اشک و گریه بدون پذیرش ولایت بی‌ثمر است
کد خبر: 4157639
تاریخ انتشار : ۰۲ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۴:۰۷
آیت‌الله حسن رمضانی:

اشک و گریه بدون پذیرش ولایت بی‌ثمر است

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با بیان اینکه برخی می‌گویند امام حسین(ع) آنقدر بزرگوار است که اشک و گریه را قبول می‌کند، اظهار کرد: آیا اگر کسی در خلاف راه امام و هدف او در حرکت باشد، باز هم مورد پذیرش امام است؟ این اثبات فضیلت برای امام حسین(ع) نیست که برخلاف راه خودش و گریه انسان بدون ولایت الهی را قبول کند.

حسن رمضانیبه گزارش ایکنا، آیت‌الله حسن رمضانی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، شامگاه اول مرداد در مراسم عزاداری امام حسین(ع)، که در مؤسسه آوای توحید در قم برگزار شد، با بیان اینکه حقیقت تولی و تبری یعنی زیر چتر الهی قرار گرفتن یا از چتر الهی بیرون رفتن، گفت: تولی و تبری صرفاً دوستی با دوستان خدا و دشمنی با دشمنان خدا نیست، بلکه به معنای ولایت‌پذیری یا سر باز زدن از ولایت خداوند است و این کار باید در عمل انسان مشهود باشد. قرآن کریم فرموده است: «اللَّهُ وَلِيُّ الَّذينَ آمَنوا يُخرِجُهُم مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النّورِ ۖ وَالَّذينَ كَفَروا أَولِياؤُهُمُ الطّاغوتُ يُخرِجونَهُم مِنَ النّورِ إِلَى الظُّلُماتِ ۗ أُولٰئِكَ أَصحابُ النّارِ ۖ هُم فيها خالِدونَ»﴿۲۵۷بقره ﴾.

وی افزود: تولی در جبهه حق و تبری در جبهه باطل است، همان‌طور که امام حسین(ع) این‌گونه بود و ولایت طاغوت را نپذیرفت و زیر بار آن نرفت و خودش صاحب ولایت کلیه الهیه بود و راهش در برابر راه طاغوت و دشمنان خداوند بود و ما هم زمانی عاشورایی و ماجور هستیم که گام در مسیری بگذاریم که آن بزرگوار گذاشت و سر باز بزنیم از طاغوت، کمااینکه امام(ع) سر باز زد و خود و خاندانش را در معرض خطر قرار داد.

اشک و گریه بدون پذیرش ولایت خدا بی‌ثمر است

رمضانی اظهار کرد: روح مجالس عزاداری امام حسین(ع) باید به این حقیقت پیوند بخورد و به چند قطره اشک و مقداری اندوه و حزن خلاصه نشود، زیرا ممکن است کسانی باشند که در این حد هستند، ولی در عمل آنچنان که باید تن به ولایت خدا و دوری از ولایت شیطان نمی‌دهند؛ اشک و گریه و اندوه قطعاً به کار نخواهد آمد.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با بیان اینکه برخی می‌گویند امام حسین(ع) آن‌قدر بزرگوار است که همین اشک و گریه را قبول می‌کند، تصریح کرد: باید پرسید آیا اگر کسی خلاف راه امام و هدف او باشد باز هم مورد پذیرش امام است؟ این اثبات فضیلت برای امام حسین(ع) نیست که بر خلاف راه خودش، اشک و گریه انسان بدون ولایت الهی را قبول کند؛ اگر بنا بود مسامحه کند و نادیده بگیرد خودش استفاده می‌کرد، ولی آیا ایشان ذره‌ای تسامح و تساهل به خرج داد؟ فرمودند: «هیهات منا الذله»؛ زنازاده زناکار مرا مجبور کرده است که یا تن به ذلت بدهم و ولایت او را بپذیرم یا با او بجنگم و شهید شوم و تن به ولایت او بدهم و این محال است که تن به ذلت بدهم.

چرا سایر ائمه(ع) راه حسین(ع) را نرفتند؟

آیت‌الله رمضانی اضافه کرد: برخی می‌گویند چرا برخی دیگر از ائمه(ع) کار امام حسین(ع) را نکردند و آنها هم باید با طواغیت دوره خود این کار را می‌کردند و جواب این است که شرایطی  را که امام حسین(ع) داشت ائمه دیگر نداشتند؛ امام حسین(ع) را مجبور بین تسلیم ذلیلانه و جنگ قرار دادند و هیچ امام دیگری اینگونه در دوراهی عزت و ذلت قرار نگرفتند و یزید نادانی کرد و این دو راهی را فقط شخصی مانند یزید می‌توانست ایجاد کند و راه سومی باقی نگذارد.

وی ادامه داد: حضرت وقتی فرمودند که بگذارید من از مملکت شما بیرون بروم راه سومی را باز کردند، ولی باز هم نپذیرفتند و امام را مجبور به پذیرش ولایت یزید کردند و امام شهادت را ترجیح داد. «رکزنی» در تعبیر امام یعنی مرا مجبور و متمرکز بر این دو راهی کردند و هیهات من الذله. کسی که در مجلس حسینی می‌نشیند و حسینی می‌اندیشد باید این‌گونه رفتار کند و انسان سیره حسین بن علی(ع) را در کردار و رفتار او گفتار او ببیند. مجلسی که مورد تایید ائمه جور و طواغیت و باطل است و حتی حاضرند برای آن پول هم خرج کنند مورد رضایت حسین بن علی(ع) نیست و شرکت در این مجالس؛ یعنی روضه بخوان و ظاهرا اشک بریز، ولی جهنمی هم شو. بنابراین جایی برای تسامح و تساهل نیست و اگر بود خود حضرت این کار را می‌کرد ولی به هیچ وجه با دشمن کنار نیامد.

ادعاهای عجیب مدعیان اجتهاد و روشنفکری

پژوهشگر و استاد عرفان حوزه علمیه گفت: خیلی از افراد در ایران با عنوان روشفنکر و خواص و اسلام‌شناس و عالم حرف‌هایی می‌زنند و مقایسه‌هایی می‌کنند که باعث تعجب انسان است. ادعای اجتهاد دارند و می‌گویند مجتهد هستیم ولی انسان از آن متعجب می‌شود؛ انسان باید شرایط زمانی و مکانی را بفهمد و گرفتار تشابه صوری بین حق و باطل نشود، زیرا باعث گمراهی انسان خواهد شد و حق و باطل را باید با توجه به امارات آن به درستی شناخت و حق را در آغوش کشید نه اینکه اینقدر نادان باشیم که باطل را به تصور و گمان حق در آغوش بگیریم.

وی ادامه داد: بدترین مرض و بلایی که انسان ممکن است به آن گرفتار شود همین بلاست؛ قرآن کریم فرموده: «یحسبون انهم یحسنون صنعا»؛ بدتر از این نیست که انسان کار بد و باطلی انجام دهد و فکر کند در مسیر حق است؛ مگر ابن ملجم غیر از این بود؟ وقتی آن خبیث را حضرت در آخرین لحظات استنطاق کرد و از او پرسید که مگر من بد خلیفه‌ای بودم و حرامی را حلال و حلالی از خدا را حرام کردم و به چه جرمی دست به این کار زدی، ابن ملجم در پاسخ گفت: من وقتی این شمشیر را از بازار خریدم و زهرآلود کردم با خدای خودم عهد کردم بدترین خلق خدا را از روی زمین بردارم و موفق شدم؛ یعنی تشخیص آن احمق این بود که علی بن ابیطالب(ع)، بدترین مردم روزگار است و برای تقرب به خدا به زعم خودش این کار را کرد.

مجالس رنگ و بوی مرام حسین را داشته باشد

رمضانی اظهار کرد: مجالس باید راه و مرام و هدف حسین(ع) را ارائه بدهد و زمان و شرایط و حسین زمان و یزید زمان و ولایت کلیه الهی را بشناسیم و موضع‌گیری کنیم. کسی که این هدف را روشن و تبیین کرد نه تنها در مقام سخن بلکه در مقام رفتار، حسین بن علی(ع) است. لذا در روایت معتبری از آن حضرت نقل است که فرمودند: وارد مسجد مدینه شدم و دیدم که پیامبر(ص) نشسته‌اند و ابی بن کعب هم خدمت پیامبر(ص) است(ابی از صحابه کبار پیامبر(ص) بود) رسول خدا به من رو کرد و فرمود: مرحبا بک یا اباعبدالله یا زین السموات و الارضین، خوش آمدی یا اباعبدالله ای زینت آسمان‌ها و زمین؛ ابی از این ادبیات خیلی تعجب کرد و از پیامبر(ص) پرسید که چگونه حسین زینت آسمان‌ها و زمین‌ها است و تو خاتم انبیاء و اشرف مخلوقات هستی و پیامبر(ص) فرمود: «و الذی بعثنی بالحق نبیا انه...»؛ قسم به کسی که مرا مبعوث کرد بر جانب راست عرش نوشته شده است که «ان الحسین مصباح الهدی و سفینة النجاة...»؛ در این رویات هفت عنوان و صفت برای امام(ع) ذکر شده که دو تای اولی خیلی مشهورتر شده است. پیامبر(ص) در این روایت فرمود که حسن، ذخر و عز و فخر و... است؛ یعنی جواب ابی را داد که من بی‌دلیل حسین را زینت آسمان‌ها و زمین‌ها نمی‌دانم و صرفاً یک شعار نیست و این ویژگی‌ها را در جانب راست عرش دیدم که مکتوب شده بود. 

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با بیان اینکه سخن آغازین در اینجا این است که عرش یعنی چه و چه نسبتی میان عرش و این صفات وجود دارد؟ گفت: پیوند حسین بن علی(ع) با عالم تکوین و نظام هستی در این سخن هویداست؛ حسین یک شخص نیست، بلکه یک امت است، کمااینکه قرآن کریم در مورد ابراهیم(ع) این‌طور فرموده است؛ عاشورا هم یک روز نیست و روزی است، کمااینکه محرم هم یک ماه نیست و ماهیت است و کربلا هم زمین نیست، بلکه زمینه است. حسین را نباید در یک شخص و کربلا را در یک زمین و عاشورا را در یک روز خلاصه کنیم.

پیوند امام و امت در اسلام

وی با بیان اینکه امت بدون امام، امت نیست و برعکس امام هم بدون امت، امام نیست، اظهار کرد: ملت و امت باید در ولی و امام، فانی شود تا نظام امت و امامت شکل بگیرد. امروز تعابیری مانند حاکمیت و حکومت و... را به کار می‌برند بدون اینکه با منبع مشروعیت آن کاری داشته باشند؛ البته در کشور ما هم امروز برخی مسئولان واقعا از مردم جدا هستند و راهی را می‌روند که ملت نمی‌پسندند. البته گاهی ملت هم به راهی می‌روند که مورد پسند نیست، بحث ما بر سر امام و امت و مردم است؛ اگر مردم از ولی حق فاصله بگیرند و امام از مردم نه امت، امت است نه امام، امام و این دو باید فانی در یکدیگر باشند و این یعنی ولی و صاحب ولایت.

آیت‌الله رمضانی تأکید کرد: امام(ع) با توجهی که به خدا دارد صاحب وَلایت است و با توجهی که به مردم دارد صاحب وِلایت است و اگر آن ولایت نباشد این ولایت هم نخواهد بود و کسی که اینگونه نباشد صاحب وَلایت هم نیست و سلطان و پادشاه است و با ملتی که عیال خدا هستند نسبتی ندارد و همان حاکمیتی است که برخی آقایان می‌گویند یعنی کسی که نه به حرف خدا گوش می‌دهد و نه به دنبال جلب رضایت مردم در راستای رضایت خداوند است.

انتهای پیام
captcha