آنچه در سالهای اخیر در سینماهای کشور به اسم فیلم طنز دیدهایم، عمدتاً کارهایی سخیف است که فقط چشم به گیشه دوختهاند. در این میان تعدادی اندک از فیلمها در کنار توجه به جذب مخاطب، مفاهیم مختلف فرهنگی، اجتماعی و سیاسی را نیز مدنظر قرار دادهاند. فیلم «بانکزدهها» که کارگردانی با پیشینه سینمای دفاع مقدس آن را کارگردانی کرده از این دست فیلمهای طنز است و در آن به اختلاس مالی در کشور پرداخته میشود.
جواد اردکانی، کارگردان و علی رویینتن، تهیهکننده این اثر سینمایی، در میزگردی با حضور خبرنگار ایکنا به بحث درباره این فیلم پرداختهاند که در ادامه میخوانید.
ایکنا – در ابتدا درباره چرایی و چگونگی ساخت «بانکزدهها» توضیح دهید.
اردکانی: کارگردانی «بانکزدهها» را به صورت مشترک با علی بوکائیان انجام دادم، زیرا اواسط فیلمبرداری به کرونا مبتلا شدم و نتوانستم سر صحنه حاضر شوم. شاید بتوان گفت آقای بوکائیان بیشتر فیلم را کارگردانی کردهاند. جامعه امروز درگیر مسائل اقتصادی است. به همین دلیل بهترین کار ساخت چنین اثری بود. البته چون نمیخواستم کام تماشاگر را تلخ کنم، زبان طنز را برای ساخت فیلم انتخاب کردم.
رویینتن: وقتی آقای اردکانی فیلمنامه را برای مطالعه به من داد با خواندن آن جذب قصه شدم. نوشتههای این فیلمساز را بسیار دوست دارم. این امر به سالهای اخیر مربوط نمیشود، بلکه از زمانی که در مشهد نمایشهای تئاتر را روی صحنه میبرد کارهایش را دوست داشتم. در نوشتههایش شعار نیست، مثلاً شخصیتپردازی اردکانی از شهید برونسی و شهید کاوه اینگونه است.
فیلم جواد اردکانی را یک کار استراتژیک میدانم، چون در مقطعی نیاز است فیلم درباره جنگ ساخته و زمانی نیاز است که درباره شهر فیلمسازی شود. مشکلات اقتصادی در جامعه فعلی باعث شده است که برخی دستشان را در جیب دیگران فروببرند و این امر در فیلم «بانکزدهها» به خوبی نمایش داده میشود. همچنین، این اثر به موضوع رباخواری و پول حرام توجه میکند که مردم آن را بسیار نقد میکنند.
ایکنا – وقتی تیزر فیلم را میبینیم فکر میکنیم با یک اثر گیشهای مواجه هستیم. این امر برای کارگردانی نظیر جواد اردکانی که فیلمساز دفاع مقدس است کمی دور از ذهن است. آیا شرایط روز سینما شما را به سمت ساخت کاری نظیر «بانکزدهها» سوق داد؟
اردکانی: جنگ امروز اقتصادی است؛ جنگی که هر دو طرف آن داخل کشورند. جنگ اقتصادی سختتر از جنگ دفاع مقدس است، چون در این جنگ دشمن خارج از کشور نیست. حتی نمیتوانم بگویم دشمن طرف مقابل است، زیرا برخی مواقع دزدیها از طرف مسئولان صورت میگیرد! این معضل به اندازهای خطرناک است که نه تنها تبعاتش ایران را از بین خواهد برد، بلکه به اسلام ضربه خواهد زد.
در دنیا مدعی اسلام و تشیع هستیم، اما متاسفانه تصویری که از خود ارائه میدهیم به هیچ وجه قابل دفاع نیست. برای همین خطر جنگ اقتصادی از جنگ تحمیلی بیشتر است. در آن جنگ نهایتاً خاک میدادیم، اما در این جنگ از باورها و اعتقادات هزینه میشود. این امر سبب خواهد شد که در جامعه دروغ و نیرنگ عادی شود، مثل رشوه گرفتن. جمالزاده اثری به نام «خلقیات ما ایرانیان» دارد و در آن درباره 800 سال پیش مینویسد، موضوعاتی که نظیرش را در زمان حال شاهدیم که در «بانکزدهها» تلاش کردم به آن بپردازم.
حال درباره زبان طنز اثر صحبت میکنم. نکته اول به شورای نظارت برمیگردد که تابع هیچ قانونی نیست! بخشهای نظارتی طبق آییننامه سال 1361 کار میکنند. نکته عجیبتر اینکه آن آییننامه جز دو بند رونویسی از آییننامهای از سال 1345 است! در جامعه فعلی همه چیز سلیقه شده است. این امر ربطی به تغییر دولتها ندارد، چون در دولتها شوراهایی وجود دارد که با تغییر هریک از آنها قانون تغییر میکند. اگر میخواستم حرفهایی را که در «بانکزدهها» بیان شده است به زبان جدی بگویم، به آن اجازه ساخت داده نمیشد. البته تهیهکننده برای گرفتن مجوز همین کار با مشکلات بسیاری روبهرو شد.
نکته دیگر به سرمایهگذاری این کار مربوط میشود. هزینه ساخت این کار از طرف بخش خصوصی تأمین شد. در چنین وضعیتی بهترین راه برای بازگشت سرمایه ساخت طنز است. برخی از صحنهها صرفا برای تیزر به کار گرفته شد. اگر به کیفیت کار آسیبی وارد نشود، اشکالی ندارد تا برخی صحنهها برای بالا رفتن فروش در یک فیلم قرار گیرد.
رویینتن: در «بانکزدهها» نقدها و کنایههایی وجود دارد که شاید بازگویی آن با زبانی غیر از طنز ممکن نبود. برای نمونه برخی از آدمها برای رسیدن به مقاصد خود از تشرع وام میگیرند. آیا میتوان این حرف را غیر از زبان طنز بیان کرد؟ همچنین، فیلم با سرمایه شخصی ساخته شده است. کارگردان خانهاش را برای ساخت فیلم فروخت. پس ایرادی ندارد برای افزایش فروش برخی صحنهها در کار گنجانده شود.
ایکنا- درباره شخصیتپردازی و تیپسازی در فیلم صحبت کنید.
اردکانی: یکسری از نقشهای ما تیپ هستند، زیرا نیازی نیست تبدیل به شخصیت شوند. در فیلم کمدی نیازی به شخصیت نیست، بلکه به تیپ نیاز است، چون تماشاگر با یکسری تیپها همراه میشود. برای مثال به شخصیت علی انصاریان یا قاسم زارع در فیلم اشاره میکنم. تنها شاید درباره «حشمت» کمی از تیپ دور شده و به شخصیت نزدیک شدهایم. در کار طنز اشتباه است که از تیپ بگذریم تا به شخصیت نزدیک شویم.
آگاهانه قاسم زارع را برای نقش «قاضی نازی» انتخاب کردیم، چون میدانستیم تماشاگر از او تصوری در ذهن دارد. این امر به ما کمک کرد، زیرا در قسمت پایانی فیلم یکباره شخصیت قاضی نازی تغییر میکند و این امر برای تماشاگر جذاب است که به واسطه تیپسازی به وجود آمد.
ایکنا – این فیلم در جشنواره فیلم فجر حضور نداشته است، در این باره توضیح دهید.
رویینتن: هر کاری که مستقل عمل کند دردسرساز است. روز اول این نکته را به کارگردان گفتم. به نظرم اگر فیلم به جشنواره فیلم فجر میرفت، توقیف میشد و یکی از غیرکلیشهایترین کارها در حوزه طنز است.
ایکنا – پایان فیلم همانگونه بود که مد نظر داشتید؟
اردکانی: شاید پایان فنی کار جایی باشد که قاضی قلابی به اتفاق همدستانش دیگران را فریب میدهد که بسیار تلخ و ناامیدکننده است. در «بانکزدهها» میخواستم روزنه امیدی را باز کنم. برای همین شخصیت «حشمت» بازمیگردد و در نهایت متوجه حقیقت میشود و تصمیم میگیرد که به دنبال خلافکار اصلی برود.
ایکنا – در سکانسی از فیلم حکمهایی داده میشود که در واقعیت صحیح نیستند. این اتفاق چه مبنایی داشت؟
اردکانی: قاضی، قلابی است و قرار نیست احکامی که صادر میکند درست باشد. در فیلم چند دزد میخواهند مال سرقتشده را تقسیم کنند. آنها برای تقسیم پول به دستور قاضی تصمیم میگیرند که هر کس به میزانی که مرتکب جرم شده است از پول سهم ببرد. پس مسلم است آنچه رخ میدهد بر پایه واقعیت نباشد.
ایکنا – در پایان اگر صحبتی باقی مانده، فرمایید.
رویینتن: ما در سینما یکسری تقسیمبندیها داریم که درست نیست. برای نمونه دستهبندی بازیگران که آنها را به تجاری یا خردمند تقسیم میکنیم! این اشتباه است. میخواهم تلویزیون را نقد کنم. آیا سیما نباید از تولیدات داخلی حمایت کند؟ آیا تلویزیون مسئولیتی برای حمایت از آثار داخلی ندارد؟
اردکانی: در هر فیلمی یکی از اهرمهای موفقیت جذب اسپانسر است. متاسفانه در این کار موفق نشدیم به این امر دست پیدا کنیم. برای کارهایی که موضوعشان نظیر چیزی است که «بانکزدهها» مطرح میکنند مسیر باز نیست. من این اتفاق را بعینه شاهد بودم که اسپانسری تا متوجه شد موضوع فیلم به بانکها برمیگردد از آن کنارهگیری کرد. میخواهم به عدم همراهی شهرداری در دوره آقای زاکانی اشاره کنم. البته این بدان معنا نیست که در گذشته وضعیت مطلوب بود، اما همان حمایت اندک وجود ندارد.
رویینتن: در این فیلم با سختیهای بسیاری روبهرو شدیم. ابتدا اینکه دوست عزیزی چون علی انصاریان را از دست دادیم. همچنین در زمان اکران با موانعی مواجه شدیم که به کار ضربه جدی زد. کرونا و مسائلی که در جامعه به وجود آمد عملاً این فیلم را به زمین زد. امیدوارم این فیلم در دنباله خود که یا فیلم خواهد بود یا سریال، بتواند جبران مافات کند.
گفتوگو از داوود کنشلو
انتهای پیام