به گزارش ایکنا از قزوین، حجتالاسلام والمسلمین عباس پسندیده، رئیس پژوهشکده اخلاق و روانشناسی اسلامی، ۲۲ اسفندماه در وبینار قرآن، دعا و روانشناسی معنوی که به همت دپارتمان درمان معنوی مرکز طلیعه سلامت و مرکز دانشبنیان گسترش و آزمایش روانشناسی معنوی جانبزرگی برگزار شد، گفت: عامل سوم برای چشیدن طعم ایمان مربوط به بعد عاطفی ما میشود یعنی تنظیم حب و بغض، محبت یک قابلیت روانی است زیرا انسانها در درون خودشان قابلیتی دارند که میتوانند پیوند با دیگران را برقرار کنند شاید برقراری این پیوند امری عادی به نظر برسد اما برنامهریزی شده است.
وی افزود: اینکه ما نسبت به کسی پیوند و ارتباط برقرار کنیم پیوند جسمی نیست بلکه پیوند عاطفی است، محبت پیوندی است که به لحاظ عاطفی بین افراد برقرار میشود بین چیزی یا کسی که آن را خیر ارزیابی میکنیم یعنی نسبت به امری که مطلوب باشد عاشق میشویم، محبت یا احساس میل نسبت به چیزی برای انسان لذتبخش است.
رئیس پژوهشکده اخلاق و روانشناسی اسلامی بیان کرد: در معنای محبت لزوم و همراهی هم نهفته است و فقط یک واکنش عاطفی نیست زیرا بین شما و محبوب وقتی رابطه حبی شکل میگیرد انسان ملازم یعنی همراه او میشود و این همراه و اتصال داشتن باعث میشود انسان از او اثر بپذیرد که در واقع اتصال پیدا کردن خوشایندی عاطفی یا آن چیزی است که آن را خیر یا به تعبیری کامل میدانیم و اثر محبت ناخوداگاه سبب تأثیر پذیری و همانند شدن میشود.
وی در ادامه تصریح کرد: اگر شما نسبت به چیزی یا کسی به درجه حب و محبت رسیدید متصل به او خواهید شد و همیشه با او همراه خواهید بود و به صورت ناخودآگاه مورد اثرپذیری قرار خواهید گرفت. محبت هم مانند رغبت از مفاهیم مقابل به معکوس است یعنی حب حتماً بغضی هم دارد و زمانی که نسبت به پدیدهای حب دارید نسبت به ضد آن هم بغض دارید؛ نمیتوانید جنبه محبت را در انسانها مطالعه کنید اما بغض آن را نبینید چراکه آن روی سکه بغض است.
بیشتر بخوانید:
پسندیده اظهار کرد: نمیتوانید به یک پدیده واحد حب و بغض داشته باشید چراکه تعادل در سیستم روانی اینگونه است اگر به پدیدهای حب پیدا کردید نسبت به متضاد آن بغض پیدا خواهید کرد. یکی از اصول مهم این است که انسان هم حب و هم بغض دارد و این موضوع نشان از تعادل در سیستم روانی انسان است همچون پدیده تولی و تبری یعنی نسبت به گروهی تولی دارید که نسبت به ضد آن تبری داشته باشید.
وی خاطرنشان کرد: نکته مهم دیگر که از منابع دینی درمییابیم این است که چشایی معنوی ما تحت تأثیر مدل محبتورزی ماست، یعنی چشایی معنوی مستقل نیست و برخی موضوعات بر آن اثر میگذارد، آن را تقویت و یا سلامت آن را تضمین میکند و در ادامه نیز برخی موضوعات دیگر هم اختلال چشایی ایجاد میکند و هر طوری که نظام حب و بغض را تقویت کنیم چشایی معنوی هم همانگونه عمل خواهد کرد چراکه متناسب با رفتارها تنظیم میشود.
رئیس پژوهشکده اخلاق و روانشناسی اسلامی گفت: ما اگر بناست که محبت خداوند متعال را بچشیم و از آن لذت ببریم محبت ما باید محبت همسو با ایمان باشد تا سلامت چشایی معنوی ما تامین شود اما اگر محبت ناهمسو با بعد ایمان باشد اختلال در چشایی رخ میدهد و چشایی فرد نسبت به معنویت بی حس میشود، از امور غیرخدایی لذت می برد و از رفتارهای منفی احساس خوب به دست میآورد اینجاست که بعد نفسانی ما فعال میشود.
پسندیده بیان کرد: بنابراین باید بدانیم که چشایی که داریم تحت تأثیر مدل محبتورزی است اینجاست که میشود گفت خداسو بودن محبت ما شرط چشیدن طعم ایمان است، اگر محبت ما خداسو باشد بعد معنوی ما سلامت خواهد داشت و از این طریق میتوانیم طعم ایمان را بچشیم.
وی افزود: محبت میتواند موضوعات مختلفی را شامل شود، یکی از این موارد آن است که محبت به خدا در مقایسه با محبت به دیگران محبت سرآمد و برتر کدام است؟ یعنی ما انسانها با انواع محبتها مواجه هستیم اما در نظام حب و بغضی که داریم یکی از آنان سرآمد است، در روایات آمده اگر سرآمد محبتتان و آنچه در رأس قرار دارد حب خداوند باشد شما میتوانید طعم ایمان را بچشید اما اگر در رأس نباشد یعنی خدا هست اما در رأس نیست که اگر اینطور باشد لذت ارتباط با خدا را نخواهید برد در واقع لذت ایمان و طعم ایمان را کسی میتواند بچشد که در مجموعه محبتهایی که نسبت به افراد مختلف دارد خداوند در رأس قرار داشته باشد.
رئیس پژوهشکده اخلاق و روانشناسی اسلامی ادامه داد: پیامبر(ص) میفرمایند سه چیزند که در هر کس وجود داشته باشد میتواند حلاوت و طعم ایمان را بچشد اولی این است که خدا و پیامبر او نزد او از هر چیز دیگری محبوبتر باشد و این مورد نوعی نظام هرمی است، بنابراین محبت به خدا اگر در رأس هرم باشد میتوانید طعم ایمان را بچشید اما دومین مورد این نیست که فقط خدا در رأس قرار گیرد و نسبت به غیرخدا عاطفه نداشته باشید بلکه به این معناست که شما میتوانید به دوستانتان علاقه داشته باشید اما در روایت گفته شده انگیزه دوستی تو با دیگران چیست؟ اگر با دیگران دوستی میکنید باید به خاطر خداوند متعال باشد؛ سومین مورد خداسو بودن دوستی با دیگران است یعنی دوستیها به خاطر منافع نباشد بلکه به خاطر خداوند باشد.
وی گفت: اگر به رابطه با دیگران هم رنگ خدایی دادید و نفسانیت کنار رفت آن موقع است که انسانها با وجود اینکه به دیگران عشق میورزند اما لذت معنوی میبرند، حتی بغض ما نسبت به دیگران باید فیالله باشد. نمیتوانید بگویید من عدالت و ظلم را دوست دارم این غیر مکن است، حب و بغض ما باید فیالله باشد یعنی نفسانیت، انگیزههای شخصی و منافع شخصی در آن وجود نداشته نباشد و به خاطر خداوند متعال باشد.
پسندیده افزود: در کتاب دوستی در قرآن در روایتی ابوذر نقل کرده روزی پیامبر(ص) گفتند بهترین اعمال چه مواردی است برخی ها گفتند نماز، برخی دیگر ذکات، حج عمره و جهاد در راه را عنوان کردند اما پیامبر فرمودند همه اینها قبول است اما موارد عامل اصلی نیستند و عامل اصلی و محبوب ترین کار این است که حب و بغضهایتان در راه خدا باشد.
وی خاطرنشان کرد: در روایت دیگری مطرح شده خداوند به حضرت موسی(ع) میفرمایند به فلان عابد که عبادت میکند بگو اگر تو زهد داری خودت به آسایش رسیدهای، اگر فلان نکته در رفتارهایت داری خودت سودش را میبری اما بگو برای من چه کردهای میگوید من تعجب کردم فکر کردم خدا اینها را دوست دارد، خداوند میگوید آیا شده به خاطر من به کسی محبت کنی و از کسی به خاطر من بغض داشته باشی؟
رئیس پژوهشکده اخلاق و روانشناسی اسلامی بیان کرد: مورد سوم این است اگر بنا باشد ما ایمان را از دست بدهیم قیمت ایمان خدا نزد ما چقدر است چراکه ما گاهی در معرض پدیدههایی قرار میگیریم که ایمان ما مورد تهدید قرار میگیرد بنابراین بر اساس قیمتی که ایمان برای شما دارد تعیین کننده لذت بردن شما از ایمان خواهد بود.
پسندیده در پایان تصریح کرد: پیامبر(ص) میفرماید اگر کسی در آتش بزرگی بیفتد برایش محبوبتر باشد تا اینکه چیزی را شریک خدا قرار دهد، یعنی وقتی که در تعارض قرار میگیریم حاضریم همه چیز را از دست دهیم تا خدا باقی بماند، اینگونه طعم ایمان را میچشیم بنابراین محبت به خدا یکی از عناصر دیگری است که در سیستم روانی ما اثرگذار است و چشایی ما را تحت تأثیر خود قرار میدهد.
انتهای پیام