حجتالاسلام والمسلمین محمدرضا یوسفی، استاد دانشگاه مفید، در گفتوگو با ایکنا؛ با بیان اینکه سرمایه اجتماعی مفهوم جدیدی در دنیای مدرن است، گفت: حسی که افراد درباره هویت جمعی خود پیدا میکنند و حاضرند به خاطر آن از مصالح فردی خود بگذرند، سرمایه اجتماعی گفته میشود.
وی با بیان اینکه سرمایه اجتماعی مصادیق و اجزایی دارد، اظهار کرد: یکی از مهمترین اجزای سرمایه اجتماعی، اعتماد عمومی و اجتماعی است؛ این اعتماد در چند سطح قابل بحث است؛ اولین سطح سرمایه اجتماعی، میان خود مردم است و اینکه مردم در روابط خودشان چقدر به هم اعتماد دارند و در اجرای قراردادهایشان به آن پایبندند و اعتماد دارند.
سه سطح سرمایه اجتماعی
یوسفی افزود: در قدیم وقتی کسی از فرد دیگری قرض میگرفت به صورت نمادین و ضربالمثل گفته میشد که یک تار سبیلش را گروی گذاشته است؛ این همان سرمایه اجتماعی است که از چکهای امروزی هم معتبرتر بوده است.
وی با بیان اینکه سطح دوم اعتماد اجتماعی ارتباط مردم با حکومت است، تصریح کرد: هرقدر در یک جامعه این اعتماد بیشتر باشد جامعه موفقتر و روبه جلوتر است و سومین عنصر اعتماد اجتماعی هم اعتماد میان خود قوای حاکمیت است؛ اگر این سه عنصر در کنار هم رخ دهد رشد اقتصادی در جامعه بیشتر میشود، کارآمدی اقتصادی بیشتر، هزینههای مبادله کمتر خواهد شد و جامعه توسعهیافتهتری خواهیم داشت.
استاد دانشگاه مفید با اذعان به اینکه در هر سه سطح اعتماد در کشور مشکل داریم گفت: حجم گستردهای از رشوهخواری، دروغگویی و تهمت را در سطح جامعه شاهد هستیم؛ همچنین در ارتباط میان مردم و حکومت هم شاهد خلاف واقعگویی، پیمانشکنی و سوءاستفادههایی هستیم که اعتماد مردم را کاهش داده است؛ در همین مدت اخیر شاهد سقوط هواپیما بودیم، ولی بدون اینکه بررسی شود حرف خلاف واقع به مردم گفته شد و این خسارت بزرگی برای جامعه است.
آفتهای بزرگ سرمایه اجتماعی
وی خلف وعده را از مشکلات دیگری که موجب از بین رفتن سرمایه اجتماعی میشود، برشمرد و افزود: در حال نزدیک شدن به انتخابات هستیم؛ نامزدهای نمایندگی درصدد نشستن بر کرسی نمایندگی هستند و برخی از آنان که کم هم نیستند، برای دست یافتن به کرسی مجلس هر وعدهای را بیان میکنند؛ وعدههایی میدهند که در حیطه کاری آنان نیست و یا میدانند محققشدنی نیست.
یوسفی بیان کرد: برخی از این افراد که به قدرت میرسند، عملاً نمیتوانند به آن وعدهها عمل کنند؛ این خلف وعدهها به حوزه اعتماد اجتماعی آسیب میزند؛ همچنین پیمانشکنی هم آسیب زیادی برای سرمایه اجتماعی دارد؛ مثلاً گاهی شده است که در قرارداد بین حکومت و مردم در حق مردم کوتاهیهایی صورت میگیرد.
یوسفی با بیان اینکه برخی رویدادها در کشور مانند تشییع سردار سلیمانی وقایعی ملی است، گفت: این حضور میلیونی مردم نشاندهنده پایبندی مردم به آرمانهایی است که برای آن، انقلاب شده است، ولی برخی جناحها ممکن است آن را به نفع خود مصادره کنند و این درست نیست و به سرمایه اجتماعی ضربه خواهد خورد.
افزایش بیاعتمادی با تفسیر به رای از حضور مردم
استاد دانشگاه مفید تصریح کرد: در همین تشییع، مردمی آمده بودند که ممکن است نظام را هم قبول نداشتند، ولی به حمایت و رشادت سرباز و سردار فداکار خود به تشییع سردار شهید آمدند ولی این رفتار صادقانه و پاک را نباید به حساب برخی سیاستهای جناحی بنویسیم؛ زیرا تفسیر به رای از حضور مردم موجب بیاعتمادی می شود.
استاد دانشگاه مفید اضافه کرد: آمریکا خوابهای زیادی برای ایران دیده است و نه تنها قصد نابودی جمهوری اسلامی بلکه تجزیه ایران را در مخیله خود میپروراند؛ کسانی ممکن است نظام را قبول نداشته باشند، ولی این مسئله را درک کردند که کسانی مانند شهید سلیمانی برای تمامیت ارضی وطنشان از همه وجود خود گذشته است و چنین انسانی در نزد آنان ارزشمند است، بنابراین لزوماً این حضور مهر تأیید بر تمام سیاستهای کشور نیست.
شاخص دینداری نمایندگان مجلس
یوسفی با اشاره به روایتی از پیامبر(ص) ادامه داد: ایشان فرمودهاند که اگر میخواهید ببینید که فردی دیندار است یا خیر به طول سجود و رکوع او ننگرید بلکه به صدق گفتار و رفتار او توجه کنید، مومن کسی است که هنگامی که وعده میدهد وفا میکند«اذا وعد وفی»؛ امام صادق(ع) هم در روایتی فرمودهاند که گاهی یک فرد به خاطر برخی عادات نماز میخواند و روزه میگیرد، ولی این ملاک دیانت او نیست البته نه اینکه اینها جزء دیانت او نباشد.
وی با بیان اینکه برخی از راه دروغ، منفعتی برای خود ایجاد میکنند، تصریح کرد: انسان موحد حاضر است زیان را بپذیرد، ولی دروغ نگوید؛ کسی ممکن است به خاطر اعتقاد به آخرت دست از وعدههای توخالی بردارد و این شاخصه دینداری است نه اینکه وعدهای بدهد که به مجلس برود در حالی که میداند شدنی نیست.
تبلیغات انتخاباتی و کماعتمادی مردم
یوسفی در پاسخ به این سؤال که متأسفانه تبلیغات انتخاباتی برخی نامزدهای نمایندگی مجلس سبب کماعتمادی جامعه شده است، اظهار کرد: اگر اعتماد اجتماعی از بین برود به راحتی برنمیگردد؛ کسانی که نومید شدهاند، وقتی میتوانیم به آنان امید بدهیم که حرکت درستی صورت بگیرد.
وی با بیان اینکه دوری از جانبداری در بحث انتخابات مسئله بسیار مهمی است، اظهار کرد: برخی از ردصلاحیتشدگان در انتخابات متهم به فساد مالی هستند که طبیعتاً هم باید رد شوند، ولی رد صلاحیت آنان باید مستند به نظر محاکم قضائی باشد؛ یعنی شورای نگهبان وقتی صلاحیت فردی را رد میکند باید مستندات تخلفات او را هم به قوه قضائیه بدهد و در صورتی که قوه قضائیه بررسی کرد و فرد مجرم شناخته شد او را رد صلاحیت کنند.
شفافیت و بالابردن نظارت؛ راه اعتمادبخشی به جامعه
یوسفی بیان کرد: راه حل اعتماد، ایجاد شفافیت و بالابردن نظارت و پاسخگویی است؛ مثلاً برخی افراد در مجموعه رد صلاحیت شدهها هستند که جامعه نظر منفی نسبت به آنان ندارد؛ لذا باید در بررسی پرونده آنان دقت بیشتر صورت بگیرد.
یوسفی با بیان اینکه وقتی افرادی رد صلاحیت میشوند و علت آن اختلاس مالی، مشکلات امنیتی و ارتباط با بیگانه و ... بیان میشود خود به خود آبروی آنان رفته است، بنابراین لازم است که مستندات قضایی مربوط به جرمشان هم به قوه قضاییه ارسال و در صورت تأیید، حکم به رد صلاحیت داده شود، اظهار کرد: اجازه دهیم این افراد دادگاه بروند و از خود دفاع کنند و اگر فسادشان تأیید شد، طبیعتاً یا باید زندان بروند و یا مال را برگردانند.
شاخصهای مبهم احراز صلاحیت
استاد دانشگاه مفید با بیان اینکه در نظام نمایندگی کشورهای توسعهیافته، شرایط روشنی برای صلاحیت وجود دارد، افزود: این شرایط به گونهای کمی شده است که اعمال سلیقه در آن ممکن نیست ولی در قانون انتخابات ما شاخصهایی تعریف شده که شفاف و روشن نیست و ممکن است اعضای شورای نگهبان در مورد عدم التزام فرد به نظام و اسلام دچار اختلاف سلیقه شوند و چون شاخصه وجود ندارد، دقیقاً منظور را روشن نمیکنند.
یوسفی بیان کرد: اگر مسابقه ورزشی داشته باشیم و یک گروه بخواهند داوری کنند؛ این گروه داوری فارغ از آن چه که در دلشان است نباید حمایت از یک تیم را بر زبان بیاورند و بگویند هوادار مثلاً فلان تیم هستند، زیرا وقتی بازی تمام شد، اگر تیمی برد و واقعاً هم حق او باشد طرف مقابل میتواند این اتهام را متوجه داوران کند که با حمایت آنان این تیم برنده شده و بالعکس اگر ببازند گفته میشود با وجود حمایت داوران، این تیم باخته است و در هر دو صورت به سیستم داوری لطمه میخورد.
استاد دانشگاه مفید تأکید کرد: انتخابات هم فارغ از بعد مسئولیتپذیری دینی آن و تعهدی که در رابطه میان افراد با خدا و مردم ایجاد میکند یک بازی است و داوران بازی هم باید این مسئله را لحاظ کنند؛ یعنی از زمان ثبتنام تا پایان اعلام نتایج هیچ یک از داوران این رقابت نباید سخنی برخلاف فردی و یا در حمایت و تأیید فردی بگویند وگرنه قاعده بازی را نقض کردهاند و سبب سلب اعتماد اجتماعی میشوند و هر نتیجهای حاصل شود ولو اینکه بهترین کارکرد را هم داشته باشند بیاعتمادی ایجاد میکند.
وی بیان کرد: از جمله مواردی که با اصل داوری بیطرفانه سازگاری ندارد، این نکته است که برخی از اعضای شورای نگهبان خود کاندیدای مجلس شوند. حال اگر رقیب انتخاباتی این عضو به نتیجه انتخابات در آن حوزه انتخابیه اعتراض کرد چه کسی به این اعتراض رسیدگی خواهد کرد؟.
انتهای پیام