بی‌ثباتی درونی و بیرونی انسان نتیجه دوری از اسماء الهی است
کد خبر: 4130411
تاریخ انتشار : ۰۹ فروردين ۱۴۰۲ - ۱۲:۰۹
جان‌بزرگی:

بی‌ثباتی درونی و بیرونی انسان نتیجه دوری از اسماء الهی است

استاد تمام پژوهشگاه حوزه و دانشگاه با بیان اینکه وقتی از اسماء الهی فاصله می‌گیریم درون خود را دچار ویرانی کرده‌ایم، گفت: زمانی که در درون خودم صبر ندارم و بی‌ثبات باشم در ثبات بخشی بیرونی نیز متزلزل خواهم شد.

مسعود جان بزرگی

به گزارش ایکنا از قزوین، مسعود جان‌بزرگی، استاد تمام پژوهشگاه حوزه و دانشگاه در وبینار تحلیل روانشناختی دعای مجیر که شب گذشته، هشتم فروردین‌ به همت گروه درمان چندبعدی معنوی خداسو از سوی مرکز خدمات مشاوره و روانشناسی «طلیعه سلامت» برگزار شد، گفت: در‌ این جلسه در خصوص اینکه چطور خود را آماده پناه‌جویی کنیم، گفت‌و‌گو خواهیم کرد.

وی ادامه داد: تعبیری تحت این عنوان است که بعضی‌ها به یک کشور دیگر پناهنده می‌شوند که اگر بخواهیم به چرایی پناهندگی و این انتخاب پناهندگان بپردازیم، عدم احساس امنیت مهم‌ترین توجیه آنان برای پناهنده شدن است. قصد داریم در این جلسه به مکانیزم پناهندگی واقعی بپردازیم. در جلسه پیش به دنیای درونی و بیرونی انسان‌ها و برخی قوانین مربوط به سبک زندگی افراد پرداختیم و در این جلسه قرار است به بررسی قانون دیگری بپردازیم تا ببینیم چطور می‌توانیم این قانون را به لحاظ روان‌شناختی در زندگی فردی خود پیاده کنیم.


بیشتر بخوانید:


جان‌بزرگی اظهار کرد: در دعای مجیر می‌توان سبحان را به لحاظ معانی روانشناختی اینگونه تفسیر کرد که خداوند خود پاک و منزه است و این بندگان هستند که باید ذات و فطرت خود را پاک و منزه کنند. در قرآن کریم نیز به آیه‌ای تحت عنوان «سبحان‌الله عما یصفون» تأکید و توصیه شده که نشان از لزوم پاکی و منزهی پروردگار و عجز و ناتوانی ادراک ما در مقابل پاکی پروردگار است. برای درک از پاکی و‌ منزهی پروردگار چاره‌ای نداریم، جز آنکه از خداوند برای ‌درک هرچه بیشتر کمک بگیریم در همین راستا، دعای مجیر یکی‌ از مسیرهایی است که از سوی پیامبر به ما برای درک پاکی و‌ منزهتی خداوند، هدیه داده شده است.

وی یادآور شد: مکان و زمان قرائت دعای مجیر در ماه مبارک رمضان توصیه‌ شده است که در شب‌های بعد بیشتر در خصوص آن صحبت خواهیم کرد. در جلسه گذشته به این موضوع پرداختیم که ما یک ادراک داریم که در دنیای باطنی و‌‌ ظاهری اتفاق می‌افتد و این ادراک در اختیار ضرب می‌شود و در نتیجه واحدی را به خودش اختصاص می‌دهد.

این استاد پژوهشگاه حوزه و دانشگاه گفت: خداوند کریم یکی از لطف‌هایی که در حق انسان کرده است، این است که دنیای باطنی انسان را تا زمانی که عمل ظاهر نشود محاسبه نمی‌کند، مگر آنکه آن عمل «کسبت ایدیهم» یا «ما کسبت قلوبهم» باشد و انسان بر اساس آن اقدام به عمل کند.

وجود اختیار در دنیای باطنی انسان

وی اظهار کرد: بنابراین مشخص است که در دنیای باطنی نیز اختیاری وجود دارد. در نتیجه ادراک زمانی که ضرب بر اختیار می‌‌شود، فضای معنایی برای عمل ما به وجود می‌آید. به عنوان مثال ادراک من می‌گوید که جهان امن است و اختیار عمل نیز دارم بنابراین بر اساس ادراکی که جهان امن است، شروع به کار کردن می‌کنم و به دوست یا برادرم اعتماد می‌کنم و اگر از اعتمادم بر اساس ادراکم سوءاستفاده شود به نقطه آسیب‌پذیر می‌رسم.

استاد تمام پژوهشگاه حوزه و دانشگاه ادامه داد: اختیار ضرب‌ بر ادراک می‌شود و یک فضای معنایی ایجاد می‌کند این فضای معنایی، اصطلاحاً سنگ بنای سازمان یافتگی روانی ما است. اختیار، ادراک، معنا و سازمان یافتگی چهار عنوان متصل به هم هستند. چنانچه انسان ضربه و آسیبی بخورد می‌تواند بگوید دنیا ناامن است و همچنین می‌تواند همان معنای قبلی را حفظ کند و روی اختیارش سرمایه‌گذاری کند. اما می‌توان گفت که ادراک قابل تغییر است و اگر ادراک تغییر می‌کند، مبتنی بر نقشه روانی است که خداوند در یک فضای برنامه‌ریزی شده در اختیار انسان قرار داده است‌.

وی بیان کرد: در عنوان «سُبْحَانَكَ يَا ظَاهِرُ تَعَالَيْتَ يَا بَاطِنُ» به نظر می‌آید ظاهر با باطن در نهایت یک رابطه تعالی جویان پیدا می‌کنند‌ یعنی ادراک غلط منجر به اختیار غلط خواهد شد در نهایت سازمان یافتگی نیز اشتباه خواهد شد.

مبدع رویکرد درمان معنوی خداسو یادآور شد: طبیعت وجودی انسان این است که برای اختیار خود حتی در اشتباه احترام قائل است. این خصیصه که خداوند در وجود انسان خلق کرده خط و مشی روانشناسی است و ما روانشناسان معتقدیم در تربیت و اصول روانشناسی باید در راستای خط اختیار فرد حرکت کرد. آنچه برای انسان دارای ارزش است، قابل دفاع می‌شود و به اختیار، ادراک، سازمان یافتگی، عمل انجام شده، ارزش نیز اضافه می‌شود. بنابراین اگر ادراک درست و صحیح باشد نقطه قوت آن می‌شود و اگر اشتباه باشد نقطه ضعف تلقی خواهد شد.

جان‌بزرگی خاطرنشان کرد: آنچه انسان برای خود دارای ارزش می‌داند به ۲ دسته ارزش معنادار و ارزش بی‌معنا تقسیم می‌شود. یعنی بعضی ارزش‌ها معنادار هستند و برخی ارزش‌ها بی‌معنا هستند. همین اختیار که جزو ساختار وجودی ما است، یک شرایط بی‌ارزش و ضدارزش را به وجود می‌آورد که اتفاقاً انسان گاهی برای همین ضد ارزش‌ها بسیار می‌جنگد. خداوند نیز در قرآن اشاره می‌کند، انسان‌هایی که برای ضدارزش‌ها تلاش می‌کنند همچون آدمیانی هستند که سراب می‌بینند.

وی با طرح این پرسش که سازماندهی دنیای باطن، مهم‌تر است یا سازماندهی دنیای بیرون، گفت: در امنیت درونی که براساس آن انسان خود را پناهنده کشور دیگر یا فرد یا رفتاری خاص می‌کند، آیا امنیت بیرونی انسان را هم تأمین می‌کند؟ وقتی نیت من از بیرون و دنیای ظاهر شکل می‌گیرد، معاد آن دچار سختی می‌شود و در دعای مجیر به این موضوع اشاره شده است.

پاکسازی انسان برای نزدیکی به خدا

استاد تمام پژوهشگاه حوزه و دانشگاه تصریح کرد: برخی‌ها در بحث‌های خود نزدیکی خدا به انسان را با ترس ادغام می‌کنند در صورتی که این موضوع از ادراک غلط می‌آید و اگر قرار بود که نزدیکی با خدا این‌قدر سخت باشد، خداوند در دعایی نظیر دعای مجیر ۸۸ بار به انسان کد نمی‌داد که چگونه به من نزدیک شوید و انسان را به طرق مختلف دعوت به نزدیکی نمی‌کرد.

وی اضافه کرد: خداوند بارها در آیه قرآن اشاره کرده است که آیا نمی‌خواهید اجابت کنید مرا؟ و این نیاز دارد که انسان قوانین وجودی خود را بشناسد و خودش را برای نزدیکی به خدا پاک‌سازی درونی کند‌. آنچه انسان در دست دارد همچون گوی یخی است که هر لحظه امکان آب شدن و زوال دارد و قانونی که در خطای ادراکی وجود دارد، این است زمانی که دنیای باطنی من در اختیار خودم است و برای همگان قابل رویت نیست، من آزاد هستم. در پس این آزادی، دنیای باطنی ما بر خلاف دنیای بیرونی ماندگار است.

جان‌بزرگی ادامه داد: انسان از بیرون به دنبال ثبات می‌گردد در حالی که ثبات درونی خود را ویران کرده است. بنابراین وقتی که از اسماء فاصله می‌گیریم درون خود را دچار ویرانی کرده‌ایم. زمانی که من در درون خودم صبر ندارم و بی‌ثبات باشم، در ثبات بخشی بیرونی متزلزل خواهم شد و این بی‌ثباتی بی امنیتی به همراه دارد. خداوند در قرآن می‌فرماید «مَا عِنْدَكُمْ يَنْفَدُ وَمَا عِنْدَ اللَّهِ بَاقٍ» یعنی انسان به تنهایی ثبات ندارد و ثبات انسانی در نزدیکی به خدا به وجود می‌آید. تحقق ثباتی که انسان به دنبال آن است و میل باطنی به آن دارد را زمانی تجربه می‌کنیم که در کنار خدا باشیم. روانشناسان نیز می‌گویند، انسان زمانی از اضطراب‌ها فراری می‌‌شود که نسبت به آن اطمینان خاطر ندارد. بنابراین این ثبات باید از درون نهادینه شود تا به بیرون نیز ثبات بخشیده شود.

وی ادامه داد: یکی از خطاهای درونی انسان این است که ثبات درونی خود را به دلایل مختلف به‌هم می‌ریزد و در اینجا از اختیار سوءاستفاده می‌شود و به اجبار اضافه می‌شود. ما در دنیای بیرون اختیار نداریم اما اختیار در دنیای درون کارکردهای بسیاری دارد و زمانی که اختیار درونی خود را به سمت فضایی می‌بریم که ثبات ندارد و‌ یا به عبارتی اطلاعات غلط در آن وجود دارد، بی ثباتی و بی‌اختیاری درونی را تجربه می‌کنیم، همچون معتادی که در دنیای باطنی خود خیال می‌کند می‌تواند اختیارش را حفظ کند و هر آن که اراده کرد مصرف را کنار می‌گذارد درحالیکه که اینطور نیست.

استاد تمام پژوهشگاه حوزه و دانشگاه گفت: باید به دنبال ثبات ادراکی باشیم. یکی‌ از تهدیداتی که منجر به خود تحریک‌گری می‌شود، این است که خودم اجازه دهم که بی‌ثبات شوم و رسیدن به این مرحله، در پی دوری از اسماء الهی است.

وی در پایان خاطرنشان کرد: یکی از کارکردهای اسماء این است که به انسان ثبات درونی می‌بخشد. بنابراین ادراکی که داریم را ضرب‌ در اختیار کرده و به وجود خود سازمان می‌دهیم. اگر ادراک ما بر اساس سازماندهی درستی باشد به ما ارزش و تعالی می‌بخشد و اگر غلط باشد ما را به نار نزدیک می‌کند. در واقع ذات انسان در فضای نورانی است و لازمه حفظ آن اتصال به اسماء فطری است. در نتیجه رها کردن ثبات درونی و سوق به سمت ثبات بیرونی از خطاهایی است که قدرت اختیار را از انسان سلب می‌کند.

انتهای پیام
captcha