به گزارش ایکنا، جلسه تفسیر قرآن کریم، توسط آیتالله علیاکبر سیفی مازندرانی، از اساتید درس خارج حوزه علمیه قم، روز گذشته اول بهمنماه در مدرسه فیضیه برگزار شد.
در ادامه گزیده مباحث این جلسه را میخوانید؛
نکتهای از بحث قبلی باقی مانده است و آن نکته مربوط به روایاتی است که ذیل آیه شریفه «خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا» وارد شده است و بر این معنا دلالت دارند که حوا از ضلع ایسر آدم خلق شده است. برخی گفتند این روایات معارض دارد لذا لازم است روایات را بررسی کنیم تا این معارضه حل شود. ضمن اینکه این بحث از نظر عقیدتی بحثی مهم و عام البلوی است.
ما در این زمینه دو طایفه روایت داریم؛ یک طایفه آنهایی است که بر وفق این مدعا است و طایفه دوم روایاتی که خلاف این مدعا است. من روایتی که برخلاف این مدعا است را میخوانم تا به روایات موافق برسیم.
متن روایت: «رُوِی عَن زُرارَةَ أنَّهُ قالَ: سُئِلَ أبو عَبدِ اللّهِ(ع) عَن خَلقِ حَوّاءَ، وقیلَ لَهُ: إنَّ اُناساً عِندَنا یقولونَ: إنَّ اللّهَ عَزَّ وجَلَّ خَلَقَ حَوّاءَ مِن ضِلعِ آدَمَ الأَیسَرِ الأَقصی. فَقالَ: سُبحانَ اللّهِ وتَعالی عَن ذلِک عُلُوّاً کبیراً، أ یقولُ مَن یقولُ هَذا، إنَّ اللّهَ تَبارَک وتَعالی لَم یکن لَهُ مِنَ القُدرَةِ ما یخلُقُ لِادَمَ زَوجَةً مِن غَیرِ ضِلعِهِ، ویجعَلُ لِلمُتَکلِّمِ مِن أهلِ التَّشنیعِ سَبیلاً إلَی الکلامِ، أن یقولَ إنَّ آدَمَ کانَ ینکحُ بَعضُهُ بَعضاً إذا کانَت مِن ضِلعِهِ، ما لِهؤُلاءِ حَکمَ اللّهُ بَینَنا و بَینَهُم.
ثُمَّ قالَ(ع): إنَّ اللّهَ تَبارَک وتَعالی لَمّا خَلَقَ آدَمَ(ع) مِن طینٍ، وأمَرَ المَلائِکةَ فَسَجَدوا لَهُ، أَلقی عَلَیهِ السُّباتَ ثُمَّ ابتَدَعَ لَهُ حَوّاءَ، فَجَعَلَها فی مَوضِعِ النُّقرَةِ الَّتی بَینَ وَرِکیهِ، وذلِک لِکی تَکونَ المَرأَةُ تَبَعاً لِلرَّجُلِ، فَأَقبَلَت تَتَحَرَّک فَانتَبَهَ لِتَحَرُّکها، فَلَمَّا انتَبَهَ نودِیت أن تَنَحَّی عَنهُ، فَلَمّا نَظَرَ إلَیهَا نَظَرَ إِلی خَلقٍ حَسَنٍ یشبِهُ صُورَتَهُ غَیرَ أنَّها اُنثی، فَکلَّمَها فَکلَّمَتهُ بِلُغَتِهِ، فَقالَ لَها: مَن أنتِ؟ قالَت: خَلقٌ خَلَقَنِی اللّهُ کما تَری.
فَقالَ آدَمُ(ع) عِندَ ذلِک: یا رَبِّ ما هَذَا الخَلقُ الحَسَنُ الَّذی قَد آنَسَنی قُربُهُ وَالنَّظَرُ إلَیهِ؟ فَقالَ اللّهُ تَبارَک وتَعالی: یا آدَمُ هذِهِ أمَتی حَوّاءُ، أفَتُحِبُّ أن تَکونَ مَعَک تُؤنِسُک وتُحَدِّثُک وتَکونَ تَبَعاً لِأَمرِک؟ فَقالَ: نَعَم یا رَبِّ ولَک عَلَی بِذلِک الحَمدُ وَالشُّکرُ ما بَقیتُ»
لفظ «روی» که در ابتدای روایت آمده است یعنی روایت مرسل است. معنای روایت این است از امام صادق(ع) درباره خلقت حوّا پرسیده و به ایشان گفته شد: در میان ما مردمی هستند که میگویند خداوند عز و جل، حوّا را از دنده انتهایی سمت چپ آدم آفرید. امام فرمود: خدا، پاک و بسی برتر است از این نسبتها که به او میدهند. آیا کسی که این سخن را میگوید، معتقد است که خداوند تبارک و تعالی قدرت نداشته برای آدم، همسری از غیر دنده او بیافریند و راه را برای بدگویان باز میگذارد که بگویند: آدم، با خودش نزدیکی میکرد، چون حوّا از دنده او بوده است؟ اینان را چه میشود؟ خدا، میان ما و ایشان، دادرسی کند.
سپس فرمود: «خداوند تبارک و تعالی، آن گاه که آدم(ع) را از گِل آفرید و به فرشتگان فرمود که برایش به سجده افتادند، او را در خواب فرو برد. سپس حوّا را برایش ابداع کرد و او را در محلّ فرورفتگی میان دو کفَل او قرار داد، تا بدین ترتیب، زن، پیرو مرد باشد. حوّا، شروع به تکان خوردن کرد و آدم، از تکانهای او بیدار شد. چون بیدار شد، به حوّا ندا آمد که: از او بر کنار باش.
چشم آدم که به او افتاد، مخلوقی زیبا دید که به شکل و شمایل خود اوست؛ امّا ماده بود. با او سخن گفت و حوّا هم با زبان خود او به وی پاسخ داد. آدم پرسید: تو کیستی؟ گفت: چنان که میبینی، مخلوقی هستم که خدایم آفریده است. در این هنگام، آدم گفت: خداوندا، این مخلوق زیبایی که در کنار او بودن و نگریستن به او مرا دل شاد میسازد، چیست؟ خداوند تبارک و تعالی فرمود: ای آدم، این کنیزم حوّاست. دوست داری که همدم و هم سخن تو باشد و از دستورهای تو پیروی کند؟ آدم(ع) گفت: آری ای پروردگار من، و تا زنده باشم، برای این کار، تو را سپاس خواهم گفت».
پس این روایت مخالف آن ادعا است ولی مشکلش این است که این روایت، مرسل است. بنابراین این روایت به تنهایی قابلیت معارضه با روایات طایفه اول را ندارد. این نکته را هم عرض کنم که در اینجا شیخ صدوق میگوید روایاتی که دلالت دارد حوا از ضلع آدم خلق شده است صحیح است و معنایش این است که حوا از طینتی که بعد از خلق آدم اضافه آمده خلق شده است.
حرف ما این است روایاتی که در این زمینه وارد شده است متعدد است و این روایات ظهور دارد که حوا از خود ضلع ایسر خلق شده است. در یکی از همین روایات میخوانیم: «أن حواء خلقت من ضلع آدم القصوی الیسری» یعنی حوا از ضلع چپ پایین یا همان دنده آخرین آدم خلق شده است. این روایت صریح در این معنا است و سندش هم معتبر است. در ادامه همین روایت میخوانیم: «و أضلاع الرجال تنقص و أضلاع النساء تمام» یعنی به همین دلیل است که دندههای مرد ناقص و دندههای زن ناقص است.
در روایت دیگری آمده است: «إِنَّ اللَّهَ تَعَالَی خَلَقَ آدَمَ مِنَ الْمَاءِ الْعَذْبِ وَ خَلَقَ زَوْجَتَهُ مِنْ سِنْخِهِ فَبَرَأَهَا مِنْ أَسْفَلِ أَضْلَاعِهِ فَجَرَی بِذَلِکَ الضِّلْعِ سَبَبٌ وَ نَسَبٌ ثُمَّ زَوَّجَهَا إِیَّاهُ فَجَرَی بِسَبَبِ ذَلِکَ بَیْنَهُمَا صِهْرٌ وَ ذَلِکَ قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ نَسَباً وَ صِهْراً فَالنَّسَبُ یَا أَخَا بَنِی عجلٍ مَا کَانَ بِسَبَبِ الرِّجَالِ وَ الصِّهْرُ مَا کَانَ بِسَبَبِ النِّسَاءِ» یعنی خداوند تبارک و تعالی آدم را از آب شیرین خلق کرد و همسرش را نیز از همان نسخ آفرید. خداوند همسر آدم را از انتهای دندههای او خلق کرد. سپس در آن ضلع خویشاوندی و نسب به وجود آورد پس او را به همسری آدم درآورد، و به این ترتیب این دو آدم و حوّا «الصِّهْرُ» یعنی خویشاوندی سببی برقرار شد.
این روایت دلالت دارد که منشا پیدایش بشر و نسب و سبب همین ضلع بوده است. در مجموعه این روایات دلالت دارد که حوا از ضلع ایسر خلق شده است و ما باید این مضمون را از روایات اخذ کنیم. نکته دیگری که این نصوص دارد این است که خود ضلع منشا پیدایش است و نه فاضل طین آدم. پس اینکه حوا از ضلع ایسر آدم آفریده شده است صحیح است و چند روایت معتبر شاهد آن است.
انتهای پیام