موانع اندیشه را برداریم؛ راهنما رخ می‌نماید + فیلم
کد خبر: 4202009
تاریخ انتشار : ۱۹ اسفند ۱۴۰۲ - ۰۳:۱۶
عبدالحسین طالعی در گفت‌وگو با ایکنا مطرح کرد

موانع اندیشه را برداریم؛ راهنما رخ می‌نماید + فیلم

پژوهشگر دین معتقد است؛ برای انتخاب صحیح راهنما لازم است لجاجت، تعصب غیرعالمانه به نفع معتقدات دینی، تعصب غیرعادلانه را کنار بگذاریم و رفتار دینداران را به پای دین ننویسیم؛ ‌به عبارتی دیگر موانع اندیشه را برداریم و در آینه صاف و شفاف نظر کنیم، آنگاه می‌توانیم خود را ببینیم و سپس نیاز به راهنمای معصوم(ع) رخ می‌نماید.

کدام «راهنما» مورد اعتماد استنیاز انسان به راهنما موضوعی همواره است و وابسته به زمان و مکان نیست. موضوعی مستقل که نیازش از تولد تا مرگ از ما جدا نیست؛ گویی با ما به این دنیا می‌آید، با ما زندگی می‌کند و با پایان زندگی این دنیایی‌مان، ما را بدرود می‌گوید. راهنما نیز به لحاظ مفهومی نیازی به تعریف ندارد، چراغ راهی است که در تاریکی، تنهایی، ابهام، ایهام و هزار هزار فقدان مگوی زندگی وجودش آمیخته نور و امید آدمی است، امید است که «ره» گم نکنیم. رهی که برای ساخت و آبادی‌اش چند صباحی مهمان این جهان شده‌ایم. جان هستی‌بخش برای آدمیانش از ازل تا ابد، راهنمایانی را به صورت نور کامل و با علم کامل در نظر گرفته است. نوری که «امام» می‌نامیم و امامتش چون باران روان است. حالا «من و تو و ما» در عصری زندگی می‌کنیم که امام عصرش به امر و تکلیف الهی در غیبت به سر می‌برد. در ایامی که نام پرنور و سرور مهدی موعود(عج) و نیاز به حضورش برای ساخت زندگی معنوی و مسلمانی بسیار شنیده می‌شود، به منظور آشنایی با کلام صاحبان قلم و اندیشه، به گفت‌وگو با یکی از اهالی علم و دین در این روزگار رفته‌ایم. دکتر عبدالحسین طالعی، عضو هیئت علمی دانشگاه قم، استاد دانشگاه، پژوهشگر و نویسنده بلندآوازه در حوزه قرآن و حدیث در این گفت‌وگو، که چون کلاسی درس با معلمی صبور و فکور به نتیجه نشست، در خصوص نیاز انسان به راهنما و امام، سخن قرآن درباره امام معصوم، ضرورت نگاه معقول به مسایل معنوی و دینی و.... به طرح نکات جالبی پرداخت. 

از طالعی آثاری چون مجموعه یاران امیرالمومنین(ع) در پنج کتاب، اندیشه مهدویت در جهان معاصر، درس هایی از دعای ندبه، دادگری خداوند، قصه زمین، ره‌توشه منتظران، تحفه آسمانی و.... به جامعه دین‌پژوه تقدیم شده و همچنین سردبیر مجله «کتاب شیعه» است.

بخش نخست این گفت‌وگو را با هم می‌خوانیم و می‌بینیم:

ایکنا _ همانطور که می‌دانیم ضرورت توجه به موضوع منجی در همه ادیان محل بحث است. لطفا در آغاز سخن در خصوص نیاز انسان به راهنما و امام معصوم(ع) توضیح دهید.

این بحث بسیار گسترده است و در این مجال به صورت اختصار درباره آن صحبت می‌کنیم. در مثال‌های عادی زندگی برای خرید یک محصول ساده در فروشگاه‌ها از برندهای ناشناخته، حتی اگر در دسترس و ارزان باشد، خرید نمی‌کنیم. به سراغ برندهای شناخته شده می‌رویم، زیرا معتقدیم برای مثال قرار است غذایی وارد بدن ما شود و اگر نکات بهداشتی آن رعایت نشده باشد، سبب بیماری خواهد شد و این فرضیه در اصل منطقی است؛ با این تفاسیر برای ایجاد معنویت و زندگی انسانی، درست و زیبا در این دنیا و همچنین در آینده بی‌نهایت، که همان قیامت است، نیازمند یک راهنمای برند هستیم. طبیعی است که ما راه را بلد نیستیم، ما به اعتبار خودمان راه را بلد نیستیم، یعنی خداوند از ابتدای خلقت انسان برایمان راهنما قرار داده است، مادر، پدر، معلم و... همه در نقش راهنمای انسان ظاهر شده‌اند.

کدام «راهنما» مورد اعتماد استدر مراحلی از زندگی، مسیر پیچیده‌تر، سخت‌تر و جدی‌تر می‌شود و نیازمند راهنمایی هستیم که مطابق با آن پیچیدگی‌ها دستگیر ما باشد. برای داشتن آن راهنما به چه کسی می‌توان اعتماد کرد؛ کسی که برند شناخته شده داشته باشد؛ اهل خطا نباشد، اهل علم ناقص نباشد، اهل دانش‌نما و شبه‌علم نباشد، اهل توهم دانایی نباشد. هر کدام از این موارد یک فصل است. امروز بحث شبه‌علم‌ها خود قصه‌ای است، بحث مغالطاتی که در عالم استدلال پیش می‌آید خود قصه وسیع دیگری است. در این شرایط چطور و به چه کسی اعتماد کنیم؟ که اهل این قضایا نباشد، علم کامل داشته باشد و بدانیم که اهل غرض و مرض نباشد، بدانیم که دامی برای ما پهن نکرده است، بدانیم که ما را برای خودمان می‌خواهد نه برای خودش، این موضوع خیلی نکته مهمی است. 

فرقه‌ها عموما در شرق عالم و غرب عالم چه می‌کنند؟ کار فرقه‌ها این است که افراد را برای خودشان می‌خواهند نه برای خود آن آدم‌ها! فرقه‌ها گاهی اوقات آشکار هستند و گاهی اوقات پنهان، فرقه آشکار را می‌توان چاره کرد ولی با فرقه پنهان چه می‌توان کرد؟ و از این قبیل پرسش‌ها فراوان است و اگر سراغ متفکران جهانی برویم، غالبا تا اواخر عمر دچار ابهام و سردرگمی بوده‌اند!

برای انتخاب صحیح راهنما لازم است لجاجت، تعصب غیرعالمانه به نفع معتقدات دینی، تعصب غیرعالمانه و غیرعادلانه را کنار بگذاریم و رفتار دینداران را به پای دین ننویسیم؛ ‌به عبارتی دیگر موانع اندیشه را برداریم و در آینه صاف و شفاف نظر کنیم، آنگاه می‌توانیم خود را ببینیم و سپس نیاز خود به راهنمای معصوم(ع)، راهنمایی از سوی خدا، را ببینیم. معنی این حرف آن نیست که هر کس ادعا کرد من از طرف خدا آمده‌ام، مصداق این سخن باشد؛ دقیقا باید کسی باشد که ما با عقل به این نکته برسیم که آیا ادعای او درست است یا نه!

کدام «راهنما» مورد اعتماد است

بنده در تمام عمر به عنوان یک دانش‌آموز به دنبال مشق این هستم، دنبال جواب این سوال هستم و مشق این مطلب که آقایی 1400سال پیش در مکه مدعی شده است که من پیغمبرم. آن آقا یک سری افراد را هم به عنوان امام و یار معرفی کرده است؛ از علی ابن ابی طالب(ع) تا به امروز حجت ابن الحسن عسگری(ع). آیا او راست می‌گوید؟ از این سؤال‌ها نهراسید! این سؤال‌ها هراس ندارد. به تعبیر شهید مطهری؛ سؤال معبر خوب و منزل بدی است. شک کردن بد و پرسیدن خوب است. بنده از این معبر به مقصدهای خوبی رسیدم و اکنون عاقلانه می‌توانم توحید، نبوت و امامت را ثابت کنم، وقتی عاقلانه به این مفاهیم رسیدم دیگر لجاجت‌ها، تعصبات و تردید در تعقل مؤثر نیست. حال باید پرسید که کدام راهنما امروز برند است؟ پاسخ این است: آن راهنمایی که خطای علمی و عملی نمی‌کند و علم ناقصی ندارد چراکه ممکن است در کنار عالم بودن علم ناقصی وجود داشته باشد، دانشمندان عاقل معمولا خودشان می‌گویند علم ما ناقص است و روی آن حساب باز نکنید و می‌گویند این را اول راه بدانید و تعبیرهایی از این دست ارائه می‌کنند. عده‌ای هم با اطلاعات ناقص و آدرس غلط مسیر تصمیم‌گیری ما را تغییر می‌دهند. داعشی‌ها مثال بارز این آدرس و اطلاع ناقص هستند.

امروز یکی از موانع معرفت خوانش ادعیه به منظور ثواب بدون توجه به معانی و معرفت است، خواندن دعا ثواب دارد ولی ثواب لایه ظاهری این معدن است با معرفت می‌توان به عمق این معدن رسید. برای مثال ما در وصف امام زمان(عج) در دعای ندبه می‌خوانیم: «یَابْنَ الْعُلُومِ الْکامِلَهِ»؛ اى فرزند علوم و دانش‌هاى كامل. علم کامل در این دنیا موجود است، اما با علم ناقص بشر قابل دستیابی نیست و این علم با خواست خداوند میسر می‌شود همانند علم کاملی که به حضرت عیسی(ع) عطا کرد. در زیارت آل یاسین می‌خوانیم؛ «السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْعَلَمُ الْمَنْصُوبُ وَ الْعِلْمُ الْمَصْبُوبُ وَ الْغَوْثُ وَ الرَّحْمَةُ الْوَاسِعَةُ وَعْدا غَيْرَ مَكْذُوبٍ»: سلام بر تو اى پرچم برافراشته و دانش ریزان و فریادرس خلق و رحمت وسیع حق و آن وعده‌اى كه دروغ نشود؛ دال بر امامت علم مسبوق حضرت است و نیاز به هچ بحثی در آن نیست اما درک این موضوع برای انسان که دارای علم ناقص است راحت نیست. عدم نیاز حضرت به انسان‌ها دلیل بعدی بر راهنما بودن حضرت است و یکی از تفاوت‌های اصلی رهبران اصلی و منصوص با مدعیان دروغین این است که مدعیان افراد را در راستای خدمت به خود می‌خواهند و ائمه مردم را برای خود مردم می‌خواهند.

ایکنا - با توجه به علم ناقص بشر و استدلال‌های قرآنی در خصوص نیاز مراجعه به راهنما، بهره‌گیری ما از امام معصوم غائب چگونه خواهد بود؟

با استناد به آیه شریفه «الم ذَلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِلْمُتَّقِينَ»: اين است كتابى كه در آن هيچ ترديدى نيست مايه هدايت تقواپيشگان است؛ قرآن با توجه به ماهیت خود کتاب هدایت است اما برای نه برای همه چراکه برای ظالمان صرفا خسروان می‌افزاید مانند داعشی که از حفظ قرآن خشونت می‌آموزد!

خصوصیت اصلی متقین برای بهره‌مندی از هدایت این است: «ٱلَّذِينَ يُؤۡمِنُونَ بِٱلۡغَيۡبِ وَيُقِيمُونَ ٱلصَّلَوٰةَ وَمِمَّا رَزَقۡنَٰهُمۡ يُنفِقُونَ»: ‌همانان که به غیب ایمان می‌آورند و نماز را برپا مى‌دارند و از آنچه به آنها روزى داده‌ایم، انفاق مى‌کنند؛ پس ایمان به غیب رکن اساسی برای بهره‌مندی از قرآن است، حال غیب هرچه می‌خواهد باشد. سؤال این است آن فردی که در زمان حیات رسول الله(ص) زندگی می‌کرد آیا به صورت ایشان ایمان آورد یا به مقامات ایشان؟ معلوم است که مقام ایشان چراکه باید از حجاب مکان گذر کنیم تا به مقامات برسیم. اگر بخواهیم مفهوم غیبت را برای غیرمسلمانان تشریح کنیم باید بپرسیم ما امروز به حضرت ابراهیم اعتقاد داریم آیا ایشان را دیده‌ایم؟ ما منظور مسلمانان نیست، همه ادیان را می‌گویم. بودائیان بودا را دیده‌اند؟ هر آنچه حجاب زمان و مکان در بین باشد یعنی غیبت. آیا معتقدان به زرتشت و کوروش، زرتشت و کوروش را دیده‌اند؟ رؤیت شرط نیست، اطاعت شرط است.

برای تشریح این امر باید به قصه اویس قرنی رجوع کنیم، اویس یمن بود، او برای ملاقات پیامبر به مدینه سفر کرد و به فرمان مادر باید یک روزه سفر خود را خاتمه می‌داد اما هنگامی که به مدینه رسید پیامبر به سفر رفته بود و باید بین دو راهی عقل و احساس یک کدام را انتخاب می‌کرد، پیام اصلی این بود که اطاعت فرمان شرط است نه رویت، اویس در طول عمر خود پیامبر را ندید اما از پیامبر اطاعت می‌کند و می‌گوید اطاعت فرمان اصل و رویت فرع است، باید قصه اویس برای ما منتظران الگو باشد. امروز حجاب زمان و مکان نیست، حجاب در قالب غیبت است اما باید توجه کرد که این حجاب صرفا مانع دیدن است نه مانع انجام وظیفه. وقتی ملاک انجام وظیفه باشد. امام صادق(ع) فرمود: امر ما برای شما از خورشید بالای سر شما روشن‌تر است.

با استناد به ‌جلد دوم کتاب بحار الانوار، صفحه 88: امام حسن عسگری (ع) به مشکلات دین‌نماها اشاره می‌کنند و می‌فرمایند: لاجرم ان من علم الله من قلب منها..؛ هرکسی از این عوام که خداوند در قلب او این را ببیند که هچ چیزی به غیر از حفظ دین و تعظیم ولی خدا نخواهد، خداوند او را در دست این دین‌نما رها نمی‌کند و خداوند یک انسان سالم و با معرفت را سر راهش قرار می‌دهد و آن مؤمن راه دینداری را به او نشان می‌دهد و خداوند توفیق قبول حقیقت را به مؤمن واقعی می‌دهد و خداوند بر این فرد حق‌جو خیر دنیا و آخرت را می‌دهد و برای دین‌نما لعنت عذاب دنیا و آخرت را فراهم می‌کند. خدایی که زمانی که انسان را از نوزادی هدایت کرده اکنون انسان را رها می‌کند؟ دیدن حضرت ولی عصر(عج) هدف نیست طبق سوره مبارکه العنكبوت آیه ۶۹؛ «وَالَّذينَ جاهَدوا فينا لَنَهدِيَنَّهُم سُبُلَنا ۚ وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ المُحسِنينَ»: و آنها که در راه ما (با خلوص نیّت) جهاد کنند، قطعاً به راه‌های خود، هدایتشان خواهیم کرد؛ و خداوند با نیکوکاران است؛ این جهاد صرفا مبارزه نظامی نیست و هدایت در گذر زمان تضمین شده است و هدایت به این معناست که یا امام معصوم(ع) را ببینیم یا نبینیم که در هر حالت نشان دادن راه مهم است. هر وقت مصلحت خداوند بود امام معصوم (ع) را ببینیم. لذا حرف‌های نادرست در خصوص مهدویت این است که دیدن حضرت هدف است! باید همواره برای دیدن حضرت دعا کرد اما اگر شرایط دیدن امام در ما آماده نبود، لطف خداوند در این است که ما امام را نبینیم.

با استناد به آیه 30 سوره احزاب «يَا نِسَاءَ النَّبِيِّ مَنْ يَأْتِ مِنْكُنَّ بِفَاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ يُضَاعَفْ لَهَا الْعَذَابُ ضِعْفَيْنِ ۚ وَكَانَ ذَٰلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرًا»: ای زنان پیغمبر، از شما هر که به کار ناروای آشکاری دانسته اقدام کند او را دو برابر دیگران عذاب کنند و این بر خدا سهل و آسان است. لذا در زمان غیبت امام که زمان ندیدن امام است، چشمی که به صورت نورانی امام عصر(عج) بخورد، دیگر گناهانش چند برابر است و گاه خداوند می‌خواهد ما بار گناه را بر دوش نکشیم، پس دیدن ملاک نیست. مرحوم آیت‌الله سیدمحمدتقی موسوی اصفهانی در کتاب «مکیال المکارم» 80 وظیفه و مرحوم صدرالاسلام در کتاب «تکالیف الانام» 60 وظیفه را برای مسلمانان در عصر غیبت برشمرده‌اند که باید این وظایف عمل کرد تا اگر مصلحت بود، حضرت رخ بنمایند.

گفت‌وگو از معصومه صبور

ادامه دارد

انتهای پیام
captcha