به گزارش ایکنا، جلسه درس تفسیر قرآن آیتالله ابوالقاسم علیدوست با محوریت تفسیر سوره حمد، صبح امروز 30 بهمنماه در فضای مجازی منتشر شد.
در ادامه گزیده مباحث این جلسه را میخوانید؛
در تفسیر سوره حمد به «الرحمن، الرحیم» رسیدیم. مطالبی گفته شد و نکتهای که باقی ماند ترجمه این دو صفت در زبان فارسی بود. معمولا این دو کلمه را به «بخشنده، مهربان» معنا میکنند. با توضیحاتی که ما دادیم معلوم شد این دو کلمه از یک خانواده هستند و هر دو به معنای بخشنده هستند، لذا نباید رحیم را به عنوان مهربان معنا کنیم. تفاوت رحمن و رحیم هم در این بود که در رحمن گستره بیشتری نهفته است. رحیم نعمت ویژه است ولی رحمن نعمتی است که ویژه نیست. البته ما قبول نداریم که رحمن نسبت به همه است، رحیم نسبت به مومنین است. این تقسیمبندی دلیلی ندارد و اتفاقا آیات و روایات خلاف آن را اثبات میکند.
نکته بعد این است که وقتی ما خدا را رحمن و رحیم میدانیم، عادل و حکیم هم میدانیم. اینجا است که دو سوال مطرح میشود البته سوال دوم در امتداد سوال اول است. سوال اول این است که خدا رحمن و رحیم است و از سوی دیگر عادل و حکیم است. این دو چگونه با هم نسبت برقرار میکند؟ سوال دوم بحث خلود است. ما از پس هرچه بربیاییم از پس خلود سختتر برمیآییم.
راجع به مسئله عذابهای دنیوی و اخروی علمای بزرگی به این مسئله پرداختند، مثلا گفتند عذابهای تکوینی دنیوی مثل سیل و زلزله، اقتضای طبیعت است و خداوند بنا ندارد طبیعت را به صورت ربات و بدون شعور درست کند. خداوند متعال سیمان و گچ و ... داده، عقل هم داده است. یک نفر طوری خانه میسازد که در زلزله آسیب نمیبیند ولی یک نفر دیگر این نکته را مراعات نمیکند. پس اقتضای زمین زلزله است و اقتضای زلزله تکان خوردن ساختمان است و اقتضای خراب شدن ساختمان، مرگ انسانها است. حالا ما میتوانیم با نگاه دینی به مسئله نگاه کنیم که در روایات آمده است برای هر مصیبتی اجری است یعنی حتی اگر انسان کافری مصیبتی در دنیا ببیند اجر میبرد مثلا خداوند عذابش را کمتر میکند. اگر اینطوری نگاه کنیم نتیجه میگیریم عذاب تکوینی اقتضای نظام احسن است و اجر و پاداش به همراه دارد.
بحث بعدی حدود و تعزیرات است. اصولا اجرای حدود و تعزیرات به عنوان تطهیر است. گفتمان مسلمانان صدر اسلام نسبت به تعزیرات بحث طهارت بوده است. در روایات هم داریم که انسانی که برای گناهی در دنیا حد بخورد در آخرت عذاب نمیشود. اگر اینطوری نگاه کنیم اصلا اینها عذاب نیست بلکه اجرای قانون است. اتفاقا اگر حدود و تعزیرات اجرا نشود با عدالت و حکمت خدا منافات دارد. پس اینها هم در راستای عدل و حکمت است بدون اینکه با رحمت خدا منافات داشته باشد.
این مباحث در طول تاریخ روشنگر بوده است. برخی به اسم رحمن و رحیم طوری تلقی کردند که عدل و حکمت خدا زیر سوال برود. مثلا نقل میکنند فلان عارف به خدا میگفت اگر مرا عذاب کنی شیطان خوشحال میشود، اگر عذاب نکنی پیامبر(ص) خوشحال میشود و من میدانم خوشحالی پیامبر(ص) را بر خوشحالی شیطان مقدم میکنی. اینها نوعی مغالطه است و جوابش معلوم است. اگر من حقم عذاب باشد باید عذاب شوم حالا هر که میخواهد خوشحال شود یا ناراحت شود. ضمن اینکه معلوم نیست رسول خدا(ص) از عذاب شدن کسی که حقش عذاب است ناراحت شود یا شیطان خوشحال شود.
بحث بعدی عذابهای آخرت است. در آخرت یک بحث پیرامون عذابهایی نظیر فشار قبر و ... است، یک بحث پیرامون خلود است. اگر ما خلود را حل کنیم مسئله اول حل شده است لذا من سراغ خلود میروم. اشکال خلود بیش از هزار سال قدمت دارد. اشکال این است چطور انسانهایی به هر مرتبهای از فساد و گناه در عذاب مخلد هستند؟ صحبت یک سال و دو سال و صد سال و هزار سال نیست، بلکه بحث خلود است. این خلود چطور با رحمانیت و رحیمیت و حتی عدل و حکمت خدا سازگار است؟ به این سوال چهار، پنج جواب داده شده است.
اولین جوابی که دادند بحث نیت است. وقتی از امام سوال میکنند چرا برخی در آتش مخلد هستند حضرت میفرمایند چون اینها کفرشان موقت بود ولی نیت کفرشان دائم بود یعنی اگر در دنیا مخلد بودند تا ابد کافر بودند و خلودشان در آتش جهنم به نیتشان است. این یک جواب است که بر اساس روایت است. جواب دومی که خیلیها دادند این است که ما اصلی به نام تناسب جرم و جریمه داریم ولی اصلی به نام تناسب زمان جرم و زمان جریمه نداریم. پس جرم و جریمه باید تناسب داشته باشد، نه زمان آن.
جواب سوم برای برخی عرفاست که گفتند عذاب پس از مدتی با معذب سنخیت پیدا میکند یعنی وقتی کافری را وارد جهنم میکنند اولش عذاب میشود ولی بعد از مدت کوتاهی خودش حقیقت ناری پیدا میکند و دیگر آتش، آتش را نمیسوزاند. به عنوان مثال خوک چون به کثافات انس پیدا کرده است لذا از بودن در چنین فضایی معذب نمیشود و اتفاقا لذت میبرد. جواب چهارم که برخی مفسرین گفتند این است که خلود به معنای زمان طولانی است. خود ما هم در فارسی میگوییم که مثلا برای همیشه رابطهمان قطع شد که منظور از آن زمان طولانی است.
جواب پنجم مستلزم این است که نگاهمان را نسبت به جهنم و بهشت عوض کنیم به این شکل که بگوییم در آخرت، عذاب قراردادی و اعتباری وجود ندارد بلکه عذاب لازم ذات است و اصلا دست خدا نیست. به تعبیر دیگر عذاب لازمه خود اعمال انسان است، نه اینکه خلق خداوند باشد. طرف کاری کرده است که در ذاتش این عذاب وجود دارد. بقیه بحث را در جلسه آینده مطرح میکنیم.
انتهای پیام