به گزارش ایکنا از قزوین، تدبر از ریشه «دَبَر» به معنای «پشت» است، تدبر نیز به معنای اخذ تدبیر است یعنی اینکه در متن و آیات قرآن کریم تدبیری بهکار رفته است، وقتی مخاطب در آن تدبیر و اندیشه کند و آن را بهدست آورد به این کار تدبر کردن میگویند. به عبارتی دیگر در هر آیه تدبیری بهکار رفته است و اگر بنده در آن اندیشه کند و آن را بهدست بیاورد به این عمل او تدبر گفته میشود.
در این راستا ایکنای قزوین در تلاش است تا در ماه مبارک رمضان با انتشار تفسیر برخی از سورههای جزء ۳۰ قرآن کریم از سوی زهره مظفری، مربی تدبر در قرآن، برای مخاطبان، مسابقهای در پایان این ماه مبارک درباره نکات مطرح شده برگزار و به نفرات برگزیده جوایز نفیسی اهدا کند، حال در سومین شماره، ادامه مباحث تدبر در سوره ناس را میخوانیم:
ما انسانها بهطور فطری وقتی احساس خطر میکنیم در ابتدا به «رَب» خود پناه میبریم چون «رَب» ما همان کسی است که امورات ما دست اوست و ما را تربیت میکند و باعث رشد انسان میشود.
وقتی یک بچه احساس خطر میکند به پدر و مادر خود پناه میبرد و آنها را «رَب» خود میداند. کودک پدر و مادر را کسی میداند که اموراتش دست آنهاست برای همین هنگام احساس خطر به کسی پناه میبرد که امورات، تربیت، رشد جسمی و رشد روحی را مدیریت و تدبر میکند، پس ما انسانها بهطور فطری به کسی پناه میبریم که «رَب» ماست برای همین خداوند در سوره ناس خود را «رَبِّ النَّاسِ» معرفی میکند.
اگر قرار است انسان به جایی پناه ببرد باید به «رَب» حقیقی که عالم را مدیریت میکند پناه ببرد. «رَب» کسی است که برای انسان و برای تمامی لحظههای زندگی انسان برنامه دارد چون به فکر رشد و تعالی انسان است تا انسان در این دنیا به نقطه کمال برسد و در دنیای دیگر به درجه و مقام دست یابد. انسان «خلیفه الله» است و خداوند میخواهد این ویژگی بالقوه را به بالفعل تبدیل کند.
بیشتر بخوانید:
«رَب» بسیار مسئولیتپذیر است و میخواهد بنده به رشد و تکامل برسد. «رَب» نقاط ضعف انسان را میداند و به تمام لحظههای زندگی انسان احاطه دارد و برای تمامی لحظات برنامهریزی میکند تا بنده رشد پیدا کند و به کمال برسد.
خدا مربی است گاهی ربوبیت خدا اقتضا میکند که به یک نفر همسر بداخلاق یا فرزند بیمار عنایت کند. خداوند به اقتضای ربوبیت خود برای هر بنده بهترین برنامهریزی را دارد. خداوند بر گذشته، حال و آینده بنده احاطه کامل دارد، بنابراین بهترین برنامهریزی را دارد و انسان نیز باید تلاش خود را داشته باشد.
گاهی انسانها تلاش نمیکنند و میگویند راضی به رضای خداوند هستیم، اما باید این نکته را متذکر شد که خداوند برنامه بنده را با ربوبیت و حکمت خود و متناسب با تلاش بنده ایجاد میکند.
ملک به معنای فرمانروا، پادشاه و صاحب قدرت است، از این جهت ما به خداوند پناه میبریم چون قدرت دارد و فرد دارای قدرت میتواند خطرات را دور کند. برای مثال اگر در خیابان خطری شما را تهدید کند به پلیس پناه خواهید برد چون او قدرت دارد، اگر جایی حقوق شما ضایع شود به دادگاه و قاضی پناه خواهید برد چون قاضی قدرت دارد.
ما انسانها بهصورت فطری و ذاتی به کسی پناه میبریم که قدرت دارد، خداوند میفرماید اگر قرار است شری شما را احاطه کند و بخواهید به کسی پناه ببرید من «مَلِکِ النَّاسِ» هستم و میتوانم مقابل آن شر بایستم و به شما کمک کنم.
انسانها گاهی وقتها در خطرات به کسی پناه میبرند که ارتباط قلبی با او دارند؛ خداوند میفرماید اگر قرار است به «إِلَٰهِ» پناه ببرید من «إِلَٰهِ» حقیقی هستم و میتوانم شما را کمک کنم و شما را پناه دهم. متأسفانه ما با این اسم خداوند ارتباط برقرار نکردیم و کمتر در خصوص آن سخن گفته شده است.
در ارتباط عاشقانهای که بین بنده و «إِلَٰهِ» پیش میآید بنده میگوید هرچه خدا برای من تقدیر کند را میپذیرم و عاشقانه «إِلَٰهِ» خود را دوست دارم، بنده تمام وجود و نفسهای خود را از آن خداوند میداند. اگر خداوند را از این دریچه ببینیم حال عارفانه و عاشقانه به انسان دست میدهد که بهگونهای دیگر به زندگی نگاه کند.
انتهای پیام