کد خبر: 4272031
تاریخ انتشار : ۲۵ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۱:۵۳
جان‌بزرگی:

غفلت به معنای قطع ارتباط شعور با قلب است

استاد روانشناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه گفت: غفلت به معنای قطع ارتباط شعور با قلب است، شعور عقلی است که خداوند در درون ما گذاشته و در مرکز قلب معنوی ماست؛ شعور و عقل آسیب‌پذیر نیست و خداوند مدام می‌گوید چرا از عقل و شعور استفاده نمی‌کنید.

مسعود جان بزرگی

به گزارش ایکنا از قزوین، مسعود جان‌بزرگی، استاد روانشناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه در وبینار آموزشی قرآن، دعا و روانشناسی معنوی که جمعه شب ۲۳ اسفند به همت دپارتمان درمان معنوی مرکز طلیعه سلامت و مرکز دانش‌بنیان گسترش و آزمایش روانشناسی معنوی جان‌بزرگی برگزار شد، گفت: قانونی وجود دارد که به ما کمک می‌کند تا از خود مراقبت معنوی صحیحی داشته‌ باشیم.

وی ادامه داد: ساختار روانشناختی به‌گونه‌ای خلق شده است که انسان می‌تواند بر آن مسلط باشد، به‌ شرطی که قوانین حاکم بر این سیستم را بشناسد چون با شناخت بر پدیده مسلط می‌شویم؛ برای مثال وقتی قوانین حاکم بر بدن را می‌شناسیم می‌توانيم ‌بر آن مسلط باشیم.

استاد روانشناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه اظهار کرد: یکی از سؤالاتی که می‌توان به آن پاسخ داد این است زمانی که با هر پدیده‌ای مواجه می‌شویم این پدیده یک دلیل دارد که به خاطر آن آفریده شده است یعنی هر موجودی در عالم به دلیلی خلق شده است همان‌طور که خداوند در آیه ۱۹۱ سوره آل‌ عمران می‌فرماید: «مَا خَلَقْتَ هَذَا بَاطِلًا؛ این جهان با عظمت را بیهوده نیافریدی.»

وی تصریح کرد: بنابراین انسان آرام آرام‌ کشف می‌کند که هر مخلوقی عبث آفریده نشده است و هر مخلوقی کارکرد خود را دارد. حال کارکرد انسان چیست؟ اگر قوانین خلقت خود را بشناسیم متعلقات هستی خود را کشف خواهیم‌ کرد. برای مثال هستی کامپیوتر به برق وابسته است.


بیشتر بخوانید:


جان‌بزرگی ادامه داد: هرچه را که می‌نگریم یک مبدأ و منشأ دارد که هستی آن وابسته به آن است. حال سؤال اینجاست که وجود انسان به چه بستگی دارد؟ این سؤال می‌تواند کمک‌کننده باشد و اگر پاسخش را بدانیم مناسب بودن رفتارها را متوجه خواهیم شد. فرض کنید شعور انسانی را به یک حیوان بدهیم، وقتی حیوان چیزی را می‌خورد در خصوص فایده یا ضرر آن آگاهی دارد؟ و این سؤال پیش می‌آید چرا از ابزار شعور که به او داده شد استفاده نمی‌کند.  

وی اظهار کرد: کسی که بیشترین اطلاعات را در خصوص انسان داشته باشد می‌تواند منبع اطلاعات او باشد. خداوند منشأ، مبدأ و مأخذ اطلاعات انسان است، به نظر می‌آید انسان ظاهر و باطن دارد. باطن کارکردی نامحدود دارد چون برنامه‌های هسته وجود انسان که در باطن قرار دارد باید بروز پیدا کنند. ظاهر انسان مشغول خودش است و گرفتار جاذبه‌های محیطی می‌شود و گاهی ممکن است به خودش آسيب بزند.

استاد روانشناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه بیان کرد: امروز می‌خواهیم راجع به قانون چهارم صحبت کنیم که به‌دنبال قانون پویایی به ما کمک کند درک درستی از موقعیت خود در شرایط مختلف داشته باشیم. اگر این قانون را پذيرفته باشیم که باطن مراقب ظاهر است و باطن، رنج را تحمل می‌کند.

وی اظهار کرد: وقتی ظاهر ناهماهنگ با باطن حرکت می‌کند آشفتگی نظیر اضطراب به‌وجود می‌آید. با آشفتگی سیستم دفاعی شروع به دفاع می‌کند، به‌طور نمونه وقتی دورغ می‌گوییم به‌دنبال توجیه آن هستیم. با توجه به بحث پویایی درون و هر آنچه از درون به ظاهر می‌آید صلاحی و خلاف آن اصلاحی است پس اصالت ما به دنیای باطن بازمی‌گردد، دنیای باطن برای شکوفایی به ظاهر ما نیاز دارد.

این استاد دانشگاه گفت: به ما اختیار داده شده است، اما گاهی تیشه به ریشه خود می‌زنیم چرا این‌گونه است؟ وقتی استغفار می‌کنیم یعنی ظاهر ما هماهنگ با باطن نبوده و مرتکب گناه شدیم. برای اصلاح این چرخه یک مراقبت لازم داریم. باطن به ظاهر پیام می‌دهد و آن را ابراز می‌کند و اگر با هم هماهنگ باشند آرامش پیدا می‌کنند و اگر آشفتگی ایجاد شود باطن وقت خود را صرف اصلاح چرخه عملی می‌کند.

وی ادامه داد: چطور لذت معنوی را طی می‌کنیم؟ با خودتان قرار می‌گذارید کاری را انجام دهید وقتی انجام می‌دهید احساس آرامش و نشاط دارید که کار را انجام دادید و برای کار در سطح بالاتر آماده می‌شوید. چه باعث می‌شود چرخه‌ای که در خصوص آن صحبت می‌کنیم از بین رود و از مدار خود خارج شود. ما به مراقبت درونی نیاز داریم، درون ما نیاز به پاکی دارد وقتی با ظاهر این کار را انجام دهیم گاهی آلودگی به وجود می‌آید و نیت از مدار خارج شده و تعریف و تمجید اطرافیان را به خود می‌گیرد که نیت پاک را دچار آلودگی می‌کند.

استاد روانشناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه گفت: باید با مراقبت درونی نیت را در مدار نگاه داریم. البته مراقبت بیرونی هم نیاز داریم؛ اما مراقبت وجودی می‌تواند درون را محافظت کند همان وجود در بیرون هم باشد. باطنی‌ترین پدیده‌ای که به آن‌ آگاه هستیم نیت ماست و تنها خدا از آن مطلع است. خدا از ما مراقبت می‌کند و اینجاست که براساس آیه سوم سوره حدید می‌گوییم «هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ.»

وی ادامه داد: در آیه ۲۴ سوره انفال آمده است: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ ۖ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ؛ ای اهل ایمان، هنگامی که خدا و پیامبرش شما را به حقایقی که به شما حیات معنوی و زندگی واقعی می‌بخشد، دعوت می‌کنند اجابت کنید، و بدانید که خدا میان آدمی و دلش حایل و مانع می‌شود تا حق را باطل و باطل را حق مپندارد و مسلماً همه شما به‌سوی او گردآوری خواهید شد.» وقتی نیت شما ظاهر می‌شود دوباره به همان جا بازمی‌گردد و خدا مراقب است. خداوند همان جایی است که نیت برای عمل شکل می‌گیرد. اگر خدا ما را برای خود خلق کرده پس در دنیای بیرون هم وجود دارد، بنابراین خدا هم در درون و هم در بیرون است.

جان‌بزرگی افزود: حال این سؤال مطرح می‌شود چرا انسان ضد خود عمل می‌کند که در آیه ۲۴ انفال به این پرسش پاسخ داده شده است. خدا در قرآن مکانیزم جالبی را برای گوش معرفی می‌کند، براساس «صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لاَ يَعْقِلُونَ» وقتی در مسیر شنوایی، عقل را بیرون بکشید انگار کر می‌شوید. اگر می‌خواهید احیا شوید و زندگی داشته باشید باید دعوت به زندگی از درون و باطن اتفاق بیفتد تا پاسخ صحیح به باطن دهیم.

مدیریت شنوایی در پویایی روانی اهمیت دارد

وی با تأکید بر اینکه مدیریت شنوایی در پویایی روانی اهمیت دارد، اظهار کرد: در سوره انفال گفته شده وقتی آیات ما را قرائت می‌کنند باید گوش کنید، به نظر می‌رسد چرخه ظاهر و باطن هویت انسان را شکل می‌دهد. هویت ما از حالت انسانی خارج می‌شود تا جایی که گوش را می‌بندیم و حقیقت را نمی‌شنویم. چرا دچار این وضعیت می‌شویم؟ قرآن نقشه آسیب‌شناسی می‌دهد و از غفلت سخن می‌گوید.

استاد روانشناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه با بیان اینکه عامل غفلت یا قانون چهارم «هوشیاری و غفلت» است، گفت: طبق روایات در حالت غفلت نیروهای ضدعقل در حرکتند، در چنین شرایطی هر آنچه برای ما اکتسابی باشد به‌راحتی می‌توانند فکر ما را بدزند‌‌.

وی تصریح کرد: غفلت به معنای قطع ارتباط شعور با قلب است. شعور عقلی است که خداوند در درون ما گذاشته است و در مرکز قلب معنوی ماست. شعور و عقل آسیب‌پذیر نیست و خداوند مداوم می‌گوید چرا از عقل و شعور استفاده نمی‌کنید. کلمه شعور چهار بار در قرآن آمده که در آن خداوند هشدار می‌دهد که چرا از شعور استفاده نمی‌کنید.

جان‌بزرگی ادامه داد: شیطان حتی نیت دزدی را تزئین می‌کند، اما خداوند از نیت شوم حمایت نخواهد کرد. علت قطع ارتباط با شعور، باطنی است و از داده‌های بیرونی استفاده می‌کنیم. وقتی قطع رابطه اتفاق افتد کسانی که از بیرون به ما طمع دارند صف کشیدند برای همین تسلیم نیروهای منفی می‌شویم و دزدی درون و درک اتفاق می‌افتد.

وی بیان کرد: شیطان در ذهن‌ ما بذر می‌کارد و پرورش می‌دهد و ذهن ما از خطاهای ادراکی پر می‌شود. وقتی رابطه ظاهر و باطن قطع شود ظاهر به طمع، دروغ و دزدی می‌پردازد، وقتی حرص به میان آید ویژگی‌های الهی مثل بخشش از سیستم انسان خارج می‌شود. خداوند مسیرهای آسیب‌پذیری انسان را در آیات ۱۶ و ۱۷ اعراف معرفی کرده و امام سجاد(ع) در دعاهای خود به آن‌ها اشاره داشتند و امام صادق(ع) نیز در خصوص آن سخن گفتند.

استاد روانشناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه گفت: وقتی عقل از چرخه خارج و دچار غفلت شود، آخرت را منکر می‌شویم. اگر در ظاهر اردوگاه بزنیم رغبت ما جابه‌جا می‌شود چون از مدار خارج شدیم. شیطان دین را تزئین می‌کند و گمراهی انسان را به نام دین عرضه می‌کند. بنابراین، گمراهی‌ها با تزئین و در یقین ما شک ایجاد می‌شود. در حقیقت در ایمان و درست بودن کار شک به‌وجود می‌آید. شک از غفلت نشئت می‌گیرد، بنابراین با حرص و طمع دچار غفلت می‌شویم.

وی با اشاره به اینکه در غفلت رابطه با منشأ وجودی قطع و شیطان وارد می‌شود، تصریح کرد: وقتی رابطه آدم و حوا با خدا قطع شد، شیطان از غفلت آنان استفاده کرد. در دعای ابوحمزه فرازی جالب وجود دارد که خدا را حمد می‌کند و می‌گوید ما را به غیر خود واگذار نکردی و در غیر این‌ صورت ناامید می‌شویم.

جان‌بزرگی در پایان یادآور شد: در قانون چهارم اگر دچار غفلت شویم یعنی اینکه خودآگاه نیستیم‌ و آسیب‌پذیر می‌شویم و این قانون وجودی ماست مانند ماهی که از آب خارج می‌شود حیاتش به خطر می‌افتد رابطه ما با خداوند به خطر خواهد افتاد.

انتهای پیام
captcha