به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین رسول حسنزاده، پژوهشگر پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، 14 اسفندماه در نشست علمی «وضعیتشناسی معنویتهای نوپدید دینی و منجیپنداری رهبران آنها در دوران معاصر» به رهبران انجمن تئوسوفی پرداخت و گفت: اینها بر مبنای یافتههای تبتی، عنوانی برای منجی خود به کار بردند و گفتند ما باید ارتباط روحی با موجودات ماورایی برقرار کنیم؛ رهبر این انجمن عینی بلاواتسکی در این زمینه کتب مفصلی نوشت و گفت من با روح کبیر ارتباط برقرار کردهام و مجلهای به نام لوسیفر منتشر کرد و گفت میخواهیم میتریه ظهور و عصر طلایی تحقق پیدا کند.
وی ادامه داد: بعد از وی جانشینش، آنی بیزانت که بعد از مرگ بلاواتسکی، رئیس انجمن تئوسفی شده بود گفت ما شخصی به نام کریشنا مورتی را پیدا کردهایم که موعود است و با آمدن او ما وارد عصر طلایی خواهیم شد ولی کریشنا گفت من این موعود نیستم و ادعای آنها را باطل کرد.
حجتالاسلام حسنزاده تصریح کرد: بعد از آنی بیزانت خانمی روی کار آمد؛ البته اینها همه جادوگران عجیب و غریبی بودند که کتاب آنها مورد استفاده پیروانشان است؛ او کتاب نیایش کبیر را نوشت و اورادی مطرح کرد که آن افراد میتوانند با خواندن آن وارد ملکوت عالم شوند و از فرشتگان و دروازههای عالم عبور کنند. او گفت من این توانمندی را از روح بزرگی به نام دجال تبتی گرفتهام و از او دریافتها و املائاتی داشتم که 19 جلد کتاب است.
این پژوهشگر تصریح کرد: وی مدعی شد که مسیحا و ماشیه دوباره ظهور خواهد کرد. او فرقهای تأسیس کرد و گفت اگر شما اوراد جادوگری را بخوانید، موعود خواهد آمد. پیتر کلارک نوشته است تعالیم آلیس بیلی، منبعث از عشق به معلم عهد آخر است. این اصطلاح یعنی «عهد آخر» برگرفته از فرقههای عصر جدید بود که حتی طاهری، رئیس فرقه حلقه کیهانی هم از این اصطلاح بهره میبرد.
وی اضافه کرد: پیتر کلارک بیان کرده است که معلم عهد آخر که مسیحیان او را مسیح مینامند، از جمله مهدی و میتریه است و روزی ظهور خواهد کرد. اینها مهدویت نوعیه را مطرح میکنند و کاری به اینکه آن موعود چه کسی است، ندارند بلکه دنبال ماهیگیری خودشان هستند.
حجتالاسلام حسنزاده با بیان اینکه خطر بسیار بزرگی امروز جریانات مهدوی را تهدید میکنند و بنده احساس خطر میکنم و حوزه باید نسبت به این بحث حساسیت بیشتری به خرج بدهد، افزود: اینها گفتند موعودی خواهد آمد لذا خیلی روی میتریه و معلم عهد آخر تأکید نکردند و به جای منجیپنداری یک شخص واحد در مورد ایده پارادایم شیفت سخن گفتند. خانم فرگوسن این ایده را طرح کرد و گفت ما در حال چرخش پارادایمی هستیم.
وی افزود: به باور آنها این انتقال از عصر اضطراب و آهن و عصر شیطانی و مدرنیته که منشأ این مسائل بوده است، به سمت فناوری رهاییبخش روانی است، از این رو یوگا و مدیتیشن و هنرهای رزمی چینی و ... در تداوم این تفکرات ایجاد شد. اینها رسیدن به ابرفردی و فراروی از ابرفردی را در گرو این موضوعات تعریف کردند.
این پژوهشگر گفت: یکی از بزرگان آنها، دو ماه قبل در سخنرانی هفت دقیقهای خود به اغتشاشات اخیر پرداخت و این پارادایم شیفت را مطرح کرد و گفت این تغییر شیفت از ایران رقم خورد زیرا براساس بینش اینها، عصر جدید، عصر زنانه است و برای رسیدن به آن زنان باید نقش بی بدیل بیان کنند، او میگوید در ماجرای مهسا امینی این تغییر پارادایمی رخ داده است.
وی افزود: خانم باربارا ماکس هابرد هم معتقد بود که این تغییر تفکر در سال 2012 رخ داد؛ گفتند دنیا نابود نمیشود بلکه تمدن جدید تولد جدیدی خواهد یافت. گفتند ما گه گفتیم قرار است دنیای جدید و مرفه و بدون دغدغه ایجاد شود و نشد شخصی به نام دیوید استنلر پیدا شد و کارش این بود که همه عمرش را برای یافتن موعود گذاشت و کتب متعددی هم نوشت؛ اینها گفتند دگرگونی جهانی، دگرگونی خود است و بعد از این ماهیت جریانات عوض شد و در صدد تغییر در انسانها برآمدند و گفتند از طریق یوگا و مدیتیشن و ... باید انسانها را تغییر دهیم.
حجتالاسلام حسنزاده تصریح کرد: گفتند تا انسان عوض نشود، موعود نخواهد آمد. انسانها باید به همدیگر شبکه شوند تا ظهور رخ دهد. یکی دیگر از افرادشان مدعی شد ظهور میتریه در سال 1982 اتفاق افتاده است و کتابی به نام اشتراک بین المللی را نوشت و گفت برای ظهور موعود، انسانها باید شبکه و به همدیگر متصل شوند لذا شعارهایی مانند صلح کل تولید شد که بهائیت بر روی آن تأکید کردند؛ همچنین جریانات نوپدید روانشناسی تأکید کردند که انسانها ابتدا باید به صلح با خود بپردازند تا بعد به صلح با کائنات برسند، یعنی وقتی توانستید همدیگر را ببخشید و قضاوت نکنید و با شیطان به انس برسید، آن وقت مهدی ظهور خواهد کرد.
وی اضافه کرد: این دیدگاه مدعیان زیادی پیدا کرد که ما قرار است انسانها را به هم متصل کنیم؛ یکی از مهمترین افرادی که در این زمینه معروف شد خانم باربارا مارکس هابرد بود؛ اینها شبکه رهبران تکاملی را تشکیل دادند و امروزه هر کتابی را شما در بازار میبینید برای این شبکه است؛ این خانم گفت ما با آرماگدون طرف نیستیم و نبرد آخرالزمانی رخ نمیدهد. بلکه آنچه رخ میدهد جشن آخرالزمانی است و برای آن تکامل لازم است و انسان هم تکامل را تجربه میکند و نه برخورد را. ما قرار نیست جنگی را تجربه کنیم. درست است ما در عصر فقر و ناداری هستیم ولی برای رسیدن به نظم نوین جهانی باید آماده شویم و انسان در اینجا باید همکاری خدا در آفرینش باشد و لازمه آن تغییر دیدگاه انسان است لذا باید دیدگاههای خود درباره معاد و جهنم و بهشت و خدا را دور بریزد و دیدگاه جدیدی ایجاد کند.
این پژوهشگر افزود: گفتمان شیعه در مهدویت، گفتمان بیبدیلی است ولی اینها گفتمان جدیدی را مطرح میکنند که باید به عنوان رقیب دقت کنیم. اکهارت تول براساس این دیدگاه جدید کتابی نوشته است و مدعی مهدویت است. اینها میگویند ما باید باورهای خود را تغییر دهیم تا به آینده طلایی برسیم و باورها را هم با صراحت باورهای دینی میدانند و خدای توحیدی و ادیان را کنار میزنند و خدایی که با انسان کاری ندارد را پیشنهاد میدهند.
وی اضافه کرد: خانم هابرد در مورد عصر موعود میگوید ما درباره آینده نو برای ساکنان سیاره زمین حرف میزنیم؛ این فقط نمایش رسانهای یک رؤیا نیست بلکه تجربه عظیم در بشریت است و چیزی که آن را آخرالزمان میپنداشتند، معلوم میشود در اصل آغاز بهترین دورانی است که بشر به جای نبرد آخرالزمان، تولد آخرالزمان را دارد.
حجتالاسلام حسنزاده افزود: ما عادت داشتیم که تواناییهای خودمان را به ماورا نسبت دهیم ولی وقتی خودمان یاد میگیریم هوشمان را تقویت کنیم حتی دنیاهای جدید را میسازیم و حالا باید این قابلیت را به خودمان برگردانیم یعنی خودمان خدا هستیم؛ اینها میگویند ظهور زمانی است که ما به این خودآگاهی برسیم که خود برتر هستیم و در واقع خودالوهیتی را مطرح میکنند.
وی اظهار کرد: در جای دیگری از مطالبش آورده است که افرادی که با این نظم نوین همراهی نکنند باید نابود شوند و معتقد است یک چهارم مردم دنیا باید نابود شوند تا عصر طلایی رقم بخورد. ما مانند سلولهای درون بدن جنینی هستیم که در ماه نهم به دنیا میآید. کارکردها و تواناییهای جدید انسان به کار افتاده است و انسان در حال تولد است و به همین دلیل نام این خانم را ماما گذاشتهاند و 22 دسامبر 2012 را به خاطر او جشن میگذارند.
وی افزود: گفتند 22 دسامبر 2012 عصر مسیحا رفت و ما وارد روز نخست شدیم، معنویتگرایان میگویند وقتی این دیدگاه ایجاد شد که انسان خودش منجی است در این صورت روز اول آغاز شده است. او ارتباط نامشروعی با یک مرد متاهل برقرار میکند و سه نفر در یک خانه زندگی میکنند و بعد برای توجیه این زشتی میگوید ما باید با همدیگر ارتباط کیهانی داشته باشیم تا انسانها یک تن و روح واحد باشند تا عصر طلایی شکل بگیرد و ارتباطات جنسی از هر طریقی یکی از راههای مهم برای این مسئله است. همه چیز سکس است و فراسکس نوعی همدلی متعالی ایجاد میکند. او بیان میکند ارتباط نامشروع من با این خانواده سبب ایجاد پیوند معنوی شده است.
این پژوهشگر تأکید کرد: میگوید زمین مادر، بشر جهانی را به وجود میآورد که همان موعود است؛ اینها ادعا میکنند که تکامل، داروینی نیست، بلکه تکامل شعوری و آگاهانه است و انسان باید خودش آن را بپذیرد؛ او دیداری با آبراهام مزلو داشته است که او دیدگاه خودآگاهی را مطرح کرده است و این خانم با بیان اینکه از مزلو کمک گرفته است، میگوید 300 نفری که مزلو شناسایی کرده بود، میتوانند همکار خلقت باشند و باید مردم را رهبری کنند و بگویند بیرون از شما خدایی وجود ندارد و هر چه هست در درون این مجموعه و خود انسان است.
انتهای پیام