مقام معظم رهبری در سخنان اخیرشان در جمع مبلغان و روحانیون، که در آستانه ماه محرم برگزار شد، توصیههای مهمی به ویژه درباره اولویتبخشی به تبلیغ مطرح کردند. اینکه جبهه رسانهای و تبلیغی باید به جای انفعال، فعالانه وارد این عرصه شود، مخاطبشناسی و زمانشناسی داشته باشد و از ابزار مدرن بهره ببرد.
خبرنگار ایکنا به منظور تبیین و تحلیل بیشتر این موضوع با حجتالاسلام والمسلمین عباس پسندیده، رئیس پژوهشکده اخلاق و روانشناسی اسلامی پژوهشگاه قرآن و حدیث، گفتوگو کرده است که در ادمه میخوانید؛
ایکنا ـ یکی از تأکیدات رهبر انقلاب در موضوع تبلیغ، فاصله گرفتن از مواضع صرفاً دفاعی و ضرورت تهاجم به مبانی فکری جبهه مقابل است. دیدگاه شما در این خصوص چیست؟
همیشه جبههبندی و مقابله و تهاجم وجود داشته است و خواهد داشت و تا وقتی دنیا دنیاست و چندجبهگی داریم هجوم به سمت مقابل هم خواهد بود؛ در انقلاب اسلامی به فرهنگ غربی تهاجم کردیم و الان هم این موضوع را داریم و از تعبیر صدور انقلاب برای آن استفاده میشود. وقتی هجوم فکری و فرهنگی به یک کشور صورت بگیرد مانند هجوم نظامی است؛ گرچه روش برخورد و موضوعات مختلف هستند. اینجا میتوان دو روش را اتخاذ کرد، اول تشکیل خط مقدم در برابر دشمن و دوم باید ریشه و مراکز قدرت دشمن مورد تهاجم قرار گیرد.
در بحث تبلیغ و اشارهای که مقام معظم رهبری داشتند به هر دو نیاز داریم و ایشان بر هر دو تأکید فرمودند و یکی را نفی نکردند؛ بنابراین ابتدا باید کسانی با شاخ و برگ تهاجم فرهنگی مقابله کنند، ولی مبانی این هجوم قدرتمندتر و تعداد آنها کمتر است و اگر مبانیشان مورد هجوم واقع شوند، شاخ و برگها از بین میروند؛ یعنی میتوان با حمله دقیقتر و عمیقتر ولی محدودتر و با امکانات و نیروی کمتر زیرساختهای فکری و مبانی یک تفکر را هدف قرار داد. بنابراین مبانی مهمتر از شاخ و برگها هستند؛ اگر مبانی زده شد ملت و جامعه در برابر افکار مهاجم مصون خواهند شد، ولی اگر فقط شاخ و برگ را هدف قرار دهیم، ممکن است شاخ و برگهای دیگری سبز شوند. اندیشمندان بزرگ مبانی را نقد میکردند؛ همچون علامه طباطبایی، شهید مطهری و آیتالله مصباح یزدی ولی در حال حاضر قاطبه نیروهای جبهه تبلیغ و تفکر ما مشغول شاخ و برگها هستند.
ایکنا ـ یکی دیگر از فرمایشات رهبری، تاکید بر مخاطبشناسی است. در حال حاضر در حوزهها و در امر تبلیغات چقدر این موضوع لحاظ میشود؟
میخواهم به جای مخاطبشناسی در مورد زمانشناسی سخن بگویم. مخاطبشناسی همواره مسئله مهمی بوده است، ولی آنچه باعث نگرانی رهبر انقلاب شده زمان کنونی است که هجوم و حمله متفاوتی به مبانی فکری دینی و انقلابی ما صورت میگیرد و طراحی پیچیدهای برای آن وجود دارد. لذا باید برنامهریزی و طراحی پیچیده، متنوع و دقیقتری داشته باشیم. بنابراین زمانشناسی مهمتر از مخاطبشناسی است. با نسلی مواجهیم که شبکه اجتماعی را در اختیار دارد و با کمترین هزینه هر نوع اطلاعاتی در دسترس اوست. حوزههای علمیه همیشه در تبلیغ پیشگام بودهاند، ولی امروز با وضعیت متفاوتی روبهرو هستیم و افکار با سرعت بسیار زیاد و با داشتن یک گوشی به سراسر دنیا منتقل میشود.
ویژگی دیگر دوره معاصر، غیررسمی و ناشناخته بودن منابع و افراد است. اگر قبلاً کسی میخواست اظهار نظر کند، هویت او مشخص بود، ولی الان افراد گمنام هستند و کسی مسئولیتی در قبال سخنانش ندارد. ویژگی دیگر پردهدری و گستاخی در فضای رسانهای و شبکههای مجازی است و بسیاری خود را مقید نمیدانند که باید حریمی را رعایت کنند و به مقدسات اهانت میکنند و مخالفان دین و معنویت به مبانی دینی و انقلاب حمله میکنند و راست و دروغ را درهم میآمیزند و درصدد تخریب باورها و روحیه مردم هستند. این وضعیت قبلاً وجود نداشت و امروز با پیدایش هوش مصنوعی خطر آن بیشتر شده است و میتواند فصل جدیدی را در عرصه رسانه بگشاید.
ایکنا ـ با وجود اولویتی که تاکنون در حوزهها به فقه داده شده است، چه رابطهای بین تبلیغ و فقه میتوان تصور کرد؟
به دلیلی شرایطی که حوزهها در آن رشد کردهاند و فقه و اصول اولویت اول بوده است و به لطف الهی و زحمات علمای بزرگ شیعه، دانش فقه و اصول بسیار مترقی است. به تناسب دورهها و سدههای قبل این مسئله پذیرفته شده بود؛ البته تبلیغ از گذشته دغدغه حوزه و علمای بزرگ بوده است و مراجع تقلید، روحانیونی را به سراسر کشور اعزام میکردند، ولی اینکه اولویت اول باشد؛ اینطور نبوده است، ولی امروزه در شرایطی هستیم که حتی برای دفاع از فقه و اصول نیازمند تبلیغ هستیم. هجوم دشمن خیلی گسترده است و ابزار و امکانات بسیاری را به کار میبرد و ما هم باید با تمام توان مبارزه کنیم و در عرض فقه و اصول به این موضوع بپردازیم. در این کشور نظام اسلامی تشکیل شده است و شرایط ما با گذشته تفاوت دارد. در گذشته عمدتاً با فقه فردی کارها پیش میرفت، ولی امروز نیازمند فقه حکومتی هستیم و صرفاً با فقه و اصول نمیتوان کشور را اداره کرد، بلکه مباحث اندیشهای، تبلیغی و نرمافزاری اهمیت فراوانی دارد و جزء مسائل درجه یک کشور است و به همین دلیل باید در عرض مباحث فقه و اصول، تبلیغ دین مورد توجه جدی قرار بگیرد.
ایکنا ـ برخی معتقدند در دو دهه اخیر در تبلیغ کمتر موفق بودهایم، شما دلیل این ضعف را چه میدانید؟
نمیدانم چگونه باید عدم موفقیت را سنجید و در مورد این سخن ابهام وجود دارد، شاید آن را تعبیر دقیقی ندانم که آیا در دو دهه اخیر موفق بودهایم یا خیر، ولی در کنار ناکامیهایی که داریم باید توجه کنیم که نسل کنونی با نسل گذشته تفاوت زیادی دارد و اینکه برخی ریزشها وجود داشته است قابل انکار نیست، ولی موفقیتهای تبلیغی و جذب زیادی داشتهایم که نباید آن را از یاد برد. برای بحث آماری، باید اطلاعات دقیقی داشته باشیم ولی اگر به فرض بپذیریم که ناکام بودهایم، باید متناسب با شرایط کنونی قضاوت کنیم.
شبکههای فارسیزبان در خارج کشور و برخی جریانات همسو با آنها در داخل کشور علیه ما تبلیغ میکنند و امکان برقراری ارتباط با شبکههای ماهوارهای بسیار راحت و نیز شبکههای اجتماعی در اختیار مردم است و متخصصان زیادی پشت پرده این وسایل ارتباط جمعی قرار دارند که با برنامه حمله میکنند و امکانات ما محدود و درگیر مسائل اقتصادی زیادی هستیم که باید رفع شوند و نیز لازم است تبلیغ هم جدی گرفته شود. بنابراین قضاوت و تحلیل ما باید براساس مسائل کنونی باشد.
البته به تناسب اهمیتی که تبلیغ دارد در این عرصه رشد نکردهایم و تبلیغات ما مدرن و پیشرفته نیست و همچنان سنتی است. البته تبلیغات سنتی جوابگوست، ولی سبک و روش آن باید عوض شود و در این صورت شاهد موفقیت بیشتری خواهیم بود. برای نمونه میتوان به تدوین اثری که از مدتها قبل در آستان قدس رضوی و پژوهشگاه قرآن و حدیث شروع شده است اشاره کنم؛ کتاب «الگوی راهنمای تخصصی با رویکرد دینی» که هدف آن سازماندهی تبلیغات دینی به شکل گروهی براساس فرایند تعریف شده با ویژگیها و اصول خاص در تبلیغ و انتقال معارف دین است.
ایکنا ـ فکر میکنید مهمترین راهبردهای ما در تبلیغ چه موضوعاتی باید باشد؟
در این زمینه میتوان سه کار انجام داد؛ اول اثبات ولایت اهل بیت(ع) و ائمه(ع) که فعالیتی درونمذهبی و درونگروه شیعه تلقی میشود و درصدد اثبات امامت در مواجهه با اهل سنت است. البته این موضوع اولویت نخست ما در بحث تبلیغ در کشور نیست، مگر اینکه در برخی مناطق چنین ضرورتی وجود داشته باشد. کار دیگر، تبیین مناقب و فضایل اهل بیت(ع) است که این در فضای گفتمانی رویکرد اول قرار میگیرد ولی نیاز اول مردم نیست و به نظر بنده باید زندگی خوب و سعادتمندانه برای مردم بر پایه معارف دینی و آموزههای اسلامی را تبیین کنیم و این امر مستلزم آن است که رویکرد ما مبتنی بر معارف زندگیساز باشد. طبق آمار، بهترین سخنرانان صدا و سیما کسانی هستند که از دریچه زندگی به آیات و روایات مینگرند و سخنرانی آنها برای مردم تسهیلکننده و گرهگشاست و در درجات بعدی سخنرانیهای مرتبط با فضایل و مناقب اهل بیت و... است. لذا این نکته راهبردی را باید برای رویکرد تبلیغی خود مورد نظر قرار دهیم و معارف را در خدمت تسهیل زندگی مردم به کار ببریم، زیرا معارف دینی برای آن صادر شده است.
گفتوگو از علی فرجزاده
انتهای پیام