به گزارش ایکنا؛ راحیل فیاضی، دانشجوی دکتری جامعهشناسی در یادداشتی به تعدادی از منابع علمی جهان درباره حجاب و نمادهای آن در جوامع گوناگون پرداخته و برای انتشار در اختیار ایکنا قرار داده است. مشروح این یادداشت در ادامه از نظر مخاطبان میگذرد.
گفتمان پیرامون حجاب جدید نیست. پوشاندن یا نپوشاندن و حجاب یا عدم حجاب، بحثی داغ در بین مسلمانان و غیر مسلمانان، اکنون به طور فزایندهای در سطح بینالمللی مورد بحث قرار گرفته است. شدت بحث در فرانسه باعث شد تا قوانین و اقدامات مشابهی در سایر کشورهای اروپایی نیز مورد توجه قرار گیرد. در ۱۰ فوریه ۲۰۰۴ در فرانسه، محل زندگی بزرگترین جمعیت مسلمان اروپا (۴ تا ۵ میلیون نفر)، مجلس ملی ممنوعیت بحث برانگیز بین المللی روسری موسوم به حجاب برای زنان مسلمانی را که در مدارس دولتی به سر میبرند، تصویب کرد. این در حالی اتفاق افتاد که اسلام دومین دین بزرگ فرانسه است (سزاری، ۱۹۹۷). اگرچه همه نمادهای دینی از حضور در محیط مدرسه منع شده بود، اما توجه گستردهای به حجاب دانش آموزان دختر صورت گرفت. در حالی که این قانون بر همه مذاهب تشکیلدهنده جامعه مکثر فرانسه تأثیر دارد، بحثهای ملی و بین المللی بر اسلام و پیروان آن متمرکز بود.
بسیاری معتقدند که حجاب در شرایط ناپایدار کنونی «دال» خنثی نیست (هودفر، ۱۹۹۳). این نماد همه چیز از بنیادگرایی اسلامی و تبعیت زنان گرفته تا آزادی بیان مذهبی و توانمندسازی و برابری زنان است (احمد، ۱۹۹۲؛ بولاک، ۲۰۰۲؛ هودفر، ۱۹۹۳؛ مرنیسی، ۱۹۸۷a). در نتیجه، حجاب از نظر تاریخی و در حال حاضر یک نماد سیاسی است.
حجاب در طول تاریخ به دلایل مختلف از جمله اقتصادی، اجتماعی، جنسیتی، مذهبی و سیاسی پوشیده شده است. از نظر تاریخی، منابع نشان میدهد که گفتمان حجاب در عربستان پیش از اسلام وجود داشته است. به گفته هما هودفر (۱۳۷۲) در آن دوران، حجاب «نشانه مقام بود و توسط نخبگان انجام میشد». هودفر میافزاید؛ حجاب در اوایل اسلام نیز به عنوان نمادی از منزلت والای زن بوده است.
در اسلام جدید دلایل رعایت حجاب بسیار است. برای بسیاری از زنان مسلمان که به حجاب پایبند هستند، حجاب صرفاً نشانه عفت و حیا است (بولاک، ۲۰۰۲). برای دیگران، همانطور که مقدم (۱۹۹۴) اشاره میکند، «حجاب نه تنها به یک نماد فرهنگی و یک ادعای هویت تبدیل میشود، بلکه به یک موضوع آرامش بخش تبدیل شده است - به زنان امکان تحرک فیزیکی در فضاهای عمومی را میدهد، فارغ از نگاه و آزار مردان و عدم تأیید دیگران» (ص ۲۰). بنابر تعالیم اسلام، هدف از حجاب محدود کردن زنان یا نشان دادن حقارت زنان نیست. بلکه برای محافظت از نگاه مردان و اجتناب از قضاوت ظاهری است. همانطور که برخی مطالعات نشان داده است (El Guindi, ۱۹۸۱; El-Sulh & Mabro, ۱۹۹۴; Engineer, ۱۹۹۴) برخی از زنان مسلمان حجاب را صرفاً یک نماد مذهبی و نوعی عبادت میدانند. در سالهای اخیر، حجاب بیش از یک نماد فرهنگی و سنتی تبدیل شده است: حجاب به نوعی مقاومت در برابر امپریالیسم غربی تبدیل شده است. تحمیل کد لباس و سبک زندگی فرهنگ غربی در دنیای جهانی شده باعث میشود، بسیاری از زنان مسلمان هویت مسلمان خود را از طریق پوشیدن حجاب مجدداً تأیید کنند (اسمیت، ۲۰۰۴).
برخی از زنان مسلمان کانادایی حجاب را به عنوان راهی برای پرستش خدا «به دلیل انگیزههای صرفاً معنوی و مذهبی» میدانند. ریم مشعل در کتاب «پرچمهای ایمان و هویتها در ساخت: حجاب در کانادا» (۲۰۰۳) حجاب را بهعنوان شکلی از عمل به اسلام بررسی کرد. مشعل در پرسشنامه خود از این فرض که راه مشخصی برای «مسلمان بودن» وجود دارد پرهیز کرد، اما گفت که «هنوز ممکن است کسانی که به اسلام به عنوان فرهنگ پایبند هستند از کسانی که به آن به عنوان اخلاق معنوی پایبند هستند جدا شوند و باز هم، از طرف کسانی که به اسلام به عنوان یک ایمان ارتدکس و مبتنی بر تشریفات پایبند هستند» (ص ۷۹). تحقیق مشعل (۲۰۰۳) نشان میدهد که درصد بالایی از زنان مسلمان که حجاب دارند آن را بخشی از عبادت خود میدانند. همچنین ۸۱ درصد از افراد نمونه در پژوهش مشعل، انگیزههای مذهبی را تنها دلیل اصلی حجاب دانسته اند. این نشان میدهد که تعداد زیادی از کسانی که در کانادا با حجاب هستند این کار را به عنوان نوعی عبادت انجام میدهند.
هودفر (۱۹۹۳)، احمد (۱۹۹۹) و مرنیسی (۱۹۸۷a؛ ۲۰۰۱) خاطرنشان میکنند که گفتمان استعماری در اواخر قرن نوزدهم، به عنوان مثال، در مصر و الجزایر، حجاب را به عنوان نماد دینی اسلام و مقابله با هژمونیک به استعمار نشان داد.. پس از آن دوره، بسیاری از جوامع مسلمان تحت مستعمره، حجاب را به عنوان یک نماد اسلامی یا به عنوان رد نمادین ایدئولوژیهای جنسیتی اروپامحور تحمیل شده توسط استعمارگر به جای یک نماد فرهنگی پذیرفتند (احمد، ۱۹۹۲، ۱۹۹۹؛ بولاک، ۲۰۰۲؛ ال. -Guindi، ۱۹۹۹؛ هودفر، ۱۹۹۳، ۲۰۰۳؛ Keddie، ۱۹۹۶). به عنوان مثال، از دوران استعمار در مصر تا به امروز، حجاب توسط دولت در مصر و در سایر نقاط خاورمیانه به عنوان نماد و بازتاب ایدئولوژیهای سیاسی مسلط یک جامعه به ویژه در جامعه مورد استفاده قرار گرفته است. این نمونهها نشان میدهد که حجاب همیشه دارای مفاهیم سیاسی بوده است که در طول زمان متفاوت بوده است، نه تنها در جهان غرب (یعنی فرانسه، هلند) مانند امروز، بلکه در کشورهای عرب و مسلمان نیز وجود دارد. (احمد، ۱۹۹۲؛ مرنیسی، ۱۹۸۷b، ۱۹۹۱).
منابع:
Ahmed, L. (۱۹۸۲a). Feminism and Feminist Movements in the Middle East, A preliminary Exploration: Turkey, Egypt, Algeria, peoples' Democratic Republic of Yemen. Women's Studies International Forum, ۵ (۲) , ۱۵۳-۱۶۸.
Ahmed, L. (۱۹۸۲b). Western ethnocentrism and perceptions of the Harem. Feminist Studies, ۸ (۳) , ۵۲۱-۵۳۴.
Ahmed, L. (۱۹۹۲). Women and Gender in Islam: Historical Roots of Modern Debate. New Haven: Yale University Press.
Ahmed, L. (۱۹۹۷). Encounter with American feminism: A Muslim woman's view of two conferences. Women's Studies Quarterly, ۲۵ (۱-۲) , ۳.
Ahmed, L. (۱۹۹۹). A border passage: from Cairo to America--a woman's journey. New York: Farrar, Straus and Giroux.
Mernissi, F. (۲۰۰۱). Scheherazade goes west: different cultures, different harems. New York ; London: Washington Square Press, c.
Meshal, R. (۲۰۰۳). Banners of Faith and Identities in Construct the Hijab in Canada. In S. Alvi, H. Hoodfar & S. McDonough (Eds.) , The Muslim Veil in North America. Toronto: Women's Press
انتهای پیام