به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین رضا برنجکار، استاد دانشگاه تهران و عضو هیئت علمی انجمن کلام حوزه، امروز، 30 فروردینماه در ادامه مباحث شرور و خدا با بیان اینکه نه ممکن و نه واجب است که خدا همه لذتها را در دنیا به انسان بدهد، بلکه برعکس دلایلی وجود دارد که لذات دنیا آمیخته با رنج است، گفت: خیرخواهی تکوینی مطلق خدا نه ممکن و نه واجب است، اما به معنای آن نیست که خدا نمیتواند(قدرت ندارد) رنج بشر را کمتر و لذات او را بیشتر کند.
برنجکار با بیان اینکه شبهه تنافی شر با اصل خدا عمدتاً از سوی دو فیلسوف ملحد یعنی فلو و مکی مطرح شده است، تصریح کرد: مهمترین پاسخ به این شبهه هم در غرب از سوی پلانتینگا پاسخ داده شده است که زنده است و اخیراً در مورد کرونا مصاحبه کرده و در مورد علیت و معجزه و دخالت خدا در از بین بردن ویروس مباحث جالبی هم داشته است.
استاد دانشگاه تهران افزود: در غرب، بر خلاف جهان اسلام بر روی شرور اخلاقی تمرکز دارند، ولی در جهان اسلام بر روی حوادث طبیعی. جواب شرور اخلاقی روشن است، زیرا به دست خود بشر ایجاد میشود؛ پلانتینگا پاسخ خود را بر روی مؤلفه قدرت خدا متمرکز کرده است و در نهایت میگوید خدا قدرت ندارد جلوی شرور را بگیرد، البته منظور او قدرت نداشتن از حیث محال بودن است، نه اینکه واقعاً قدرت ندارد.
وی اضافه کرد: وی میگوید برای رفع تعارض شرور با وجود خدا که موصوف به سه صفت است، باید بگوییم که ممکن نیست از یکطرف خدا بخواهد انسانها به کمال برسند و از طرف دیگر لازمه کمال، اختیار است تا انسان میان خیر و شر و عبادت و عصیان بتواند انتخاب کند، لذا وقتی انسان مختار شد، ممکن نیست گناه نکند(البته نه همه انسانها)، پس اگر خدا بخواهد جلوی شر را بگیرد، باید اختیار او را سلب کند.
استاد دانشگاه تهران تصریح کرد: بر این اساس، خدا در میان این دو راه، یعنی رساندن انسان به کمال اخلاقی و در نهایت بهشت از یکسو و از طرف دیگر سلب اختیار، باید یکی را انتخاب کند. لذا وقتی اختیار انتخاب شد، وجود شرور هم با قدرت و علم و خیرخواهی خدا در تضاد نیست. در حقیقت شرور لازمه تحقق سه صفت ذکر شده الهی است.
عضو انجمن کلام اسلامی حوزه علمیه با بیان اینکه بسیاری از فلاسفه ملحد، پاسخ پلانتینگا را قبول ندارند، تصریح کرد: منتقدان وی اعم از مومنان و ملحدان اشکال میگیرند که لازمه قادر مطلق بودن خدا این است که بتواند موجودات مختاری را بیافریند که در عین اختیار، هیچ وقت دچار گناه و شر اخلاقی نشوند.
برنجکار با بیان اینکه وجود جهانی که توأمان اختیار باشد و گناهی نباشد، قابل تصور است، اضافه کرد: پلانتینگا میگوید وجود انسانهایی که گناه نکنند، ممکن است، ولی اینکه در همه انسانها این مسئله بخواهد وقوع یابد، چگونه خدا میتواند کاری کند که همه خوب باشند و جلوی گناه همه را بگیرد و کار خوب همه را تعین ببخشد، زیرا در تضاد با اختیار انسان است.
وی با بیان اینکه فلاسفه غربی دو دسته هستند، افزود: برخی میگویند اختیار با علیت میسازد، ولی برخی میگویند نمیسازد؛ دسته دوم میگویند خدا میتواند با وجود اختیار جلوی شر اخلاقی را هم بگیرد، ولی پلانتینگا معتقد است که میان علیت و تعینبخشی الهی ناسازگار است.
استاد دانشگاه تهران در این زمینه با طرح این پرسش که آیا جواب پلانتینگا درست است یا منتقدان وی، تصریح کرد: ما معتقدیم که اشکال مکی و فلو(فلاسفه ملحد) وارد نیست و هم پاسخ پلانتینگا تمام و کامل نیست؛ اشکال حرف مکی و فلو این است که تعین ضروری افعال انسان، خواه منشأ آن علیت خدا یا طبیعی باشند، فعل را ضروری میکند و این ضروری کردن، نافی اختیار است.
وی اضافه کرد: اشکال جواب پلانتینگا این است که خداوند قادر بر هر امر ممکنی است و وقتی قبول کنیم امکان دارد موجودی وجود داشته باشد که مختار بوده و گناه هم نکند (که این امر در مورد معصومان و فرشتگان واقع شده است)؛ پس ممکن است و وقتی ممکن شد، خدا میتواند کاری کند که همه مثل معصومان باشند، در عین اینکه مجبور هم نیستند.
برنجکار تصریح کرد: انسان وقتی گناه میکند که میل به کاری دارد؛ هیچ وقت کسی کاری را که از آن متنفر است، انجام نمیدهد. البته میل، علت تامه نیست و میل هم نتیجه شهوت است که در فرشته وجود ندارد وگرنه اگر میل داشتند، شاید گناه میکردند.
مدیر انجمن کلام اسلامی حوزه علمیه قم اظهار کرد: البته ما بین عقل و میل، میتوانیم عقل را انتخاب کنیم، گرچه بماند اینکه برخی انسانها، معنای میل و عقل را یکی کردهاند و مثلاً میگویند نروید جبهه بجنگید، چون با عقل جور در نمیآید و ممکن است کشته بشوید، در حالی که این میل است که مانع انسان است؛ این افراد میان عقل و میل اشتباه کردهاند.
وی اظهار کرد: خداوند به خاطر حکمتهایی، انسان را مختار میان خوب و خوبتر به جای بد و خوب نکرده است، در حالی که این کار ممکن بود، چون خدا قدرت مطلق دارد، ولی با این وصف، پاسخ پلانتینگا به منتقدانش با اینکه بالاخره پاسخ خوبی است، ولی کامل نیست.
انتهای پیام