منظور از جباریت خداوند چیست
کد خبر: 4135725
تاریخ انتشار : ۰۱ ارديبهشت ۱۴۰۲ - ۰۲:۲۲
حجت‌الاسلام پسندیده تبیین کرد؛

منظور از جباریت خداوند چیست

رئیس پژوهشکده اخلاق و روان‌شناسی اسلامی با بیان اینکه در مجموع معنای جبار ترکیبی از دو مؤلفه جبران و قهر و غلبه است، گفت: بین جبار و اصلاح کردن یک تفاوت وجود دارد، یکی از مؤلفه‌های جباریت اصلاح و دیگری غلبه است اما جبار با داشتن تعظم همراه است و نمی‌تواند از موضع ضعف باشد در جریان جباریت کارها با اعمال قدرت انجام می‌شود.

عباس پسندیده

به گزارش ایکنا از قزوین، حجت‌الاسلام‌ والمسلمین عباس پسندیده، رئیس پژوهشکده اخلاق و روان‌شناسی اسلامی، در آخرین جلسه وبینار تحلیل روانشناختی دعای مجیر که شب گذشته، به همت گروه درمان چندبعدی معنوی خداسو از سوی مرکز خدمات مشاوره و روانشناسی «طلیعه سلامت» برگزار شد، گفت: معنای «عزیز» در لغت یعنی سخت و نفوذ ناپذیر، در زبان عربی وقتی زمین سفت باشد و آب در آن نفوذ نکند عزیز گفته می‌شود؛ یعنی زمینی که سخت است و نمی‌شود در آن اعمال قدرت کرد.

وی ادامه داد: در زبان فارسی در مورد انسان معنای انسان عزیز و محترم دارد. یعنی در جایگاه و مقامی قرار دارد که دیگران در واقع همان مردم و جامعه نسبت به جایگاه او نمی‌توانند تعرض کنند و جایگاه او خدشه‌ناپذیر است، به چنین فردی با این جایگاه عزیز گفته می‌شود.

این استاد دانشگاه اظهار کرد: عزت اجتماعی نیز از همین لغت سرچشمه گرفته و به این معناست که جایگاه آن فرد خدشه‌ناپذیر است. در مورد خداوند معنای کلمه عزیز ضرب مفهوم قدرت در شکست ناپذیری و نفوذ ناپذیری و قدیر است. عزیز یعنی قدرتی که هیچ چیز نمی‌تواند بر او نفوذ کند و شکست‌ناپذیر است و هیچ قدرت دیگری در برابر او یارای ایستادن ندارد. در برخی ترجمه‌های قرآن به عنوان شکست‌ناپذیر گفته شده اما این معنا دقیق نیست.


بیشتر بخوانید: 


وی بیان کرد: در واقع هیچ عزتی به جز خداوند نیست. سبحانک یا عزیز؛ وقتی عزت خدا را تسبیح می‌کنیم یعنی قدرت شکست‌ناپذیر فقط در اختیار توست و هیچ‌کس در عرض خداوند این قدرت را ندارد. در مدینه و در جنگ‌ها گفتند اگر برگردیم مدینه محمد (ص) را ذلیل خواهیم کرد که آیه نازل شد و خدا گفت وَ لِلهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ... همه عزت از آن خداست و به جز آن عزتی وجود ندارد.

دانشیار گروه روانشناسی دانشگاه قرآن و حدیث قم گفت: این موضوع مطرح شد که در بحث عزت، عزت اجتماعی یا شخصیتی و درونی داریم. عزت اجتماعی یعنی مردم و افراد پیرامون جایگاه یک نفر را عزیز بدانند و به جایگاه او خدشه وارد نکنند. که این عزت می‌تواند وجود داشته باشد یا نداشته باشد. به عنوان مثال پیامبران را از جامعه بیرون می‌کنند، مسخره می‌‌کنند، 900 سال تبلیغ می‌کنند و فقط چند نفر ایمان می‌آورند یعنی عزت اجتماعی برای آن‌ها وجود ندارد یا وقتی امام حسین(ع) در زیر سم ستوران قرار می‌گیرد و امام صادق(ع) می‌فرمایند بنی‌امیه ما را ذلیل کرده منظور ذلت اجتماعی است و یا حضرت علی(ع) می‌فرمایند روزگار آنقدر ذلیل کرده که می‌گوید علی و معاویه و این دو را با هم مقایسه می‌کنند منظور عزت اجتماعی است.

وی افزود: اما عزتی وجود دارد که مربوط خود فرد است. وقتی گفته می‌شود شخصیت عزیز یعنی شخصیت فرد نفوذناپذیر است و هیچ‌کس نمی‌تواند آن را ذلیل کند و دیگران هرچه بگویند، فرد نفوذناپذیر است. مسلمان باور دینی خاصی دارد، من اگر مسلمان هستم سبک دینی خاص خودم را دارم و تغییر نمی‌کنم. امام حسین(ع) در کربلا می‌فرمایند «هَیهَاتَ مِنَّا الذِّلَّة» یعنی من سر حرف خودم هستم هر کاری کنید نمی‌توانید این باور من را تحت تأثیر قرار بدهید.

پسندیده اظهار کرد: در این دوران و این همه هجوم که به ما می‌شود نفوذناپذیری شخصیت برای ما بسیار مهم است. مؤمن از کوه سخت‌تر است یا از پاره آهن سخت‌تر است. حضرت می‌فرماید با کلنگ از ‌آهن می‌توانید کم کنید اما مؤمن حتی اگر در کوره آتش قرار بگیرد نمی‌توان چیزی را از ارزش‌ها و اعتقادات او کم کرد.

وی بیان کرد: وقتی خدا را منشأ عزت بدانیم به شخصیت بسیار عزیز دست می‌یابیم که عامل حراست و صیانت از ارزش‌ها و باورهای انسان است و این موضوع در این دوره زمانه می‌تواند باورها، سبک زندگی و ارزش‌های ما را حفظ کند. ما در برابر تهدید بیرونی نیاز داریم تا این باورها را پرورش دهیم تا بتوانند در برابر مشکلات تهدید کننده از مراقبت کنند.

یافتن عزت در پی رها کردن منیت

رئیس پژوهشکده اخلاق و روان‌شناسی اسلامی ادامه داد: علامه در این باره می‌فرمایند یکی از موضوعاتی که انسان به دنبال آن است همین عزت است و البته همه عزت از آن خداست یعنی انسان در برابر خدا عزت ندارد اما اگر منیت را کنار بگذارد و به خدا بپیوندد، آنگاه عزت پیدا می‌کند.

وی افزود: در مورد خدا عبارت جبار یا جابر را داریم به معنای کسی که در برابر استخوان‌های شکسته، جابر هست یعنی وقتی امر نابسامان اصلاح می‌شود می‌گویند جبر و وقتی استخوان شکسته می‌شود یا فقری رخ می‌دهد از جبران کردن استفاده می‌شود. یا در مورد ایتام هم از جبران کردن استفاده می‌شود‌.

پسندیده گفت: بحث‌های لغوی مربوطه زیاد است. در مجموع معنای جبار ترکیبی از دو مؤلفه جبران و قهر و غلبه است. بین جبار و اصلاح کردن یک تفاوت هست، یکی از مؤلفه‌های جباریت اصلاح و دیگری غلبه است اما جبار با داشتن تعظم همراه است و نمی‌تواند از موضع ضعف باشد در فاز جباریت کارها با اعمال قدرت انجام می‌شود. به عنوان مثال وقتی کودکی بیمار می‌شود و باید داروی تلخ بخورد یا نیاز به تزریق وجود دارد و کودک با این موضوع موافق نیست والدین کودک را وادار به خوردن دارو و یا تزیرق می‌کنند که این همان جباریت است و خداوند متعال از باب قدرت، اصلاح‌گری انجام می‌دهد درحالی‌که فرد خودش حاضر نیست آن را انجام دهد و اصلاح با غلبه انجام می‌شود، مانند همانند تزریق دارو به کودک توسط والدین است.

رئیس پژوهشکده اخلاق و روان‌شناسی اسلامی گفت: جبار در ادبیات فارسی به معنای آدم ستمکار است و به معنای قهر و غلبه همراه با ستمگری است اما در مورد خدا قهر و غلبه با اصلاح‌گری، رحمت و احسان همراه است. استفاده‌ای که از این بحث می‌توان داشت آن است که در نقش تربیتی گاهی لازم است تا از همین صفت استفاده شود یعنی جباریت از نقطه قدرت، که لازمه زندگی خوب برای انسان است.

دانشیار گروه روانشناسی دانشگاه قرآن و حدیث قم در پایان بیان کرد: باور به اینکه من عزتی ندارم و هر آنچه عزت هست متعلق به خداوند است منجر به تسبیح عزت در ذهن می‌شود همچنین جباریت هم از آن خداوند متعال است و در بحث جبار بودن مهم است که بدانیم فقط از آنِ خداوند متعال است و انسان در ذیل و در طول خداوند می‌تواند جبار باشد و اگر در عرض خدا جبار باشد نار ایجاد می‌شود. عزیز بودن و جبار بودن اگر در سایه خداوند متعال باشد، بهشت و فاصله از نار ایجاد می‌شود.

انتهای پیام
captcha