به گزارش ایکنا، جلسه درس تفسیر قرآن آیتالله ابوالقاسم علیدوست؛ استاد درس خارج حوزه علمیه قم، با محوریت تفسیر سوره بقره، صبح امروز شنبه 13 آبانماه، در فضای مجازی منتشر شد.
در ادامه گزیده مباحث این جلسه را میخوانید؛
بحثهایی که داشتیم به آیه «ذَلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِلْمُتَّقِينَ» رسید. بحث ما راجع به اشکال معروفی است که به دلیل تعبیر «هدی للمتقین» مطرح شده است. هفته گذشته من اشکال را توضیح دادم. عرض کردم از سه جهت اشکال وارد شده است. یکی اینکه اگر قرآن وسیله هدایت متقین باشد کمال قرآن است؟ خیر، باید وسیله هدایت همه مردم باشد. علاوه بر این، خود قرآن در جای دیگر میفرماید که قرآن هدایت برای ناس است. از همه اینها گذشته ما میبینیم که قرآن خیلی انسانها را هدایت کرده است. پس هم کمال قرآن این نیست و هم اینکه خلاف آیات دیگر و وجدان خارجی است.
قرار شد از راههایی جواب این مشکل را بدهیم. ما برای پاسخ پنج تا راه داریم. یا باید در «الکتاب» تصرف کنیم، یا در «هدی» تصرف کنیم، یا در لام «للمتقین» تصرف کنیم، یا در الف و لام «للمتقین» و یا در خود «متقین». اگر بخواهیم در الکتاب تصرف کنیم باید بگوییم مراد از الکتاب این قرآن موجود در دسترس نیست و مرادش کتاب مکنون است. یعنی ما یک قرآن چاپشده در دسترس داریم که هدی للناس است ولی این قرآن یک ریشه و بنیان دارد. این جواب، جواب خوبی است و دلیلی برای ردش نداریم. پس قرآن یک مکنون دارد، یک مقرون و ظاهر دارد. اگر اینطور باشد قرآن مکنون هدایت برای متقین است ولی قرآن ظاهری برای هدایت عموم است.
راه دیگر این است که در «هدی» تصرف کنیم. ما یک ارائه طریق داریم، یک ایصال الی المطلوب داریم. اگر مراد از هدایت، ارائه طریق باشد، قرآن برای همه ارائه طریق است ولی اگر مراد از هدایت ایصال الی المطلوب باشد، برای متقین است. قرآن سفرهای است که همه از آن بهره میبرند ولی همهاش برای عوام نیست و خواص هم بهره خاص خود را میبرند.
راه سوم این است که در حرف لام تصرف کنیم. چه کسی گفته لام را لام اختصاص و انحصار بگیرید؟ اگر لام تقویت باشد معنای آیه این میشود که قرآن برای هدایت متقین است. در واقع لام تقویت به هدایت انرژی میدهد که در متقین اثر کند.
راه چهارم این بود در الف و لام المتقین تصرف کنیم. ما یک الف و لام کمال داریم که به تجمیع صفات در مابعد اشاره دارد مثلا وقتی میگوییم «زید الرجل» در اینجا الف و لام برای کمال است یعنی زید واقعا مرد است و تمام صفات مردانگی را دارد. در آیه هم میتوانیم الف و لام را برای کمال بگیریم و بگوییم مرتبه عالی هدایت برای متقین است.
راه پنجم هم این بود که در خود متقین تصرف کنیم. معمولا وقتی ما درباره متقین سخن میگوییم یعنی کسی که واجبات را انجام میدهد و محرمات را ترک میکند. اگر اینطور باشد اشکال وارد میشود که آیا قرآن فقط برای هدایت این افراد است یا برای هدایت متحیرین هم هست؟ اگر بگوییم مقصود از متقین کسانی هستند که قلب سالم دارند و لجوج و عنود نیستند، در این صورت مشکل رفع میشود. اگر متقین را اینطور معنا کنیم، متقین یعنی کسانی که حرف حق را میپذیرند؛ در مقابل اشخاص عنود و لجوجی هستند که میگویند به هیچ وجه ایمان نمیآوریم. در یک عبارت میتوانیم بگوییم قرآن کلامی است دلپذیر برای دلهای کلامپذیر.
ببینید، من نمیخواهم بگویم همه این جوابها درست است ولی مسلما اشکالی را باقی نمیگذارد. شاید شما تحقیق کنید پاسخهای دیگری هم پیدا کنید که هیچ اشکالی ندارد. برخی جوابهای دیگری هم دارند مثلا دو نفر از مفسران شیعه و اهل سنت گفتند متقین را به کسانی که بالفعل متلبس به لباس تقوا هستند معنا نکنید، بلکه منظور کسانی هستند که آماده پوشیدن لباس تقوا هستند و بالقوه متقین هستند. اینجا اشکال میشود که به متقی بالقوه که متقی نمیگویند و چنین اطلاقی مجاز است. پاسخ این دو مفسر این است که خب مجاز باشد، اشکالی ندارد. میپرسیم وجه این مجاز چیست؟ پاسخ میدهند وجه این مجاز علاقه مشارفت و نزدیکی است. آیا میتوانیم این نظر را بپذیریم؟ پاسخ ما این است که هرچه سراغ مجاز نرویم بهتر است. باید جایی سراغ مجاز رفت که ناچاریم.
ما تا اینجا دو تا کار کردیم. یکی اینکه جوابهای پنجگانه را مطرح کردیم. دوم اینکه تفسیر دو نفر از مفسران شیعه و اهل سنت را مطرح کردیم. نکتهای که باقی ماند این است که ما در این موارد باید سیاق را هم در نظر بگیریم. وقتی ما خدمت قرآن میرویم باید سیاق را در نظر بگیریم. اگر میخواهید ببینید مراد از متقین کیست ببینید قرآن بعدش چه گفته است. شاید از بعدش برخی مطالب روشن شود. مثلا قرآن در همین سوره در ادامه به دو گروه دیگر اشاره میکند؛ یک گروه کفار هستند و گروه دیگر، منافقین. میخواهم بگویم قرآن یک مثلث درست میکند؛ مثلث متقین، کفار و منافقین. این مثلث میتواند به ما کمک کند متقین را معنا کنیم و مراد از متقین طبق این نگاه کسانی هستند که قلب سالمی دارند.
انتهای پیام