به گزارش ایکنا از قزوین، تدبر از ریشه «دَبَر» به معنای «پشت» است، تدبر نیز به معنای اخذ تدبیر است یعنی اینکه در متن و آیات قرآن کریم تدبیری به کار رفته است. وقتی مخاطب در آن تدبیر و اندیشه کند و آن را بهدست آورد به این کار تدبر کردن میگویند. به عبارتی دیگر در هر آیه تدبیری بهکار رفته است و اگر بنده در آن اندیشه کند و آن را به دست بیاورد به این عمل او تدبر گفته میشود.
در این راستا ایکنای قزوین در تلاش است تا در ماه مبارک رمضان با انتشار تفسیر برخی از سورههای جزء ۳۰ قرآن کریم از سوی زهره مظفری، مربی تدبر در قرآن، برای مخاطبان، مسابقهای در پایان این ماه مبارک درباره نکات مطرح شده برگزار و به نفرات برگزیده جوایز نفیسی اهدا کند، حال در بیستوششمین شماره آن که به تدبر در سوره مسد پرداخته شده، میخوانیم.
سوره مبارکه مسد با نفرین آغاز میشود، «تَبَّتْ يَدَا أَبِی لَهَبٍ وَتَبَّ؛ بريده باد دو دست ابولهب و مرگ بر او باد». «تَبَّتْ» به معنای تباه شدن، ناکارآمدی و نابود شدن است؛ در آیه اول سوره «مسد» خداوند اینگونه نفرین میکند که دو دست ابولهب ناکارآمد باد. حال منظور از دو دست چیست؟ دست نمادی از قدرت است، خداوند در ابتدا به دو دست ابولهب اشاره میکند که نماد قدرت اوست و سپس به شخصیت ابولهب اشاره میکند این بدان معناست باید قدرت خود را در راه خدا و در راه دشمنی با خدا به کار ببریم. آنقدر این موضوع مهم است که خدا قدرت ابولهب را نفرین میکند تا قدرتش کارایی نداشته باشد.
نکته بعدی در خصوص واژه «ابولهب» است، اینکه اسمش و یا کنیهاش ابولهب بوده و یا اینکه خداوند این نام را برای او گذاشته است که باید در خصوص آن تحقیق صورت گیرد. واژه «ابولهب» به معنای پدر آتش است. چون ابولهب قدرت و تمام امکاناتش را برای دشمنی با خداوند به کار میگرفت این اسم و صفت لایق اوست یعنی اگر قرار باشد اسمی برای او قائل باشیم بهترین نام همین است که ابولهب و پدر آتش است چون آتش دشمنی با خدا را برافروخته است.
خداوند در آیه اول به قدرت ابولهب اشاره دارد که ناکارآمد باشد و قطعاً از جانب خداوند محکوم به تباهی است. فاصله زمانی برای خداوند معنا ندارد یعنی اگر خداوند او را نفرین میکند بدان معناست که نفرین اتفاق افتاده است چون فاصله زمانی برای ما انسانها در این دنیا معنا پیدا میکند.
اگر وارد دنیای دیگر شویم و از قید زمان این دنیا رهایی یابیم همه آنچه که در قرآن وعده داده شده است را تحقق یافته خواهیم داد که نکته بسیار مهمی است.
خداوند به وعده خود عمل میکند و اینجاست که در دل انسان مؤمن امید و در دل کافران خوف ترس ایجاد شود. ممکن است ترس مانع کار آنان شود در غیر این صورت اگر با همین روند زندگی کرده و توبه نکنند عذاب وعده داده شده خداوند در انتظار آنان خواهد بود.
آیه دوم «مَا أَغْنَى عَنْهُ مَالُهُ وَمَا كَسَبَ؛ دارايى او و آنچه اندوخت سودش نكرد»؛ اگر به خود مینازیم و با خداوند دشمنی میکنیم به سبب آن چیزی است که داریم. یکی از داشتههای ما ثروت ماست یعنی احساس میکنیم با ثروت خود میتوانیم جلوی خداوند بایستیم. اگر دقت کنید اصولاً کسانی که جلوی خداوند میایستند و تکبر میورزند از غنا برخوردارند.
باید مراقب باشیم چون انسان با مالش مورد آزمون خداوند قرار میگیرد؛ وقتی خداوند به عدهای از بندگان مال میدهد دیگر خداوند را بندگی نمیکنند.
«وَمَا كَسَبَ» یعنی آنچه که کسب کرد او را به اهدافش نرساند و بینیاز نکرد، بنابراین مال و قدرت چیزهایی هستند که افراد در این دنیا کسب میکنند و اگر انسان بندگی نکند در امتحانات الهی شکست خواهد خورد.
هر آنچه که ابولهب انجام داد ناکارآمد شد؛ جاه، قدرت و مقام ابولهب نتوانست او را به اهدافش برای مقابله با خدا برساند.
انتهای پیام