شیطان چه گناهانی را زینت می‌دهد
کد خبر: 4142483
تاریخ انتشار : ۰۱ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۰:۴۱
حق‌شناس در جلسه تفسیر نهج‌البلاغه تبیین کرد؛

شیطان چه گناهانی را زینت می‌دهد

یک نهج‌البلاغه‌پژوه در تفسیر خطبه ۸۳ نهج‌البلاغه با بیان اینکه کار شیطان بَزَک کردن زشتی‌هاست گفت: شیطان گناهانی را که موجب زشتی خُلق و آزار خَلق است زینت می‌دهد.

حق شناس

به گزارش ایکنا از قزوین، محسن حق‌شناس، استاد نهج‌البلاغه، در جلسه تفسیر نهج‌البلاغه و در ادامه تفسیر خطبه ۸۳ (غرّاء) بحث دشمن‌شناسی را مطرح کرد و گفت: حضرت امیر درباره راه نفوذ پنهان شیطان می‌فرماید «وَ حَذَّرَکُمْ عَدُوَّا نَفَذَ فِی الصُّدُورِ خَفِیّاً» شما را ترساند از دشمنی که پنهان به دل‌ها راه می‌یابد؛ شیطان مخفیانه در جان‌ها نفوذ می‌کند «وَ نَفَثَ فِی الْآذَانِ نَجِیّاً» و آهسته  و نجوا کنان در گوش‌ها می‌دمد «فَأَضَلَّ وَ أَرْدَی» و به این وسیله شما را گمراه می‌کند و به سقوط و هلاکت می‌کشاند.

وی ادامه داد: گویا روش شیطان روش جنگ نرم است نه سخت؛ او شمشیر نمی‌کشد و گلوله‌ای شلیک نمی‌کند؛ بلکه با آوایی نرم در جان‌ها نفوذ می‌کند و نجواگونه در گوش‌ها می‌دمد؛ یعنی با القائاتی آهسته و وسوسه‌هایی پنهان انسان‌ها را به ورطه سقوط می‌کشاند.

این استاد نهج‌البلاغه اظهار کرد: شیطان صاحب سفارتخانه‌ای در درون انسان است به نام «نفس اماره» و از طریق همین جایگاه است که آنچه را می‌خواهد اجرا می‌کند. حال یا آدمی به نفس اماره اجازه جولان می‌دهد و از این طریق پای شیطان را در هستی خود باز می‌گذارد یا نفس این نداهای شیطانی را در نطفه خفه می‌کند.

وی بیان کرد: از رسول خدا(ص) نقل است که فرمود «مَا مِنْ إِنْسَانِ إِلَّا وَ مَعَهُ شَیْطَانٌ  قَالُوا وَ أَنْتَ یَا رَسُولَ اللهِ؟ قَالَ وَ أَنَّا لَکِنَّهُ أَسْلَمَ بِعَوْنِ اللَّهِ» هیچ انسانی نیست مگر اینکه شیطانی همراه اوست. گفتند: حتی شما ای رسول خدا؟ پیامبر(ص) فرمود [آری] حتی من، ولی شیطان من به یاری خداوند تسلیم شده است.

این استاد نهج‌البلاغه تصریح کرد: همان‌گونه که در رگ‌های انسان خون جریان دارد شیطان و وسوسه‌های او نیز در تمام ساحت‌های حیات انسان جاری است، این ارتباط فراگیر شیطان به دلیل آن است که از مرکز وجود و مقرّ فرمانروایی انسان وارد می‌شود؛ یعنی قلب و جان آدمی «الَّذِی یُوَسْوِسُ فِی صُدُورِ النَّاسِ». امام باقر (ع) می‌فرماید: به راستی ابلیس که لعنت خداوند بر او باد در فرزند آدم جریان دارد، همان‌گونه که خون در رگ‌ها جریان دارد.

وی اظهار کرد: «خنس» به معنای به آهستگی آمدن و رفتن است. به شیطان «خَنَّاس» می‌گویند چون مدام در حال آمدن و رفتن پنهانی است؛ درست مثل کسی که پشت ستون پنهان شده و هر چند وقت یک‌بار سر برون می‌آورد چیزی زمزمه می‌کند و باز پنهان می‌شود.

حق‌شناس با بیان اینکه راه تسلیم کردن شیطان و بستن محل نفوذ او چیزی جز تقوا نیست، افزود: خداوند در آیه ۲۰۱ سوره اعراف می‌فرماید: در حقیقت، کسانی که تقوا پیشه نموده‌اند چون وسوسه‌ای از جانب شیطان بدیشان رسد [خدا را] به یاد آورند. اهل تقوا کاملاً مراقب احوال نفس اماره هستند و اگر شیطان وسوسه‌ای کند، بلافاصله واکنش نشان می‌دهند و به نیروی تقوا هجمه شیطان را دفع می‌کنند. سرّ اینکه امام بلافاصله پس از مرور صفات اهل تقوا به کار شیطان می‌پردازد هم همین است. گویا جز به مدد تقوا نمی‌توان از پس شیطان برآمد و او را بر زمین زد.

گام اول شیطان

این استاد نهج‌البلاغه گفت: روش کار شیطان با انسان روش گام به گام است؛ خداوند هم در آیه ۲۱ سوره نور می‌فرماید «ای کسانی‌که ایمان آورده‌اید از گام‌های شیطان پیروی مکنید». چون شیطان از همان ابتدا آدمی را در شرایط هلاکت قرار نمی‌دهد بلکه ابتدا او را به دام می‌اندازد و آرام آرام پیش می‌رود، بی‌آنکه انسان متوجه خطر شود. شیطان پیش می‌رود و به تدریج ماهیت انسان را دگرگون می‌کند و او را از موجودی رحمانی به موجودی شیطانی بدل می‌کند و انسان بیچاره هم زمانی متوجه می‌شود که مسخ شده و دیگر توان بازگشت ندارد.

حق‌شناس اظهار کرد: حضرت علی (ع) برای بیان روش کار شیطان سه جمله می‌آورد. ابتدا «وَ وَعَدَ فَمَنَّی»؛ وعده می‌دهد و در آرزو می‌افکند و انسان را در دریای رویاها غرق می‌کند. در آیه ۱۲۱ سوره نسا آمده است که [شیطان] به آنان وعده می‌دهد و آرزومندشان می‌سازد؛ در حالی که شیطان جز فریب به آنان وعده نمی‌دهد.

وی بیان کرد: در معارف دینی دو واژه به معنای آرزو است؛ اول «أمل» که معنایی مثبت دارد و عبارت از امید و آرزوهای حساب شده و منطقی است که مطابق با واقعیت‌هاست و انسان توان رسیدن به آنها را دارد. همچنان که پیامبر فرمودند «آرزو رحمتی برای امت من است و اگر آرزو نبود، هیچ مادری فرزندش را شیر نمی‌داد و هیچ باغبانی درختی نمی‌کاشت».

این استاد نهج‌البلاغه ادامه داد: واژهٔ دوم «أُمنیة» است که مقصود از آن آرزوهایی است که با واقعیت انطباق ندارد و از مسیر عقل و شرع نمی‌توان به آن‌ها دست یافت. در واقع اینها آرزو نیستند؛ بلکه خیالات خام و توهمات نپخته و نسنجیده‌ای هستند که هیچ تناسبی با امکانات آدمی ندارند. کار شیطان برانگیختن «أُمنیة» و مشغول کردن آدمی به توهم و تخیل و بازداشتن او از واقعیت و حقیقت است و به طور مستمر تخم آرزوهای خام و باطل را در دل آدمی می‌کارد.

حق‌شناس اظهار کرد: از رازهای توفیق انسان آن است که با واقعیات و حقایق زندگی کند و تحلیل دقیقی از وضعیت خود داشته باشد که توانمندی و استعداد من چه مقدار است؟ امکان پیشرفت، علمی، اقتصادی، اجتماعی من با این میزان از توان و ظرفیت تا به کجاست؟ شرایط اجتماعی جامعه و خانواده‌ام تا چه حد می‌تواند به من کمک کند؟ چه موانعی پیش رو دارم  و چقدر از موانع را می‌توانم از پیش پا بردارم؟ با توجه به این موانع تا کجا می‌توانم پیش بروم؟

وی خاطرنشان کرد: در کنار این واقعیت‌ها مجموعه‌ای از حقیقت‌ها هم وجود دارد و انسان موفق کسی است که این دو وجه را به دقت در نظر می‌گیرد و چشم انداز خود را مطابق با واقعیت‌ها و حقیقت‌ها ترسیم می‌کند و هر آرزویی فقط به شرط تطابق با این دو، ارزش و اعتبار پیدا می‌کند. البته خداوند هم به چنین انسان واقع‌بین و اخلاق‌مداری یاری می‌رساند.

این استاد نهج‌البلاغه گفت: در مقابل هنگامی که انسان بنا ندارد براساس واقعیت‌ها و حقیقت‌ها برنامه‌ریزی کند، سر از کج‌راهه در می‌آورد و این فرد با این دیدگاه باطل، بهترین طعمه برای شیطان است؛ زیرا شیطان در پی کسی است که وعده‌های پوچ او را بشنود و به آن دل بسپارد. نتیجه آنکه در ذهن این انسان سراب بر جای حقیقت می‌نشیند و او در مسیر سقوط و نابودی می‌افتد و طومار سرنوشتش پیچیده می‌شود.

وی در شرح و تفسیر ادامه خطبه ۸۳ بیان کرد: امام می‌فرماید: «وَ زَیَّنَ سَیِّئَاتِ الْجَرَائِم» گناهان و جرائم زشت را نیکو جلوه می‌دهد و بدی‌ها را می‌آراید. شیطان گناهانی را که موجب زشتی خُلق و آزار خَلق است زینت می‌دهد. خداوند خلقت انسان را به نحوی قرار داده است که به شکل فطری زیبایی‌ها و حقیقت‌ها را می‌پسندد و از زشتی‌ها و دروغ‌ها گریزان است.

حق‌شناس تصریح کرد: شیطان با علم به این اصل،  به زینت زشتی و تبدیل آن به زیبایی مبادرت می‌کند او بر هر زشتی و پلشتی روکشی از امور پسندیده می‌کشد تا آنجا که این امور باطل در ذهن انسان زیبا جلوه می‌کند و در نهایت کار به جایی می‌رسد که انسان زشت‌ترین اعمال را انجام می‌دهد، اما در عین حال از عمل خود دفاع می‌کند و آن را مقبول و مشروع می‌داند.

واژگونی فطرت آدمی

وی ادامه داد: البته تمایل به نیکی و تنفر از زشتی تا زمانی وجود دارد که فطرت آدمی واژگون نشده باشد؛ متأسفانه گاه انسان چنان در زشت‌کرداری و عصیان‌گری می‌تازد که تمام نشانه‌های خداخواهی و ایمان و میل به نیکی‌ها در وجود او از بین می‌رود و به تعبیر امام وجود او معکوس می‌شود. امام در نهج‌البلاغه در توصیف معاویة‌بن ابی‌سفیان او را شخصی می‌خواند که فطرتش واژگون شده است.

این استاد نهج‌البلاغه خاطرنشان کرد: روشن است که دعوت شیطان جز به فحشا و منکر نیست؛ اما او چنان رندانه این امور زشت را زینت می‌دهد و چنان عناوین دلکش و فریبنده‌ای بر آن می‌گذارد که آنها در ذهن آدمی به شکل کامل تغییر ماهیت می‌دهند؛ رفتارهای سوء جنسی با تزیین شیطان به جوانی کردن تبدیل می‌شوند؛ دروغ و نیرنگ به زرنگی و تیزهوشی، ظلم به قدرتمندی و عزت‌طلبی، تا آنجا که حیوانی‌ترین رفتارها به اصول ضروری و بدیهی حقوق بشر بدل می‌شود و در چارچوب آزادی فردی قرار می‌گیرد.

وی بیان کرد: برای مثال همجنس‌بازی که رفتاری خلاف فطرت و عقل است به یک گرایش ساده شخصی فروکاسته شده و از قباحت آن کم می‌شود. خواهندگان آزادی جنسی، گرایش به جنس موافق را طبیعت فیزیولوژیک می‌دانند و از عمل وقیحانه خود دفاع می‌کنند؛ سپس به کشورهای مسلمان فشار می‌آورند که چرا حقوق اقلیت جنسی را محترم نمی‌شمارید و به آنها اجازهٔ فعالیت نمی‌دهید؛ این مصداق بارز تزیین شیطان است که زشت‌ترین فعل را به عملی اخلاقی و انسانی تبدیل می‌کند.

حق‌شناس گفت: این زینتگری و وارونگی حقیقت از ابعاد خُرد و فردی آن آغاز می‌شود. برای مثال انسان در حق نزدیکان خود ستمی روا می‌دارد و آنگاه با همکاری شیطان به تطهیر کار خود می‌پردازد. در بزرگترین ابعاد کلان اجتماعی که روابط میان دولت‌ها و حکومت‌ها را در بر می‌گیرد هم دقیقاً همین اصل برقرار است؛ یعنی نظام سلطه برای توجیه رفتار ددمنشانهٔ خود بهانه‌ها می‌آورد و خونریزی و جباریت خود را با روکش‌های فریبنده و شعارهای دروغین می‌آراید.

وی ادامه داد: نتیجه این تزئین شیطانی واژگون شدن حقایق و جابه‌جایی ارزش‌هاست؛ در این فرآیند همهٔ حقایق جای خود را به امور باطل می‌دهند؛ یعنی پایبندی به اصول و پاس داشتن حقوق دیگران می‌شود ساده لوحی و بلاهت؛ اما حق‌کشی و گستاخی و بی بندوباری به زرنگی و تیزهوشی و خوش‌فکری تعبیر می‌شوند. در این، کشاکش انسان متقی از دو نیرو کمک می‌گیرد تا در مقابل این موج ویرانگر مقاومت کند؛ اول «استفاده از ظرفیت عقل« است و دوم «پایبندی به اصول شرع» که راه مطمئن هدایت‌اند و رستگاری تنها از این مسیرها میسر می‌شود.

سبک شمردن گناهان عظیم

حق‌شناس گفت: امیرالمؤمنین علی(ع) در ادامه به روش سوم کار شیطان اشاره می‌فرماید «وَ هَوَّنَ مُوبِقَاتِ الْعَظَائِم» گناهان بزرگ هلاکت‌بار را ناچیز جلوه می‌دهد و معاصی کبیره را سبک می‌شمرد. هر گناه، چه صغیره و چه کبیره، در حکم ایستادن در مقابل ذات حق و تخلف از فرمان قانون‌گذار است. از این روست که امام صادق فرموده است: گناه صغیره‌ای که فرد پیوسته آن را مرتکب می‌شود گناه کبیره به شمار می‌آید و از آن‌سو، گناه هر چند کبیره باشد، با استغفار و طلب مغفرت محو خواهد شد.

این استاد نهج‌البلاغه خاطرنشان کرد: نوع دیگری از سبک شمردن گناه هم هست که روش شیطان برای به دام انداختن کسانی است که اعتقاد محکم‌تری دارند و به سادگی به دام تزیین و کوچک سازی‌های شیطان نمی‌افتند. در این روش کار شیطان تکیه بر رحمت خدا و یادآوری مقام بخشش بی مرز الهی است.

وی در پایان گفت: شیطان در این مسیر در گوش انسان مؤمن می‌خواند که مگر نشنیده‌ای خداوند چنین فرموده که رحمتم همه چیز را فرا گرفته است؛ یا نخوانده‌ای که خدا همهٔ گناهان را می‌آمرزد. پس چه باکی است بر تو وقتی که پیامبر را داری و محبت سیدالشهدا در سینه توست و ایشان شفیع تو هستند.

انتهای پیام
captcha