مهمترین واقعه این روزهای جهان اسلام، جنایتها و قساوتهای ظالمان صهیونیستی است که مردم مظلوم غزه را آماج حملات خود قرار دادهاند. هرچند این جنایتها، واکنشهای بینالمللی فراوانی در پی داشته؛ اما سؤالات متعددی در این رابطه، ذهن برخی از جوانان را به خود مشغول کرده است. بر این اساس و بنابر رسالت رسانه در رفع شبهات و دغدغهها و دادن پاسخ مناسب به سؤالات، خبرنگار ایکنا در اصفهان گفتوگویی با احمد فعال اصفهانی، دکترای علوم و معارف نهجالبلاغه و مدرس حوزه و دانشگاه انجام داده است.
نکته بسیار مهمی که در این آیات شریف و در بسیاری دیگر از آیات قرآن وجود دارد، این است که از منظر خدای متعال، دینداری زمانی به وقوع میپیوندد که از حوزه عقاید به حوزه رفتار برسد، همچنان که در آیه ۶۲ سوره مبارکه بقره چنین ذکر شده است: «کسانی که ایمان آوردهاند (مسلمانان) و کسانی که به آیین یهود گرویدند و نصاری و صابئان (پیروان یحیی)، هرگاه به خدا و روز رستاخیز ایمان آورند و عمل صالح انجام دهند، پاداششان نزد پروردگار مسلم است و هیچگونه ترس و اندوهی برای آنها نیست.»
همانطور که ملاحظه میشود، پاداشی که برای پیروان این ادیان ذکر شده، نتایج رفتار دینی است، نه صرفاً عقیده دینی. قرآن در آیه ۸۳ سوره مبارکه بقره نیز چنین میفرماید: «و به یاد آورید زمانی را که از بنیاسرائیل پیمان گرفتیم که جز خداوند یگانه را پرستش نکنید و به پدر و مادر و نزدیکان، یتیمان و بینوایان نیکی کنید و سخن نیک بگویید؛ نماز را برپا دارید و زکات بدهید؛ سپس همه شما جز عده کمی سرپیچی کردید و رویگردان شدید.»
چنانکه ملاحظه میشود، این آیات هم از حیث اعتقادی و هم از حیث رفتاری به پرستش نکردن غیر خدا توصیه کرده؛ اما مابقی آیه شامل توصیههای کاملاً رفتاری است و مشخص میشود که برای سنجش میزان ایمان افراد، رفتار آنها مورد ارزیابی قرار میگیرد. خدای متعال، خود در انتهای آیه میفرماید که تعداد اندکی از انسانها موفق به رسیدن به مرحله رفتاری میشوند. در قرآن هر کجا بحث ایمان مطرح شده، بلافاصله پای عمل و رفتار نیز به میان آمده است.
امیرالمؤمنین(ع) نیز در حکمت ۱۲۵ نهجالبلاغه چنین میفرماید: «من اسلام را بهگونهای برای شما تعریف میکنم که کسی تاکنون چنین تعریف نکرده است.» در ادامه میگوید: «اسلام در مرحله اول تسلیم در مقابل دستورات الهی است که این تسلیم قطعاً در سایه معرفت و شناخت حاصل میشود. تسلیم باید به باور منتهی شود و به یقین برسد؛ سپس باور به تصدیق دستورات الهی منتج و در ادامه وارد مرحله رفتار میشود.» حضرت میفرماید: «تسلیم باید به ادا و عمل منتهی شود.» درواقع امیرالمؤمنین(ع) اسلام را چرخهای تعریف میکند که به بروز رفتار منتهی شود.
لذا تا جایی که رفتار متدینین به دیگر ادیان با دستورات الهی هماهنگ باشد، همواره مورد احترام مسلمانان خواهد بود. توضیح اینکه دستورات مسلم الهی در همه ادیان ثابت هستند؛ مثلاً در دین زرتشت به کردار نیکو، گفتار نیکو و پندار نیکو دستور داده میشود، در حالی که این آموزه، دستوری در همه ادیان ابراهیمی است. در قرآن نیز آیات «عملوا الصالحات»، «قولوا للناس حسنا» و «الذین آمنوا» ذکر شده است؛ پس مادامی که افراد مؤمن به ادیان ابراهیمی در چارچوب ایمان به خدا و رفتار صالح عمل کنند، مسلمانان رفتاری مسالمتآمیز با آنها دارند. پیروان دیگر ادیان در مجلس شورای اسلامی ایران دارای نمایندگانی هستند و این موضوع خود نشاندهنده احترام و پذیرش آنهاست.
در طول تاریخ، مسلمانان بیشترین رواداری را با ادیان و مذاهب گوناگون داشتهاند. در بعضی از کتبی که امروزه در غرب نوشته شده، صراحتاً به این نتیجه پژوهشی اشاره شده است که با ورود اسلام به سرزمین ایران، پیروان ادیان دیگر مانند کیش مانوی که تا آن زمان در شرایط سختی زندگی میکردند، با رواداری و رفتار مسالمتآمیز مسلمانان و شیعیان مواجه شدند. در گفتوگویی که با مرحوم زاون قوکاسیان، مستندساز بزرگ ارمنی ساکن اصفهان داشتم، ایشان بر زندگی راحت و مسالمتآمیز خود و همکیشانش در شهر اصفهان اذعان داشت و میگفت: من در بین مسلمانان ایران، راحتتر از مردم دیگر ادیان در دیگر کشورها زندگی میکنم.
ریشه فضل در زبان عربی به معنای برتری و استیلا نیست. ترجمه فضل به برتری، اشتباهی بود که اتفاقاً بسیار رایج شد. فضل به مفهوم فزونی است. خدای متعال در آیات مورد نظر چنین میفرماید که شما (ای یهودیان)، بهواسطه اینکه خدا را پرستیدید، یگانهپرست شدید و عمل و رفتار شما براساس دستورات خدا بود، پروردگار چیزی اضافهتر از دیگر انسانهای همعصر خودتان به شما عطا کرد. در این آیات توجه به چند نکته ضروری است؛ اولاً منظور از کلمه «العالمین» در این آیات، همه مردم در همه زمانها نیست، بلکه مقصود آیه، مردم همان زمان هستند که همه مفسران قرآن این نکته را ذکر کردهاند.
نکته دوم اینکه عطای آن فزونی که در این آیات ذکر شده، بهواسطه رفتار دینی یهودیان بوده است؛ لذا این برداشت که قوم بنیاسرائیل بر همه انسانها در همه طول تاریخ برتری دارند، پذیرفتنی نیست؛ اما متأسفانه گروهی از یهودیان با سوءبرداشت، خود را قوم برتر نامیدند.
پیدایش صهیونیسم از تفکرات روزنامهنگاری مجارستانی به نام تئودور هرتزل شروع شد. او به بیان تئوریهایی درباره برتری یهود بر دیگر ادیان و اقوام پرداخت و از این راه توانست پروتکلهایی به امضای گروهی از بزرگان یهود برساند که مطالعه این پروتکلها را به جوانان اکیداً توصیه میکنم. به هر حال برای اجرای این پروتکلها، سرزمینی از نیل تا فرات در نظر گرفته و بیان شد که یهود، قوم برتر است و بقیه اقوام باید زیرمجموعه آنها قرار گیرند. براساس این پروتکلها، دولتی جعلی تشکیل شد و بر همین مبنا به بهانههای دروغی همچون کورههای آدمسوزی و... متوسل شدند. آنها جریان عظیم رسانهای همچون کمپانیهای برجسته فیلمسازی، انیمیشنسازی و خبری را نیز با خود همراه و عرفان یهودی، صهیونیستی و کابالیسم را تبلیغ کردند. رجوع به آثار استاد مرحوم فرجنژاد در زمینه سینما و اسطورههای صهیونیستی مفید خواهد بود.
این ادله در مرحله اول شامل ادله عامی است که بر مبارزه با ظلم و ظالم دلالت دارند و هم در آیات و هم در روایات مطرح شده است؛ مثلاً در جایی امیرالمؤمنین(ع) توصیه کرده که با مظلوم همراه باش و به او کمک کن؛ اما با ظالمان مبارزه کن. خداوند نیز در آیه ۴۰ سوره حج چنین فرموده است: «همانها که از خانه و شهر خود، به ناحق رانده شدند، جز اینکه میگفتند: پروردگار ما، خدای یکتاست و اگر خداوند بعضی از مردم را بهوسیله بعضی دیگر دفع نکند، دیرها و صومعهها و معابد یهود و نصارا و مساجدی که نام خدا در آن بسیار برده میشود، ویران خواهد شد و خداوند کسانی را که یاری او کنند و از آیینش دفاع نمایند، یاری میکند؛ خداوند قوی و شکستناپذیر است.»
منظور این آیات، کسانی هستند که به ظلم و جور از خانههایشان رانده شدند و خداوند مجوز مبارزه را به آنها داده است. خدای متعال در ادامه آیه منطق مبارزه با ظالمانی را که یکی از مصداقهای امروزی آنها قطعاً صهیونیستها هستند، بیان میکند که اگر مجوز این دفع شر و رخصت جنگ را نداده بود، صومعهها، دیرها، کنشتها، مساجد و کلاً تمام عبادتگاههای ادیان گوناگون که نام الله و نماز در آنها خوانده میشود، نابود میشد و از بین میرفت. همانطور که صهیونیستها در این ایام به کلیساها حمله کردند، قطعاً بدانید که روزی سراغ عبادتگاههای یهودیان میروند و به آنها یورش خواهند برد. مسلماً کسانی که به مسجد رحم نکردند، به دیگر عبادتگاههای ادیان گوناگون نیز رحم نخواهند کرد. مصادیق امروزی این آیات، وقایع جاری در غزه است.
اساساً ایرانیها از قدیمالایام تا امروز، دارای دو خصلت برجسته بودهاند؛ یکی اینکه همواره انسانهای ظلمستیزی بوده و قاطبه آنها هیچگاه زیر بار ظلم نرفتهاند. با مراجعه به تاریخ مشخص میشود که هرگاه متجاوز ظالم با زور و ستم، پای به این کشور نهاده، پس از مدتی، مجذوب مرام و آیین ایرانیان شده و رنگ و بوی آیین آنها را به خود گرفته است. یکی از این فرهنگها این بوده که ایرانیان نه تنها زیر بار ظلم نمیرفتند، بلکه ظالم را نیز از خوی ظالمانه خود دور میکردند و بر او تأثیر فراوان میگذاشتند. در برهههایی از تاریخ که ایرانیها مبارزه کردند، کشتهها و شهدایی تقدیم کردند؛ اما زیر بار ظلم زندگی نکردند.
خصلت دیگر ایرانیان این بود که در برابر ظلمی که در هر کجای این جهان اتفاق میافتاد، ساکت نبودند و ظلم را که برای خود نمیپسندیدند، برای دیگری هم روا نمیدانستند. در ادبیات کهن ما همچون شاهنامه فردوسی، این دو خصلت انسانی بهوفور به چشم میخورد. این اصلی اساسی برای هر ایرانی وطنپرستی است که ظلم را نمیتواند تحمل کند، با آن به مخالفت میپردازد و از هر نوع کمکی که به نابودی ظلم در جهان منجر شود، دریغ نخواهد کرد.
با وجودی که ما مسلمانیم و پیامبر ما، حضرت محمد مصطفی(ص) است؛ اما بنابر متون دین مبین اسلام، دیگر انبیای الهی نیز برای ما مقدس و قابل احترامند. توضیح اینکه در آیات ابتدایی سوره بقره، خداوند افرادی را متقی نامیده است که علاوه بر ایمان به پیامبر اسلام(ص)، به دیگر انبیای الهی نیز ایمان داشته باشند. شیعیان همانگونه که اهل بیت(ع) را مقدس میشمرند، به دیگر انبیای الهی نیز ایمان دارند. مسلمانان حضرت موسی(ع) را یکی از پیامبران اولوالعزم میدانند، بهطوری که در روایات متعدد، از این پیامبران بزرگوار، نقل قولهایی به چشم میخورد. در زیارتنامههایی که برای زیارت ائمه بزرگوار روایت شده نیز آنها وارثان دیگر انبیای الهی خوانده شدهاند.
نکته دیگر در این رابطه این است که سرزمین فلسطین متعلق به تمام فلسطینیها با هر دین و آیینی است و حکمرانی آنجا نمیتواند صرفاً در اختیار صهیونیستها قرار گیرد. در آن سرزمین، یهودیان، مسیحیان و مسلمانان باید از حقوقی برابر برخوردار و در کنار یکدیگر و ذیل گفتمان توحیدی، زیستی مسالمتآمیز داشته باشند؛ ولی فرقه صهیونیسم عدالت و مساوات را قبول ندارد و خود را مالک اصلی و برتر بیتالمقدس میپندارد. البته هماکنون این تفکرات افراطی صهیونیستها مخالفانی در سراسر جهان پیدا کرده است و خود یهودیان نیز به این تفکرات، اعتراض نشان میدهند.
الههسادات بدیعزادگان
انتهای پیام