طی روزهای اخیر خبر انتقال دبیرخانه شورای توسعه فرهنگ قرآنی به سازمان تبلیغات اسلامی به پربحثترین خبر حوزه فعالیتهای قرآنی کشور تبدیل شده و مخالفان بیشماری را در کنار موافقان به خود مشغول کرده است.
بیش از همه این موافقان و مخالفان، مدیران نهادهای قرآنی کشور و آنهایی که مراودات بیشتری با دبیرخانه شورای توسعه دارند، در صف اول واکنش نسبت به این موضوع قرار گرفتهاند. حمید مجیدیمهر که باید او را به واسطه ریاست مرکز امور قرآنی سازمان اوقاف و امور خیریه همهکاره و فرد اول امور قرآنی این سازمان عریض و طویل قلمداد کرد، ازجمله این مدیران است.
او که با دبیری ستاد راهبری طرح ملی حفظ قرآن کریم بیشترین مراودات را با شورای توسعه فرهنگ قرآنی دارد و با برگزاری مسابقات بینالمللی قرآن جمهوری اسلامی ایران یکی از دو رویداد مهم بینالمللی کشور در حوزه قرآن را تمشیت میکند، سرنوشتی گرهخورده با شورای توسعه پیدا کرده است، سرنوشتی که انتقال دبیرخانه شورای توسعه میتواند عملکرد فعالیتهای زیر نظر او را تحتالشعاع قرار دهد.
مجیدیمهر در گفتوگو با خبرنگار ایکنا به بیان دیدگاههای خود در مورد این تصمیم جنجالی که آن را «خطای راهبردی» نیز میداند، پرداخته است.
مشروح گفتوگوی رئیس مرکز امور قرآنی سازمان اوقاف و امور خیریه با خبرنگار ایکنا آمده است.
ایکنا - انتظار میرود شورای عالی انقلاب فرهنگی در شرایط کنونی که معاندان به تعارض علنی با قرآن کریم پرداختهاند، به جای تصمیمگیری برای انتقال، برای تحقق بیانیه گام دوم انقلاب با همه توان برنامهریزی و در قالب قرارگاهی فعال عمل نموده و بر اساس شاخصهای توسعه فرهنگ قرآنی، نهادهای قرآنی را مورد رصد و پایش قرار دهد. شما به عنوان مدیر یکی از سازمانهایی که در توسعه فعالیتهای قرآنی مشارکت دارد و دبیر یکی از کمیسیونهای این شورا نیز هستید، آیا اصولاً مأموریتهای شورای توسعه فرهنگ قرآنی را قابل واگذاری میدانید؟
به نظرم پاسخ روشن است. هر کسی با اهداف و اسناد منشور توسعه فرهنگ قرآنی آشنا باشد با بنده همعقیده خواهد بود که پیاده کردن مدل کارکردی نظام توسعه فرهنگ قرآنی و معماری صورت گرفته در آنکه منشور توسعه در سال ۱۳۸۸ بر اساس آن تهیه شده است نیاز به ایفای نقش در سه ساحت «سیاستگذاری»، «هماهنگی» و «نظارت» دارد؛ این موارد از شئون یک نهاد بالادستی است.
سازمانها و نهادهای فرهنگی در کشور ممکن است در حوزه پشتیبانی و اجراییِ مأموریتهای خود موفق عمل کنند (که البته ارزیابیهای کلی صورت گرفته بیانگر وضعیتی غیرازآن است و ما به دلیل برخی چالشها و موانع رضایت کامل از کارهای قرآنی نداریم) اما این به آن معنا نیست که یک نهاد که باید پاسخگوی برنامههای خود باشد بتواند ۵ وزارتخانه و ۱۴ نهاد و سازمان فرهنگی در کشور را بدون حمایت مالی و نیروی انسانی کافی، راهبری، هماهنگی و ارزیابی نماید و همزمان دو شأن اجرا و نظارت را بر عهده داشته باشد.
لذا به نظر میرسد انتقال یک نهاد بالادستی به یک نهاد زیرمجموعه، خطای راهبردی است، همانطور که اداره نهاد ریاست جمهوری را نمیتوان به یکی از استانداریها واگذار کرد، به همین اندازه هم این انتقال خطاست و نیاز به در نظر گفتن تمام ابعاد و پیامدهای این موضوع دارد.
ایکنا - یکی از دلایل این واگذاری که به آن اشاره شده بحث چابکسازی و ایجاد تحول عنوان شده است، آیا میتوان این انتقال را به منزله چابکسازی به شمار آورد؟
تصمیمگیری در امور کلآن که پیامدهای چندین ساله(مثبت یا منفی) دارد، نیاز به مطالعه، شفافیت و اجماع نخبگانی دارد. استدلالی که برای این تصمیم عنوان شده چابکسازی و تحول در مدیریت فعالیتهای قرآنی است، حال این پرسش مهم مطرح است که آیا اقدام صورت گرفته چابکسازی است نام دارد یا باید آن را حذف ظرفیتهای موجود و بیتوجهی به مطالعات راهبردی که در طول این ۱۴ سال انجام شده است، بدانیم؟! قدم اول ایجاد تحول در هر زمینهای، تبیین موضوع برای بازیگران اصلی و مدیران آن است که قرار است تصمیمات و سیاستهای اتخاذ شده را عملیاتی کنند.
لذا حداقل انتظار این است که دلایل کافی برای این تصمیم ارائه شود. ایجاد تحول نیازمند مطالعه، مشورت، آسیبشناسی و داشتن عزم و اراده جدی برای رفع نواقص و موانع است نه اینکه خدای ناکرده شانه خالی کردن و واگذاری مسئولیتها به دیگران باشد؛ اگر از تعابیر مثبت مثل تحول و چابکسازی اینگونه استفاده شود، ممکن است در آینده هر کدام از سازمانها، با هدف تحول و چابک کردن ساختار خود، مأموریتهای خود را نیز واگذار کند.
توجه به این نکته نیز لازم است که ساختار شورای توسعه از ابتدا با توجه به اصل چابکسازی شکل گرفته و به همین دلیل تقسیم کار صورت گرفته است و وجود کمیسیونهای تخصصی در نهادهای مربوطه گویای این واقعیت است. تنها ساختار دبیرخانه به جهت ضرورت شأن سیاستگذاری در شورای عالی انقلاب فرهنگی پیشبینی شده که آنهم در چند سال اخیر دستخوش تغییر شده و به حداقل نیرو بسنده شده است؛ لذا تحقق معنای چابکسازی با این تصمیم محل تأمل است!
ایکنا - فارغ از بحث واگذاری شورای توسعه، یکی از سوالات اصلی انتخاب سازمان تبلیغات اسلامی به عنوان دبیرخانه است، برخی از کارشناسان یکی از دلایل اصلی شکست طرح واگذاری شورای توسعه را همین انتقال دبیرخانه به سازمان تبلیغات میدانند، تحلیل و ارزیابی شما در این زمینه چیست؟
همانطور که عرض کردم تصمیم واگذاری از اساس دارای اشکال است حال این واگذاری به هر نهادی که میخواهد، صورت بگیرد، البته یکی از ضعفهای جدی که به شورای توسعه فرهنگ قرآنی برمیگردد نبود رصد مستمر عملکرد نهادهای قرآنی است که باید حداقل پایشهای سالانهای در دستور کار بود ولی از تاریخ شکلگیری فقط یک بار برنامه پایش انجام شده و نتایج آن هم مشخص و قابل مراجعه است.
علاوه بر آن بر فرض هم اگر دستگاهی موفق بوده این موفقیت در حیطه مأموریتهای همان سازمان بوده است که البته مشاهده میدانی و ارائه تحلیل مثبت و رضایتبخش از این گزارشها محل تأمل است. اتفاقاً یکی از دلایلی که مخالف واگذاری شورای توسعه هستیم این است که متأسفانه مأموریتهای قرآنی برخی از دستگاهها قائم به شخص شده است و در این سالها هم دیده شده حتی بر سر ادغام برخی نهادها بحث بوده است که آیا در معاونتی تجمیع شود یا مأموریتهای آن کاهش داده شود و یا در موضوع خاصی فقط ورود کنند. اینها مواردی است که باید توجه نمود. واقعاً این تصمیم شگفتانگیزی است و هر کس در جریان اهداف متعالی شکلگیری شورای توسعه باشد حتماً از این تصمیم ابراز شگفتی میکند.
ایکنا - بسیاری از کارشناسان در زمینه واگذاری شورای توسعه و انتقال دبیرخانه به سازمان تبلیغات اسلامی تنها به این موضوع بسنده میکنند و پیشنهاد عملیاتی جایگزینی برای این موضوع ندارند، پیشنهاد شما برای این تصمیم که اتخاذ شده است چیست؟
شورای عالی انقلاب فرهنگی، یکی از اصیلترین نهادهایی است که به فرمان مستقیم بنیانگذار انقلاب اسلامی (امام راحل) تشکیل و با حمایتها و راهبریهای مقام معظم رهبری تقویت شده است. شورای توسعه فرهنگ قرآنی به نوعی از افتخارات جمهوری اسلامی در چله اول است، پیشنهاد میکنم به جای تصمیمگیری برای انتقال، در وهله اول و احتمالاً استمرار انفعال و انحلال آن در مراحل بعد در شرایطی که جبهه استکبار با همه توان، جریانی برای معارضه با قرآن کریم و حقایق آن راه انداخته، شورای عالی انقلاب فرهنگی هم برای تحقق بیانیه گام دوم انقلاب با بهرهگیری از همه ظرفیتهای موجود، برنامهریزی و در قالب قرارگاهی فعال عمل نموده و بر اساس شاخصهای توسعه فرهنگ قرآنی نهادهای قرآنی را مورد رصد و پایش قرار دهد. بنابراین انتظار میرود در چنین شرایطی شورای عالی انقلاب فرهنگی تدابیر لازم را برای تقویت و ارتقای فعالیتهای قرآنی اتخاذ کند.
ساختار سازمانهای قرآنی به اندازه شورای عالی انقلاب فرهنگی از استحکام لازم برخوردار نیست کما اینکه در سالهای اخیر هم انحلال یا تجمیع برخی از آنها محل بحث بوده است. لذا لازم است دوراندیشی لازم در این امر صورت پذیرد. اگر دنبال تحقق اهداف منشور توسعه فرهنگ قرآنی هستیم برخی از راهبردهای تعیین شده در سند منشور ازجمله اولویتبخشی به توسعه فرهنگ قرآنی در مهندسی فرهنگی، فقط از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی قابل تحقق است.
تقسیم وظایف و مأموریتهای قرآنی دستگاهها در قالب کمیسیونهایی که هر کدام کارگروههای تخصصی دارد نیز مشخص شده و مسئولیت آموزشهای عمومی قرآنی به وزارت آموزش و پرورش، آموزشهای عالی به وزارت علوم، فعالیتهای تبلیغی و ترویجی به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، ستاد راهبری طرح ملی حفظ قرآن به سازمان اوقاف و ... واگذار شده است، وقتی صحبت از ساختار شورای توسعه میشود معمولاً ساختارهای ذیل آن فراموش میشود. اگر این شورا واگذار شود تکلیف این ساختارهای ایجاد شده چه میشود. آیا یک سازمان قرآنی که تاکنون متولی هیچکدام از این کمیسیونها هم نبوده است میتواند برای وزارتخانهها تعیین تکلیف کند!
قبول داریم که شورای توسعه فرهنگ قرآنی در سالهای اخیر آنطور که باید موفق عمل نکرده است ولی حرف ما این است که بنایی که نیاز به تعمیر و بازسازی دارد را هیچوقت کامل خراب نمیکنند و نباید از ترس مرگ خودکشی کرد! البته دلایل عدم موفقیت را باید ریشهیابی کرد و میتوان این شورا را نسبت به گذشته فعالتر کرد.
ایکنا - به نظر میرسد باید شما را نیز در زمره یکی از مخالفان جدی این انتقال به حساب آورد، این مخالفت را میتوان مخالفت سازمان اوقاف با این واگذاری هم به حساب آورد؟
بله؛ سازمان اوقاف و امور خیریه با هرگونه واگذاری مأموریتهای شورای توسعه فرهنگ قرآنی به هر دستگاه و یا نهادی مخالف است و چنین تصمیمی اگر عملیاتی شود به جای همافزایی و همدلی و تعاملات سازنده، قطعاً در اجرای برنامهها و هماهنگیهای بین سازمانی خلل ایجاد خواهد کرد.
تیمور کاکایی
انتهای پیام