به گزارش خبرنگار ایکنا، نشست «نقش نهاد رهبری در دانشگاهها در اجرای سند دانشگاه اسلامی» امروز دوشنبه 20 آذرماه از سوی پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی برگزار شد.
حجتالاسلام والمسلمین روحالله شاطری؛ دبیر شورای اسلامی شدن دانشگاهها، در این نشست به سخنرانی پرداخت که در ادامه میخوانید؛
سند دانشگاه اسلامی، در دوره تدوین و بازنگری در سال 1392 و ابلاغ آن، به انطباق نظامات چهارگانه دانشگاهی، عنایت کامل داشت و تفاوت آن با سند دوره اول، این بود که سند قبلی، این انطباق را در مفاد و مضامین رعایت نکرده بود و این امر باعث معطل ماندن یکسری امور با اهمیت میشد لذا بر اساس آسیبشناسیهایی که صورت گرفت، انطباق نظام تربیتی، آموزشی، پژوهش و فناوری و نظام مدیریت در دانشگاهها مورد توجه قرار گرفت و سند دانشگاه اسلامی با رویکرد تلاش برای تحقق آرمان معطل مانده نظام تدوین شد.
ما در نظام جمهوری اسلامی ایران شاهد عناوینی هستیم که در مرحلهای با رویکرد آرمانی تدوین شده و به مرور که جلو میآییم با نقصان تحقق مطلوب مواجه میشوند. روزهای اول انقلاب، بحث وحدت حوزه و دانشگاه به عنوان یک آرمان بلند مطرح و گفته شد اگر این دو نهاد، دست به دست هم ندهند و مقدرات این ملت را با رویکرد علمی رقم نزنند نمیتوانیم کامیابی مطلوبی که در ذهن ماست را دنبال کنیم و شاهد اعتلای کشور باشیم اما بعد از چهل سال، هنوز برنامه مدونی برای تعامل علمی و فراگیر حوزه و دانشگاه تدوین و اجرایی نشده است.
یکی از ماموریتهای اصلی نهاد رهبری، اسلامی شدن دانشگاهها یعنی انطباق فرآیندهای جاری و سیاستگذاری و اداره دانشگاه بر اساس اصول، مبانی، ارزشهای اسلامی و سیاستهای کلان و اقدامات مصوب در سند است که ساختارهای اجرایی آن هم فراهم شده است. این سند هنوز بر زمین مانده است اما سوال این است که چرا این سند بر زمین مانده است؟ از زمانی که مرحوم آیتالله مصباح یزدی درجلسات شورای اسلامی شدن دانشگاهها شرکت کردند تا الان، هنوز مبانی تئوریک اسلامی شدن دانشگاهها تدوین نشده است و این در حالی است که پژوهشگاه حوزه و دانشگاه با این ماموریت ایجاد شده است.
بنده بنا دارم در تمام دوران تصدی مسئولیتم، همواره مسائل را بدون تعارف بیان کنم چون معتقدم معضل بزرگ ما در تحقق آرمانها و اهداف، تعارف است و اگر صادقانه با هم حرف بزنیم مشکل را بهتر کشف کرده و آن را حل میکنیم. هیچ ایرادی ندارد که ما توانایی حل یک امر مطلوب را نداشته باشیم اما ایراد این است که اقدام سازماندهی شده و معقولی برای حل مشکلات انجام ندهیم. الان که نزدیک به بیست و هفت سال است که اینکار پیگیری میشود باید سنگ بناهای خوبی را میگذاشتیم. البته یک سری اقدامات انجام شده و جای تشکر دارد اما آیا اینها قانع کننده و راضی کننده بوده است؟ به نظرم نبوده.
اگر قرار باشد ماموریت اسلامی شدن دانشگاهها برای نهاد رهبری مورد بحث قرار گیرد باید بگوییم که نهاد نباید هیچ وقت از این هدف غافل بماند. ما نهاد را با همه ظرفیتهایی که دارد و مشکلات و کمبودهایی که دارد یک طرف میگذاریم و اهداف دانشگاه را با همه نقشی که در جامعه دارد در سوی دیگر بررسی میکنیم. دانشگاهها قرار است برای جامعه اسلامی، حل مسئله کنند و لازمه تحقق این هدف برخورداری از علم نافع و کاربردی است و اگر این علم در راستای نیاز جوامع مسلمان نباشد در نتیجه نمیتواند حل مسئله کند لذا خوب است که نیم نگاهی به وضعیت امروز دانشگاهها داشته باشیم.
آنچه که در سند دانشگاه اسلامی مطرح شده این است که ما باید به سمت تحقق علم نافع و اعتلای ملی، وحدت حوزه و دانشگاه، توسعه معنویت و مواردی از این قبیل برویم. ما امروز به همه این موارد نمیپردازیم بلکه برخی را مورد توجه قرار میدهیم. آیتالله جوادی آملی میفرمایند تا علم، دینی نشود دانشگاه اسلامی نمیشود. معتقدم باید علم مطابق با آموزههای دینی و ارزشهای جامعه اسلامی و مختصات جامعه و زیستبوم باشد. برای اینکه دانشگاه ما اسلامی شود پیش شرط آن، تولید علم دینی است. آیا الان رشتههای دانشگاهی ما با آموزههای دینی و اسلامی انطباق دارند؟ جواب کاملاً منفی است.
سؤال دیگر این است که آیا ریلگذاری مشخصی برای تعامل دانشگاه با حوزه وجود دارد؟ جواب در اینجا هم منفی است لذا اگر نهاد رهبری میخواهد در اسلامی شدن دانشگاهها نقش ایفا کند باید اولویت آن، این باشد که زمینه آزادسازی نیروهای نهفته در افسران جنگ نرم را در دانشگاهها فراهم کند چراکه الان بسیاری از اعضای هیئت علمی مجبور هستند صرفاً موظفی آموزشی و پژوهشی خود را انجام دهند و فرصت چندانی برای پرداختن به سایر امور را ندارند در نتیجه نهاد رهبری باید کاری کند که اعضای هیئت علمی، تمرکز خود را بر تعامل با حوزه علمیه و تولید علم دینی بگذارند. پیشگام حضور علمی نهاد رهبری در دانشگاهها هم اساتید معارفی هستند چراکه اینها قرار بوده رگههایی از معارف دینی را به دانشجویان تزریق کنند تا با آشنا شدن دانشجویان با زبان دینی، زمینه علم دینی در آنها شکل بگیرد.
الان نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها، عنصر اصلی در جذب اعضای هیئت علمی است بنابراین ما میتوانیم در ورودی عناصر علمی دخیل باشیم. جای دیگری که ما میتوانیم دخیل باشیم سرفصلهای درسی است که بخش قابل توجهی از آن در شورای اسلامی شدن دانشگاهها صورت میگیرد لذا ما میتوانیم نظرات خود را نه تنها در دروس معارفی بلکه در دروس عمومی و تخصصی اعمال و فضاهای مناسبی برای اسلامی شدن دانشگاهها فراهم کنیم. زمانی در دانشگاههای ما خبری از اعتکاف نبود و حتی مردم آشنایی چندانی با اعتکاف نداشتند بلکه عده اندکی از مردم در مسجد امام حسن(ع) در قم اعتکاف میکردند لذا ما برای اولین بار در دانشگاه امیرکبیر مراسم اعتکاف برگزار کردیم و به مرور زمان در سایر دانشگاهها توسعه پیدا کرد لذا امروزه یکی از دستاوردهای توسعه معنویت اسلامی در دانشگاهها، همین اعتکاف است.
روزی که قرار بود مراسم اعتکاف شروع شود به خاطر فرار از فشار مذهبیهایی که آن را بدعت میدانستند، اسم آن را اردوی فرهنگی - عبادی اعتکاف گذاشتیم و تنها جایی که حمایت کرد بیت رهبری بود و هدیهای هم برای معتکفین فرستاد. به نظرم در بحث اسلامی شدن دانشگاهها هم نباید به سختی راه یا عدم همسویی یا همراهی مسئولان در بخشهای مختلف نگاه کنیم بلکه باید زمینهها را به شکل علمی، منطقی، معقول و کاملاً دقیق و گام به گام تعریف کرده و ریلگذاری کنیم و جلو بیائیم. نباید توقع داشته باشیم کاری که باید ثمره آن بعد از ده سال حاصل شود برای ما یک روزه نتیجه بدهد. انتظارات بدون اقدام، آرزوهای بدون عمل و دلخوش کردن به شعارها، ما را دهها سال معطل میکند؛ به گونهای که درگام دوم، احتیاج به استارتی شبیه استارت دهه اول داریم.
انتهای پیام