کد خبر: 4270089
تاریخ انتشار : ۱۶ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۱:۰۹
طرح تدبر در قرآن/ ۵

چگونه خداوند شر را به خیر تبدیل می‌کند

همان خدایی که قادر است در دل تاریکی که همه جا را فراگرفته است، نور پدید آورد، قطعاً قادر است شکافی دیگر ایجاد کند و در دل شری که ما را احاطه کرده است خیری برای ما پدید آورد.

سوره فلق

به گزارش ایکنا از قزوین، تدبر از ریشه «دَبَر» به معنای «پشت» است، تدبر نیز به معنای اخذ تدبیر است یعنی اینکه در متن و آیات قرآن کریم تدبیری به کار رفته است، وقتی مخاطب در آن تدبیر و اندیشه کند و آن را به‌دست آورد به این کار تدبر کردن می‌گویند. به عبارتی دیگر در هر آیه تدبیری به‌کار رفته است و اگر بنده در آن اندیشه کند و آن را به دست بیاورد به این عمل او تدبر گفته می‌شود.

در این راستا ایکنای قزوین در تلاش است تا در ماه مبارک رمضان با انتشار تفسیر برخی از سوره‌های جزء ۳۰ قرآن کریم از سوی زهره مظفری، مربی تدبر در قرآن، برای مخاطبان، مسابقه‌ای در پایان این ماه مبارک درباره نکات مطرح شده برگزار و به نفرات برگزیده جوایز نفیسی اهدا کند، حال در پنجمین شماره آن که به تدبر در سوره فلق پرداخته شده، می‌خوانیم:

خداوند در قرآن کریم از ما نخواسته که قرآن را حفظ کرده و تفسیر آن را بیاموزیم تنها تدبر کردن در آیات را از ما خواسته است؛ بر اساس آیه ۸۲ سوره نساء «أَفَلاَ يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ؛ چرا در معانى قرآن تدّبر نمى‌كنند؟» باید آیاتی که پشت سر هم قرار گرفته است را بررسی کنیم تا ببینیم چه ارتباطی بین آن‌ها وجود دارد.

شرح سوره فلق و ناس چه فرقی با هم دارند، در هر دو استغاذه مطرح است چرا در سوره ناس به سه اسم پروردگار و در سوره فلق به یک اسم پروردگار استغاذه شده است. «رَبِّ الْفَلَقِ» چه ویژگی دارد که در این سوره به این نام پروردگار پناه می‌بریم.

آیه اول «قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ؛ بگو پناه مى برم به پروردگار سپيده دم»؛ «فلق» به معنای شکافنده است، «رَبِّ الْفَلَقِ» به معنای پروردگاری است که می‌شکافد؛ رب به معنای ربوبیت است و ربوبیت خدا اقتضا می‌کند که شکاف ایجاد کند. اینجا خداوند به کدام لحظه اشاره می‌کند؟ در معنای قرآن به سپیده‌دم اشاره شده است لحظه‌ای است که تاریکی به اوج خودش رسیده است و در دل همان تاریکی شکافی ایجاد می‌کند و نوری پدید می‌آورد که آن لحظه سپیده دم است، این کار توسط «رَبِّ الْفَلَقِ» انجام می‌شود.

هر اسم خدا در جایی عینیت پیدا می‌کند؛ در زمین شکافی ایجاد می‌شود و گیاهی از دل آن بیرون می‌آید و این کار «رَبِّ الْفَلَقِ» است و به زیبایی می‌توان با این اسم خداوند ارتباط برقرار کرد.

آیات یک چه ارتباطی با کل سوره و به ویژه آیه دو دارد؟ همان خدایی که قادر است در دل تاریکی که همه جا را فراگرفته است نور پدیدی آورد قطعاً قادر است شکافی دیگر ایجاد کند و در دل شری که ما را احاطه کرده است خیری برای ما پدید آورد. نورانیت در تلاوت سوره است و در ارتباط‌گیری با سوره باید آن را تلاوت کنیم تا از شرها رهایی یابیم.

خداوند در آیه دوم سوره فلق «مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ؛ از شر آنچه آفريده» شر را توضیح می‌دهد؛ مگر خداوند شر می‌آفریند که بخواهیم به شری که خدا خلق کرده پناه ببریم؟! آیه سوم و چهارم و پنجم به مصداق‌های شر اشاره می‎کنند، چرا به دیگر شرها نظیر بیماری، حمله کردن دشمنان و دیگر شرها اشاره نکرده است.

«وَمِنْ شَرِّ غَاسِقٍ إِذَا وَقَبَ؛ و از شر تاريكى چون فراگيرد»؛ «غاسق» یعنی هجوم برنده هنگامی که همه جا را می‌پوشاند؛ اینجا منظور از تاریکی است یعنی وقتی که شر تاریکی همه جا را دربرمی‎گیرد.

«وَمِنْ شَرِّ النَّفَّاثَاتِ فِي الْعُقَد؛ و از شر دمندگان افسون در گره‌ها»؛ «نفاسات» به معنای دمندگان و «عُقَد» به معنای گره‌هاست؛ «النَّفَّاثَاتِ فِي الْعُقَد» به معنای جادوگران است و چون مؤنث است به زنان اشاره می‎کنند؛ حالا چرا به زنان اشاره کرده است و به مردان اشاره نمی‎کند؟

«وَمِنْ شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ؛ و از شر حسود آنگاه كه حسد ورزد»؛ در این آیه نیز به شر حسودان اشاره می‎کند.حال این سؤالات مطرح می‎شود که ارتباط کل سوره و آیات با هم در چیست و چه موضوعی را می‌خواهد به ما بگوید؟

در آیه نخست سوره فلق این چنین آمده است «قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ؛ بگو پناه مى برم به پروردگار سپيده دم»؛ سوره مبارکه فلق مانند سوره مبارکه ناس با استعاذه شروع می‎شود، خداوند به پیامبر(ص) می‌فرماید بگو به پرودگار فلق پناه می‌برم. اینکه چرا این نام خداوند اینجا مطرح می‌شود قطعاً ارتباط محتوایی و معنایی با سوره دارد، باید ببینیم چه خطری ما را تهدید می‎کند که به پروردگار فلق پناه می‎بریم؟

«قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ؛ بگو پناه مى‌برم به پروردگار سپيده دم»؛ مانند سوره مبارکه ناس نیاز به سه ضلع داریم نخست آنکه باید به چه کسی پناه ببریم؟ از چه شری باید به خداوند پناه ببریم؟ قرار است چه کسی به خداوند پناه ببرد؟

باید شر را به رسمیت بشناسیم ممکن است خطری ما را تهدید کند و ما آن را به رسمیت نشناسیم و با آن شر عادی رفتار کنیم بنابراین به دنبال شناخت این سه ضلع هستیم، در ابتدا پیامبر(ص) به خدا پناه می‎برند و ما انسان‌ها نیز به پیروی از حضرت محمد(ص) به خداوند متعال یا همان «رب الفلق» پناه می‌بریم.

انتهای پیام
مطالب مرتبط
captcha