استاد «اکبر حاجفتحعلی» در 1344 در خیابان سلامگاه یا همان امامزاده حسین(ع) واقع در جنوب قزوین و در خانواده مذهبی به دنیا آمد. وی از استادان پیشکسوت و برجسته قرآنی است که سالهای بسیاری از عمر خویش را برای ترویج فرهنگ و آموزههای قرآن گذرانده و نوای دلنشین قرائتهای قرآن وی ماندگار است. خبرنگار ایکنا در قزوین پای زندگی پرفرازونشیب و درد دلهای این استاد ارزشمند نشسته تا بیشتر با این استاد اخلاق و قرآن در قزوین آشنا شویم.
در بخش نخست این گزارش، با دوره کودکی و شروع آشنایی وی با قران آشنا شدیم و در بخش دیگر روایتگر دوره جوانی وی به ویژه معرفی استاد «احمد خدایاوران» خواهیم پرداخت.
ایکنا: دوست داشتید چه کاره شوید؟
حاج فتحعلی: مایل بودم که طلبه شوم و در حوزه درس بخوانم، یادم میآید حتی ثبت نام کردم و به همراه چند نفر از دوستان و بستگانم یکهفتهای هم به مدرسه «شیخالاسلام» رفتم اما به واسطه شیطنتهایی که یکی از آنها داشت، مسئولان حوزه گفتند که ما به درد طلبگی نمیخوریم همین امر موجب شد آنها از آنجا بیرون بیایند و من هم به طبع آنها از حوزه خارج شدم.
سال 58 اول دبیرستان که بودم علیرضا اکبری از دوستانم و از رزمندگان 8 سال دفاع مقدس مرا دعوت به جلسهای قرآنی با مدیریت استاد «احمد خدایاوران» کردند، وی آن زمان مسئول دبستان امیرالمؤمنین(ع) در آموزشوپرورش بود. جلسات اعتقادی و تفسیری که استاد خدایاوران برای بچههای محله سلامگاه میگذاشت بسیار قوی بود، در آن جلسات براساس روایات قرآن و احادیث مطالب حلاجی و برای اعضای جلسه تفهیم میشد.
ایکنا: از ویژگیهای این استاد قرآنی بیشتر میگویید.
حاج فتحعلی: استاد خدایاوران انسان بسیار وارسته، معتقد، فعال و استاد اخلاق است که گویی با خدای خود عهد بسته تا عمر خود را در راه فعالیتهای قرآنی و تربیتی بگذارد و هنرشان نیز در این وادی است. در حقیقت وی معتقد است باید برای امام زمان(عج) سرباز تربیت کنیم.
با این حال براساس تجزیه و تحلیل و بررسیهایی که انجام داد بیشتر تمرکزش را برای قشر کودک و نوجوان اختصاص داد، چرا که معتقد است باید بذر هدایت به راه راست در سنین راهنمایی و دبیرستان کاشته و شمع هدایت در این سنین روشن شود. ازاینرو برنامهریزی آموزشی بسیار منظم و خوبی دارند و مفاهیم تقوا و اخلاص و بندگی و عقل را به خوبی برای دانشآموزان و جوانان جا انداخته تا با این مشعلهای نورانی در زندگی به سمت تعالی حرکت کنند.
وی حق استادی به گردن بچههای آنجا، چه آنهایی که به درجه رفیع شهادت رسیدند چه آنها که توفیق شهادت نیافتند، دارد. ایشان در مهرهسازی تربیتی و اعتقادی و قرآنی و انقلابی استاد هستند. بسیاری از شاگردهای ایشان به درجهٔ رفیع شهادت رسیدند.
با برخی از این شهدا هممحلهای بودیم و از سنین ابتدایی با آنها آشنا بودم، شهید «مجید ماخانی» که پسرعموی شهید «محمدحسن ماخانی» است، معلم شهید «رجبعلی قربانی»، شهید «ابراهیم سهیلیراد»، شهید «محمد نصیریزاده قلعه» از جمله بهترین دوستانم بودند که به فیض شهادت رسیدند.
ایکنا: در خصوص این جلسات و روند برگزاری آن بیشتر توضیح میدهید؟
حاج فتحعلی: این جلسات ابتدا در منزل و مسجد شهید ثالث قزوین به صورت چرخشی با حضور یک تیم چندنفره برگزار میشد اما بیشتر در منزل مرحوم «جعفر پهلوانی» بودیم که ایشان زمانی پاسدار بودند و بعدها در یک سانحه رانندگی از دنیا رفتند.
بعد از مدتی براساس یک تصمیم حسابشده از جانب آقای خدایاوران مکان برگزاری جلسات تغییر و به ضلع جنوبی آرامستان بهشت حسینی فعلی و زیر یک درخت گردوی خیلی سرسبز در ابتدای قبرستان و جایی که پایین قبور تمام میشد منتقل شد. شاید بسیاری از مردم برگزاری جلسات در این مکان را خندهدار بدانند اما افراد با معرفت میدانند این تصمیم چقدر کارآیی و تأثیرات مطالبی را که گفته میشد چندین برابر میکرد.
زمان دایر شدن این جلسات نیز به پیشنهاد استاد در بینالطلوعین بین ساعت ۶ و ۷ صبح روزهای جمعه بود چرا که بعد از نماز صبح تا قبل از طلوع آفتاب لحظات عجیبی، باصفا و پراهمیت به خصوص از لحاظ معنوی است، پیشنهاد مورد قبول قرار گرفت و جلسات در این موقع که بسیاری در خواب هستند تشکیل میشد.
گروه چندنفره ما به علاوه چند نفر دیگر صبحهای جمعه جمع میشدیم و استاد خدایاوران برای ما آیات قرآن میخواند و در مورد موضوعاتی که در آن آیات آمده بود به شیوایی و کلامی تأثیرگذار توضیح میداد، مباحث مختلفی از نهجالبلاغه و صحیفهه سجادیه هم بیان میشد.
جلسات صبح جمعهه استاد خدایاوران بیش از 2 سال به طول انجامید و بعد از آن نیز به سبب شهادت برخی از اعضای اصلی و پیوستن تعدادی از این گروه به سپاه پاسداران و مأموریتهای محوله به آنها این جلسات دیگر ادامه نیافت. البته در طول این مدت مفاهیم کلیدی با سیر مطالعاتی در کتابها و آیات قرآن گفته شده بود.
ایکنا: یادتان هست چه کتابهایی بود و چه مباحثی مطرح میشد؟
حاج فتحعلی: عمدتاً کتابها مربوط به شهید مطهری بود. یکی از کتابها «آشنایی با قرآن» شهید مطهری بود. این استاد تربیتی صفحه به صفحه کتابها را با ما میخواند و برای ما توضیح میداد، در کنار این کتاب «ده گفتار» و «بیست گفتار» شهید مطهری را هم برای ما توضیح میداد. همچنین کتاب «پرواز در ملکوت» امام راحل رضوانالله در باب نماز و آداب آن از دیگر کتابهایی بود که کار کردیم. در این بحث مفاهیم اساسی به ویژه در خصوص تقوا را برای یکایک ما توضیح دادند و دانه به دانه آیات این مبحث را به تفکیک بیان میکرد.
ایکنا: نمونهای از مطالبی را که در ذهنتان از آموزههای این استاد گرانقدر به یادگار دارید بازگو میکنید؟
حاج فتحعلی: روایات و احادیث را با هم میخواندیم و ایشان نیز خودش میخواند و همانجا مباحث را باز میکرد و توضیح میداد. برای مثال در خصوص تقوا با اشاره به حدیثی بیان میکرد رعایت تقوا مثل رعایت حرکت پابرهنه بدون کفشی در یک صحرا پر از خار و خاشاک و تیغ است. حال شما میخواهید در آنجا با پایبرهنه راه بروید، چقدر دقت میکنید که تیغ بهپای شما نرود؛ این دقت همان تقواست که باید در زندگی رعایت کرد.
ایکنا: در حال حاضر از این استاد قرآنی اطلاع دارید؟
حاج فتحعلی: بله ایشان در حال حاضر در چهارراه نظام وفا کوچه امامزاده حلیمه خاتون جنب مسجدی بنام امام حسن مجتبی(ع) مدیریت دبستان غیرانتفاعی امیرالمؤمنین(ع) را برعهده دارد و در تربیت کودکان و نوجوانان همت والایی دارد. از جمله دورههایی که برای دختران و پسران برگزار میکند میتوان به طرح «نسیم معرفت» که سالها در حال اجراست و دوره «ادب» که بهتازگی شروع شده اشاره کرد.
ایکنا: با این اوصاف شما دو مربی و استاد برجسته در دوران نوجوانی و جوانی داشتهاید؟
حاج فتحعلی: بله شهید «رجبعلی قربانی» و استاد «خدایاوران» که در شکلدهی طرز شخصیت معنوی و افکار و عقاید کسانی که در جلسات قران مسجد مقبرهٔ شهید حاضر میشدند، بسیار مؤثر بودند.
شهید «رجبعلی قربانی» هم که قبلاً گفتهام استاد و ایدئولوگ ما بود و حدود ۱۰ سال از ما بزرگتر بود و زمانی که ما دوران دبیرستان بودیم ایشان معلم بودند. این معلم شهید خصوصیات و شخصیت بارزی داشت و همه ما را دور هم جمع کرد. فعالیتهای فرهنگی ایشان بسیار شاخص بود؛ وی کتابخانهای را تشکیل داد. این معلم شهید همه ما را به خواندن کتاب تشویق میکرد و میدانست چه کتابی را به که بدهد برای مثال اولین کتابی که به من داد کتاب «اشرافزاده قهرمان» نوشته «محمود حکیمی» بود، وی با این کتابها ما را به مسجد جذب میکرد. این شهید بزرگوار آدم فرهنگی و علمی و تربیتی بود. شهید «رجبعلی قربانی» با آدمهای اهل تفسیر قرآن مثل شهید «قدرتالله چگینی» ارتباط داشت؛ برای ما جلسات قرآن و تفسیر آیات را میگذاشت.
ایکنا: بهرهای که از قرآن در آن زمان گرفتید در مقایسه با سنین بعد چگونه است؟
حاج فتحعلی: آن دوران مطالب اعتقادی خوب و ناب و مؤثر و کاربردی در زندگی برای ما که در دوره نوجوانی و جوانی بودیم گفته میشد، الآن که به مطالب گفته شده در آن زمان که شانزده هفدهساله بودم فکر میکنم میبینم به دلیل جوانی پختگی سنین بالا را نداشتیم و فقط در حال گرفتن مطالب و اجرای سریع ان در زندگی بودیم. این در ذات سنین جوانی است چرا که در این سن افراد با انرژی و هیجان بسیار هستند. شاید چون جوان بودیم به عمق مطالب کمتر پی میبردیم اما این جلسات و مطالب در افراد مستعد جوان تأثیر عمیقی میگذارد و جوان نسبت به آن سریع عکسالعمل نشان میدهد. بهطورقطع آن چیزی که در آن دوران آموختم بسیار کلیدی و تأثیرگذار بود و تا به امروز اثر آن پابرجاست.
ایکنا: در حال حاضر وضعیت ترویج آموزههای دینی و قرآنی را چگونه ارزیابی میکنید؟
حاج فتحعلی: آنگونه که باید مسئولان استان به مفاهیم و آموزههای دینی و قرآنی و ترویج آن توجهی ندارند، در حال حاضر برای موضوعات مختلف از سوی مسئولان برنامههایی تدارک دیده میشود که گاه شاهد عدم رعایت حد و حدود دینی و عرفی نیز در آن هستیم اما قرآن در جامعه مغفول مانده و فعالیتی چندانی نیز برای دور کردن مهجوریت از چهره قرآن برداشته نمیشود.
امروز جامعه تشنه قرآن است اما قدمی برای رفع این تشنگی برداشته نمیشود. برای مثال در صداوسیمای استان انواع برنامههای مختلف برای کودکان و برای معرفی مناطق دیدنی تهیه میشود اما برنامههای مربوط به حوزه قرآن آن بسیار محدود است.
در سطح استان جلسات بسیاری با محوریت قرآن دایر میشود که میتواند سوژه تهیه برنامههای تلویزیونی برای سیمای مرکز قزوین باشد اما متأسفانه عموم برنامههای خود به ماه مبارک رمضان محدود کردهاند و میگویند کل کاری که ما میخواهیم در راستای خدمت به قرآن انجام دهیم همین جزء خوانی است که شاید اگر از جانب تهران دستوری برای تهیه آن نداشتند این کار را هم نمیکردند.
باید خود مسئولان استان به فکر ترویج فرهنگ قرآن باشند، کدامیک از این جلسات قرآن در صداوسیمای قزوین برای مخاطبان معرفیشده است؟! کدامیک از این استادان قزوین را معرفی کردند؟! کدامیک از این منتخبان مسابقات را معرفی کردند؟! اینها دغدغههایی است که ما داریم که امیدواریم مسئولان امر صدای ما را بشنوند.
گفتوگو از رقیه ملاحسنی
انتهای پیام