با اشاره به تاریخچه اعتراضات در کشور افزود: در سال 1378 جنبش دانشجویی را داشتیم، در سال 88 جنبش سبز رقم خورد که منسوب به طبقه متوسط جامعه بود و مطالبات سیاسی و آزادی در آن مطرح شد، اعتراضات سال 1396 و 1398 منسوب به طبقه فرودست بود و مطالبات اقتصادی و معیشتی در آن دخالت داشت و اعتراضات سال 1401 اعتراضات منسوب به نسل Z یا Zoomers است که مطالبات فرهنگی و آزادیهای مدنی را مطرح کردند و فاقد رهبری و نهاد خاصی بود و در آن فضای مجازی و اینترنت دخالت داشته است.
این استاد دانشگاه ادامه داد: از ویژگی های اعتراضات اخیر اگر بخواهیم سخن بگوییم، این اعتراضات حول مطالبات فرهنگی-اجتماعی و سبک زندگی بوده و زنان نقش پررنگی را در تجمعات اخیر داشتند و در این اعتراضات نارضایتی و هراس عمومی از آینده به چشم میخورد. به طور کلی نسل سوم انقلاب یا نسل Z متولد عصر دیجیتال است که آزادیخواهی در عرصه خصوصی را طلب میکند و معترض عرصه عمومی است و تمایل بسیار زیادی دارد که شرایط موجود را زیرسؤال ببرد و عدم پایبندی خود را به خطوط قرمز ابراز کند و مطالبه حقوق و آزادی فردی را داشته باشد.
مهدوی با بیان اینکه جامعه ایران از فهم شهری و مدرن برخوردار است، اظهار کرد: مطابق آمارها 76 درصد جمعیت ایران در شهرها مستقر هستند و 34 درصد در روستاها و در 1355 تنها پنج میلیون زنان کشور باسواد بودند اما در 1395 این رقم به بیش از 30 میلیون نفر رسید. افزایش تعداد زنان باسواد معنادار است و همچنین علیرغم اینکه کاهش رشد جمعیتی را داشتهایم، بیش از 50 درصد از تعداد دانشجویان کشور را زنان تشکیل دادهاند اما در مقابل نرخ بیکاری زنان دو برابر مردان است که این میتواند معنادار باشد.
وی ادامه داد: همچنین 68 درصد مردان بالای 15 سال، مشارکت اقتصادی دارند ولی این رقم برای زنان 13.8 درصد است، لذا در این مورد ما شاهد نابرابری میان زنان و مردان هستیم و همین نابرابریها میتواند خطرناک باشد.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران تأکید کرد: ما چه بخواهیم چه نخواهیم گسترش دانشگاه در ایران، سطح جامعه ایران را جهانی کرد و همین دانشگاه آزاد اسلامی سطح تحصیلات مردم را به یکباره از دیپلم به لیسانس، فوق لیسانس و دکتری ارتقا داد.
مهدوی با تأکید بر به رسمیت شناخته شدن حق اعتراضات گفت: از 2010 تا 2020 از لحاظ به رسمیت شناختن حق اعتراضات در شرایط خوبی قرار نداریم و در تمام این سالها از لحاظ عملکردی منفی بودهایم. همچنین در حوزه کیفیت مقررات و حاکمیت قانون و کنترل فساد شرایط خوبی نداریم و در این حوزه هم عملکرد منفی را شاهد هستیم، طوریکه حجم فساد از 1371 تا 1400 به شدت افزایش یافته است. پس وقتی یک ایرانی این فسادها و تناقضات را میبیند خشمگین و ناراحت میشود.
وی با بیان اینکه شاخص اقتصادی در ریشههای اعتراضات دخیل بوده است، عنوان کرد: یکی از شاخصهای رشد اقتصادی این است که رشد سینوسی نداشته باشیم و این رشد افقی باشد اما از 1390 تا 1401 مدام رشد اقتصادی سینوسی را شاهد بودیم و اکثر مواقع رشد منفی وجود داشته و گاهی اوقات هم رشد مثبت. متأسفانه از لحاظ شرایط درآمد سرانه نسبت به کشورهای منطقه شرایط خوبی حاکم نیست به عنوان مثال درآمد سرانه عربستان 3.5 برابر و درآمد سرانه ترکیه دو برابر درآمد سرانه ایران است، درصورتیکه درآمد سرانه یکی از شاخصهای مهم در حکمرانی اقتصادی قلمداد میشود.
این تحلیلگر مسائل اقتصادی با بیان اینکه نسبت اشتغال در بازه زمانی 1395 تا 1400 کمتر از 40 درصد است و همین مسئله موجب از همپاشیدگی خانوادگی و اختلافات خانوادگی شده است، گفت: از سال 1380 تا 1400 تعداد فارغالتحصیلان بیکار در کشور چهار برابر شده و به تبع آن سرخوردگی قشر جوان تحصیلکرده را شاهد هستیم.
مهدوی شرایط سرمایهگذاری داخلی و خارجی کشور را اصلاً مساعد ندانست و در این رابطه یادآور شد: از سال 1390 تا 1400 حدود 41 درصد سرمایهگذاری داخلی کاهش یافته است. در کنار آن سرمایهگذاری خارجی هم شرایط خوبی ندارد و آن هم 71 درصد کاهش داشته به جز در سال 1395 که برجام وجود داشت. از سال 1396 تا 1399 سیر نزولی صادرات غیرنفتی را شاهد هستیم و همچنین سهم ایران از تجارت جهانی کمتر از نیم درصد است. یکی از ملزومات حکمرانی مطلوب اقتصادی این است که تجارت خارجی و سرمایهگذاری خارجی تقویت شود و ما به این دو نیاز داریم.
وی درباره شرایط نامطلوب بخش مسکن اینچنین گفت: شرایط کشور در حوزه مسکن اصلاً شرایط خوبی نیست، طوریکه افراد حقوق بگیر به راحتی نمیتوانند خانهای خریداری کنند و امروز حدود 50 درصد از درآمد خانوارها برای مسکن هزینه میشود.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران نسبت عضویت ایرانیان در شبکههای اجتماعی را نسبت به یک دهه قبل صعودی و قابل توجه دانست و افزود: 65 درصد ایرانیان در شبکههای اجتماعی عضویت دارند که بیشتر این عضویتها هم مربوط به شبکههای اجتماعی خارجی است و این را باید به عنوان یک شاخص فرهنگی قلمداد کرد که در اعتراضات اخیر تأثیرگذار بود. امروز عصر اطلاعات است و اطلاعات بر روی شاخص فرهنگ اثرگذار است. انقلاب 57 انقلاب فرهنگی بود و از شاخص فرهنگ در اعتراضات اخیر نمیتوان به راحتی گذشت.
مهدوی تأکید کرد: در این اعتراضات شاهد بودیم حاکمیت با اعمال محدودیتها در فضای مجازی بیشتر جوانان را از فضای مجازی بیرون راندند و از سوی دیگر به دلیل محدودیتهای اینترنتی به اقتصاد کشور حدود 80 هزار میلیارد تومان خسارت وارد شده است.
وی گفت: متأسفانه حکمرانان ما در اشتباه هستند، چون همانطورکه مقابله با ماهواره جواب نداده مقابله با اینترنت هم جواب نمیدهد. مردم ایران، جهانی شدهاند و قطع دسترسی مردم به شبکه جهانی اینترنت امکانپذیر نیست.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران درباره راهکار مقابله با فرهنگ غرب عنوان کرد: مقابله با فرهنگ غرب راه و روش خود را دارد و نیازمند اندیشه است. وقتی به اقتصاد یک کشور به خاطر محدودیتهای اینترنتی 80 هزار میلیارد تومان خسارت وارد میشود، چطور میخواهید با فرهنگ غرب مقابله کنید.
مهدوی ادامه داد: تا زمانیکه حجم سرمایهگذاری داخلی و خارجی و حجم تجارت خارجی افزایش پیدا نکند، نمیتوان از حل مشکلات اقتصادی سخن گفت و همچنین وابستگی اقتصاد به سیاست را باید از بین برد. از دیگر راهکارهای حل مشکلات به رسمیت شناخته شدن اعتراضات ارتباط دارد. اعتراض نشاط جامعه است و نباید اعتراض را نهی کرد یا نباید در اعتراضات هیجانی برخورد کرد و همچنین باید روشنفکر اقناعساز وجود داشته باشد که متأسفانه در حال حاضر چنین روشنفکری وجود ندارد که بیاید جامعه را قانع کند.
بنابر گزارش خبرنگار ایکنا، حسین راغفر، عضو هیئت علمی دانشگاه الزهرا(س) به عنوان سخنران دوم این نشست اظهار کرد: انفجاری که در پایان شهریور 1401 رخ داد قابل پیشبینی بود و نسبت به وقوع آن هشدارهایی داده شد و باید مقصر را نوع نظام حکمرانی کشور دانست.
وی با بیان اینکه رابطه تنگاتنگی بین ساختارهای قدرت و تولید وجود دارد و این رابطه هم دیگر را تقویت و از هم تغذیه میکنند، گفت: ساختار قدرت نیازمند ثروت است و این ثروت را ساختار تولید به وجود میآورد اما متأسفانه ساختار قدرت در ایران به شدت به منابع وابسته بوده و با فروش منابع هزینههای خود را تأمین میکند و همیشه ساختار قدرت به سمت سادهترین راه تأمین منابع رفته که سفتهبازی و فروش منابع در این زمره قابل تجزیه و تحلیل است.
عضو هیئت علمی دانشگاه الزهرا(س) با اشاره به مدیریت غلط اقتصادی در کشور افزود: پس از جنگ تحمیلی شاهد هستیم نوعی سرمایهداری رفاقتی در کشور به وجود آمده و براساس نوع وفاداری، سرمایهها در کشور توزیع شده است. تخصیص اعتبارات بانکی به دوستان و رفقا و همپالگیهای حزبی، تخصیص فرصتهای انحصاری و شبهانحصاری به رفقا و دستکاری در نظام قیمتگذاری از ویژگیهای سرمایهداری رفاقتی هستند که به ناکارآمدی و فساد منجر شده است.
راغفر با بیان اینکه اتکا بیش از حد بر درآمدهای حاصل از فروش منابع طبیعی و معادن منجر به این شده تا اقتصاد از تنوع کافی و کارآمدی برخوردار نباشد، ادامه داد: از اقتصاد آزاد سخن گفته میشود اما بدون آنکه به الزامات آن پایبندی وجود داشته باشد و از سوی دیگر پرداخت یارانه به شرکتهای دولتی منجر به فربه شدن اقتصاد دولتی و فساد شده است. در اقتصاد ایران یک نظام تنازلی مالیاتی برقرار بوده که تنها به نفع پردرآمدها و طبقه برخوردار و به زیان عموم مردم است.
وی اضافه کرد: نفوذ گسترده نهادهای نظامی، انتظامی، امنیتی و بنیادهای مختلف در اقتصاد هرروز جا را برای فعالیتهای سالم بخش خصوصی تنگ کرده و همین مسئله خود به فساد منجر شده است و به همین دلیل در دو دهه اخیر شاهد فرار سرمایهها هستیم و بهدنبال آن بیکاری و تورم مستمر به وجود آمده و انباشت نارضایتیها را امکانپذیر کرده است.
این کارشناس اقتصادی با اشاره به فرار مغزها گفت: اشکال مختلف تبعیضها در گزینشهای مختلف و در استخدامها علت اصلی فرار مغزها و به وجود آمدن مشاغل غیررسمی بوده است، گفت: از سوی دیگر دستمزدهای اندک به این شرایط نابرابر دامن زده است. همچنین رشد بازارهای سیاه مختلف را شاهد هستیم به نحوی که بسیاری از آنها از سوی دستگاههای حکومتی و دولتی سازماندهی میشوند.
به گفته راغفر، نابرابریهای گسترده منجر به از بین رفتن فرصتها و تشدید فاصله درآمدها شده و مردم ایران قربانی فقر کمرشکن هستند.
وی درباره ابرچالشهای اقتصاد ایران گفت: جمعیت و اشتغال، انرژی و آب، نوآوری و فناوری و دیپلماسی اقتصادی از ابرچالشهای راهبردی اقتصاد ایران به شمار میروند و از هم اثر میپذیرند و بر یک دیگر هم اثر میگذارند و همه اینها منجر به بروز فساد در کشور شده و نوع نظام تدبیر فساد را در کشور تشدید کرده است.
عضو هیئت علمی دانشگاه الزهرا(س) با بیان راهکاری تأکید کرد: برای حل مشکلات باید سیاستهای اقتصادی به نسل جوان سپرده شود و همچنین نهادهای قدرت باید از اقتصاد خارج و از سوی دیگر سهام شرکتها به مردم واگذار شود. در کنار این موارد اصلاح نظام مالیاتی مدنظر قرار گیرد و و به نظام مالیاتی تصاعدی تبدیل شود.
راغفر پیشنهاد کرد: ما به یک نظام بازتوزیعی نیاز داریم تا همه آحاد جامعه بهویژه آنهایی که سهمی نداشتهاند را صاحب سهم کنیم و میتوان در این زمینه از منابع مالیاتی بهره برد. از همه مهمتر اینکه اصلاحات نظام بانکی هم باید اولویت داشته باشد، طوریکه نظام بانکی بهصورت عادلانه دسترسی مردم به منابع را فراهم سازد و همچنین باید منبع تأمین مالی هر فعالیتی مشخص شود که متأسفانه در برنامهها چنین موضوعی لحاظ نشده است.
وی در پایان گفت: اگر اصلاحات اساسی و ساختاری صورت نگیرد آنچه در آینده متوجه کشور میشود پرهزینه خواهد بود که در 40 سال گذشته آن را تجربه نکردهایم.
انتهای پیام