علامت نظم‌پذیری کودک
کد خبر: 4153821
تاریخ انتشار : ۰۹ مرداد ۱۴۰۲ - ۰۷:۴۳
تربیت فرزند براساس رویکرد درمان معنوی/ 14

علامت نظم‌پذیری کودک

نظم و انضباط از دو سالگی در کودکان آغاز می‌شود، به این‌معنا که آنان تلاش می‌کنند تا وسیله‌‌هایشان را در جای مناسب قرار بدهند. در این دوران، با شکل‌گیری یک فرایند ذهنی، کودکان می‌دانند هر وسیله در کجا قرار دارد و نسبت به تغییرپذیر بودن مکان آن واکنش نشان می‌دهند.

مسعود جان‌بزرگی، استاد تمام پژوهشگاه حوزه و دانشگاهمسعود جان‌بزرگی، استاد تمام پژوهشگاه حوزه و دانشگاه در سلسله جلسات «تربیت فرزند براساس رویکرد درمان معنوی» که به همت ایکنای قم تولید شده است، به مصادیق تربیت معنوی می‌پردازد. در گفت‌وگوی تفصیلی ایکنای قم با استاد روانشناسی بالینی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه درخصوص مبنای لجبازی کودک و عوامل آن، لجبازی کودک در غذا خوردن، اهمیت مشارکت کودکان در غذا خوردن، آموزش تمیزی و نظافت شخصی به کودک، وسواس تمیزی در کودک، سبک فرزندپروری مقتدرانه، عوامل تهدیدکننده روان کودکان، مبنای رشد کودک، تربیت صلاحی و اصلاحی کودکان، چگونگی هدایت فرزندان در موقعیت‌های بحرانی، آگاهی از زمان مراجعه والدین به مشاوره کودک، پیام‌های متناقض والدین به کودکان و میزان تأثیرگذاری آن بر روان کودک سخن به میان آمد.

این استاد حوزه و دانشگاه، همچنین از مفهوم تقویم تحولی کودکان و برنامه ذهنی آنان سخن گفت و آن اینکه خداوند، برنامه ذهنی و به تعبیر بهتر، تقویم تحولی انسان‌ها را از آغاز تولد در فطرت او قرار داده است که در درمان معنوی از آن با عنوان برنامه توحیدی یاد می‌شود و انسان‌ها در هر بازه زمانی از زندگی قرار داشته‌ باشند فرقی نمی‌کند که در سن کودکی و نوجوانی یا در جوانی و میانسالی باشند، بدون شک امکان بازگشت به برنامه فطری خویش را دارند و مجالی برای ناامیدی نیست. در ذیل متن و ویدئوی چهاردهمین درس ایشان از نظر می‌گذرد:

برای درک بهتر درباره نظم‌پذیری کودکان قاعده اول آن است که نظم را تعریف کنیم و سپس به این درک برسیم که نظم از نگاه یک کودک به چه معناست؟ در نگاه انسان‌ها اگر نظم به‌ معنای هر چیزی را در جای خود قرار دادن باشد، در نگاه یک کودک این‌طور به‌نظر نمی‌رسد زیرا از نظر او هر چیزی در جای خود قرار گرفته است. به‌طور نمونه، کودک می‌داند اسباب بازی او در گوشه‌ای از اتاق بر زمین افتاده و همین برای او مصداق نظم است.


بیشتر بخوانید:


به‌طور کلی، روانشناسان نظم را به دو گونه نظم حیاتی و نظم هندسی تقسیم‌بندی می‌کنند. نظم هندسی مصداق همان تعریف نظم موردنظر از نگاه والدین است؛ به این‌ معنا که هر وسیله‌ای باید در جای مشخص خود قرار داشته باشد. به‌طور نمونه، کتاب باید در کتابخانه قرار بگیرد اما نظم حیاتی که بیشتر در نگاه کودکان به مفهوم نظم‌پذیری شاهد آن هستیم، به‌ معنای آن است که ما بدانیم هر وسیله، کجا و در دسترس ما قرار دارد. بنابراین، ممکن است بسیاری از موارد در نگاه ما، بی‌نظمی محسوب شوند در شرایطی که در نگاه فردی که در آن شرایط زندگی می‌کند، کاملاً طبیعی جلوه کند.

قاعده دوم که در جلسات پیشین تربیت فرزند به‌‌طور کامل و تفصیلی به این موضوع پرداختیم، درنظرداشتن تقویم تحولی کودک است. اساساً، نظم و انضباط، زیبایی و تقارن و به‌طور کلی منظم بودن وابسته به نیازهای فطری انسان است. انسان فطرتاً تمایل دارد تا هر چیز را در جای مناسب خود قرار بدهد و آن را وجهی از عدالت و تعادل می‌داند، پس اگر این مسئله را به‌عنوان یک اصل تربیتی مبنا قرار بدهیم باید بدانیم که الگوی نظم و انضباط در ذهن کودکان از چه زمانی آغاز می‌شود که والدین بتوانند در این بازه زمانی شاخص‌های منظم بودن را در ذهن آنان مورد ارزیابی قرار داده یا تغییر بدهند.

پژوهش‌ها و مطالعات روانشناسان مختلف نشان می‌دهد، نظم و انضباط از دو سالگی در کودکان آغاز می‌شود به این‌ معنا که آنان تلاش می‌کنند تا وسیله‌‌هایشان را در جای مناسب قرار بدهند. در این دوران، با شکل‌گیری یک فرایند ذهنی، کودکان می‌دانند هر وسیله در کجا قرار دارد و نسبت به تغییرپذیر بودن مکان آن واکنش نشان می‌دهند. نظم از یک سمت به نیاز ما به تقارن و زیبایی و از سویی دیگر به نیاز فطری انسان به ثبات بستگی دارد، درواقع انسان تمایل دارد که محیط پیرامون او تغییر نکند و اگر وسیله‌ای را در یک مکان قرار می‌دهد، تغییر مکان اتقاق نیفتد و این خواسته فطری همه انسان‌هاست که از دو سالگی در کودکان شکل می‌گیرد.

والدین با پیمودن دو مرحله می‌توانند کودکان منظم تربیت کنند. مرحه اول آموزش نظم به کودکان، آمادگی روان‌شناختی و فطری آنان است درواقع والدین باید فرصت مناسب برای پیاده‌سازی الگوهای نظم‌پذیری را تشخیص بدهند، بهترین فرصت تربیتی زمانی است که کودکان نسبت به تغییر مکان وسایل موردنظرشان توسط والدین واکنش منفی نشان بدهند. به‌طور نمونه کودک اسباب‌بازی خود را در گوشه‌ای از اتاق قرار داده است، اما پدر یا مادر آن را به‌منظور قرار دادن در جای مشخص خود برمی‌دارند، در این شرایط کودک ناراحتی و مخالفت خود را با این کار ابراز می‌کند. پیش‌ از وقوع این شاخصه در کودکان، زمان مناسبی برای آموزش نظم نیست و آنان آمادگی روان‌شناختی لازم را پیدا نکردند. نظم‌دهی بیرونی، مرحله دوم آموزش نظم به کودکان است و به همراه قاعده و قانون مشخص امکان‌پذیر است.

زمانی که کودکان وسیله‌ای را در جایی قرار می‌دهند، برای پیدا کردن آن، به همان موقعیت مکانی مراجعه می‌کنند، در نظم‌دهی بیرونی، والدین می‌توانند به فرزندشان آموزش بدهند که هر وسیله در کدام قسمت از منزل باید قرار بگیرد، به‌طور نمونه والدین می‌توانند به فرزند خود بگویند «قانون خانه ما این است که این وسایل در آشپزخانه باشد و جای آن در اتاق پذیرایی نیست» یا اینکه بگویند «در خانه ما قانون است که بعد از غذا خوردن، سفره جمع و تمیز شود»، به‌عبارت دیگر والدین براساس قاعده مبتنی بر زمان و مکان می‌توانند نظم هندسی موردنظرشان را به کودکان آموزش بدهند.

اما همان‌گونه که در شماره‌های پیشین تربیت فرزند به آن اشاره کردیم اگر بپذیریم که عقل هسته فطرت انسان است، یکی از مکانیسم‌های فطری عقل، خودنظم‌جویی (self-regulation) است یعنی زمانی که شاخصه‌های عقل فطری انسان می‌تواند بر محیط اثرگذار باشد، خودنظم‌جویی هم در او بروز و ظهور پیدا می‌کند. بنابراین، به خودنظم‌جویی کودکان که در فطرت آنان است اعتماد کنیم و اجازه بدهیم که کودکان براساس تقویم تحولی خویش، در موقعیت زمانی مناسب به خودنظم‌جویی برسند.

پدر معیار و محور اصلی آموزش نظم به کودکان است؛ درواقع وضع قاعده و قانون در خانه، در نظم‌دهی بیرونی بهتر است از سمت پدر انجام شود زیرا در تربیت کودک پدر در نقش همگرا کردن و تعیین حدود و مرزها و مادر در نقش واگرا کردن کودک برای داشتن تجربیات مختلف است. بنابراین، مرزبندی کردن و تعیین قوانین نظم بیرونی در خانه از سوی پدر با سرعت، کیفیت و ماندگاری بیشتری همراه است.

انتهای پیام
captcha