سرزنش، باطن انسان را آشفته می‌کند
کد خبر: 4131564
تاریخ انتشار : ۱۶ فروردين ۱۴۰۲ - ۰۹:۵۲
جان‌بزرگی:

سرزنش، باطن انسان را آشفته می‌کند

استاد تمام پژوهشگاه حوزه و دانشگاه با بیان اینکه سرزنش، اجازه کریم بودن را به انسان نمی‌دهد، گفت: وقتی مرتکب گناه می‌شویم خداوند نمی‌خواهد که ما وارد حال سرزنش شویم و از ما می‌خواهد توبه کنیم چون حال سرزنش، باطن ما را آشفته می‌کند.

مسعود  جان‌بزرگی

به گزارش ایکنا از قزوین، مسعود جان‌بزرگی، استاد تمام پژوهشگاه حوزه و دانشگاه در وبینار تحلیل روانشناختی دعای مجیر که شب گذشته، پانزدهم فروردین به همت گروه درمان چندبعدی معنوی خداسو از سوی مرکز خدمات مشاوره و روانشناسی «طلیعه سلامت» برگزار شد، گفت: تاکنون تعدادی از اسماء الهی را مورد بررسی قرار داده‌ایم و این موضوع به ما کمک می‌کند که وضعیت خود را بهتر رصد کنیم؛ تصوری که من از این اسماء دارم این است که هر کدام چراغ و نوری هستند در درون ما که باید با تلاش آن را روشن کنیم، چراکه بسیاری از خطاهای ادراکی ما را از بین خواهد برد.

وی ادامه داد: گاهی اوقات ما چیزهایی را دارایی خود تصور می‌کنیم که واقعیت ندارد، مثلاً ما در درون خود به موضوعاتی دلخوشیم و آن را دارایی خود می‌دانیم و می‌خواهیم از آن‌ها محافظت می‌کنیم و فکر می‌کنیم این موضوعات به توسعه وجودی ما کمک می‌کند، اگر من بخواهم روی آن اسم بگذارم می‌گویم این یک خطای ادراکی است که انسان «ندارایی‌»هایش را دارایی ادراک می‌کند. گاهی این دارایی‌ها کاملاً منفی هستند و گاهی بعضی از آن‌ها مثبت هستند مثلاً فرض کنید اگر در دنیا از ۱۰۰ نفر آدم بپرسید که شما در حساب بانکی‌تان چقدر پول دارید ۹۸ نفر واقعیت را نمی‌گویند چون فکر می‌کند این دارایی رازی است که باید برای خودشان بماند برای اینکه می‌خواهند از آن برای توسعه وجودی خودشان استفاده کنند.

چرا به خدای کریم خودتان مغرور می‌شوید

جان‌بزرگی در ادامه با اشاره به واژه کریم مطرح کرد: چرا در قرآن «کریم» به موضوعات مختلفی نسبت داده شده است، مثلاً در قرآن داریم «يا أَيُّهَا الْإِنْسانُ ما غَرَّکَ بِرَبِّکَ الْکَريمِ» ای آدم‌ها چه می‌شود که شما به خدای کریم خودتان مغرور می‌شوید؛ اینجا باید بگوییم که «کریم» یعنی چه؟ در برخی از قسمت‌های قرآن آیاتی وجود دارد که کریم را به گیاهان نسبت داده است؛ در برخی مواقع کریم را به قرآن نسبت داده‌اند یا کریم را به ماه مبارک رمضان نسبت داده‌اند؛ اگر بخواهم این موضوع را به بحث‌های خود در دنیای باطنی ربط بدهم باید بگویم گاهی ما دچار خیال می‌شویم مثلاً وقتی یک نفر خیلی کرامت به خرج می‌دهد می‌گوییم طرف مقابلش پررو می‌شود؛ حال باید بدانیم که در همین آیه برخی از مفسرین معنی «کریم» را گذشت و چشم‌پوشی از خطا و همراه با ترک سرزنش عنوان کرده‌اند چشم‌پوشی و گذشت از خطای یک نفر بدون اینکه او را سرزنش کنیم بسیار کار سختی است.

وی تصریح کرد: کلمه سرزنش ضد کرامت است، من اگر چراغ کرامت را در وجود خودم روشن کنم آن وقت به صورت خودکار سرزنشگری خاموش می‌شود، انسان‌ها وقتی دچار مشکل می‌شوند ذهن آن‌ها به سمت دو مسیر حرکت می‌کند یا به سمت راه حل می‌روند یا به سمت سرزنش کردن خودشان و دیگران حرکت می‌کنند و باید بدانیم در هنگام سرزنش هرگز راه حل پیدا نمی‌شود چون سرزنش همیشه حالِ بد است و انسان را بیشتر دچار وهم می‌کند.

استاد تمام پژوهشگاه حوزه و دانشگاه خاطرنشان کرد: در مشکلات اگر از خودمان بپرسیم «چرا» در واقع خودمان را سرزنش کرده‌ایم درحالی که باید از سرزنش دوری کنیم؛ کلمه «چرا» کلمه بسیار بدی است وقتی کسی کار بدی انجام می‌دهد و به او می‌گویم «چرا؟» خیلی حال بدتری به او دست خواهد داد، در روان درمانگری هم به روان درمانگرها یاد می‌دهند که از این کلمه کمتر استفاده کنند چون ذهن را دچار آشفتگی می‌کند.

چراغ کرامت را در وجود خود روشن کنیم

وی ادامه داد: آشفتگی باطن، آشفتگی بیرونی به وجود می‌آورد و هیچ وقت ثبات بیرونی آشفتگی درونی را از بین نمی‌برد اینها قواعدی هستند که درباره دنیای درون و دنیای بیرون صحبت کردیم. پس یکی از شاخص‌هایی که می‌توانیم ببینیم چراغ کرامت در وجود ما روشن شده یا نه این است که ببینیم در برخورد با مسائل چقدر حال سرزنش به ما دست می‌دهد. وقتی که گناه می‌کنیم خدای کریم دلش نمی‌خواهد که ما وارد حال سرزنش شویم و سریع از ما می‌خواهد توبه کنیم چون حال سرزنش باطن ما را آشفته می‌کند، این سرزنش شکل‌های مختلف دارد گاهی از سرزنش استفاده می‌کنیم برای اینکه کرامت خودمان را زیر سؤال ببریم. به عنوان مثال وقتی زوجی به ما به عنوان روانشناس مراجعه می‌کنند و یکی از آن‌ها کار اشتباهی انجام داده است؛ به آن‌ها می‌گوییم که وارد فاز بخشش شوید ولی طرف دیگر می‌گوید اگر من ببخشم او پررو می‌شود یعنی چه؟ یعنی حال سرزنش اجازه جریان پیدا کردن کریم بودن را در وجود انسان نمی‌دهد.

استاد تمام پژوهشگاه حوزه و دانشگاه اظهار کرد: حال ببینید خدا با ما چگونه رفتار می‌کند و ما با دیگران چگونه رفتار می‌کنیم. خدا می‌گوید هرچقدر تو گناه کردی به طرف من بیا، در دعای مجیر بالای ۱۶۰ بار به انسان یادآوری می‌کند که به سمت من بیا من تو را از شعله‌های آتش نجات می‌دهم؛ خداوند از اسماء مختلف استفاده می‌کند برای این که ما را از آنچه گرفتار شده‌ایم دور کند و گاهی اوقات ما پاسخ نمی‌دهیم؛ چه چیز باعث شده که ما چنین حالی پیدا کنیم آنچه ما در درون خودمان داریم و فکر می‌کنیم دارایی ماست باعث این حال در وجود ما شده است؛ وقتی یک نفر کار بدی را انجام داده چرا می‌خواهیم آن را در باطن خودمان نگه داریم؛ یکی از دلایل بیمار شدن آدم‌ها از نظر روانی آن است که اتفاقاتی که حتی در دوران معصومیت آن‌ها رخ داده است و برای خدا مهم نیست را برای خودشان حساب می‌کنند و آن را مال خود می‌دانند. در واقع بحث من این است که گناه مال ما نیست چرا اصرار داریم آن را در درون خودمان نگه داریم.

وی بیان کرد: خداوند به ما می‌گوید تو به سمت من بیا؛ من تو را می‌بخشم و بدون سرزنش و با کرامت با تو رفتار خواهم کرد اما تو با خودت چه می‌کنی؟ چرا به گیاهان «کریم» می‌گوییم؟ وقتی ما به یک چوب خشک آب می‌دهیم، گل می‌دهد و هر آنچه را دارد به ما عرضه می‌کند آیا دریغ دارد یا خست به خرج می‌دهد؟ سرزنش اصطلاحاً «آتشگیره‌» ماست، خست هم یکی دیگر از آتشگیره‌های ماست.

مفهوم «کریم» را تحریف نکنیم

جان‌بزرگی افزود: برای پیامبر و فرشته‌ها لفظ «کریم» استفاده شده چون کلام خدا را تغییر نمی‌دهند؛ بنابراین نباید کریم را تحریف کنیم به عبارت دیگر وقتی می‌خواهیم کریم باشیم وقتی قرار است در حق کسی کرامت به خرج دهیم باید این آتشگیره‌ها را از کنارش برداریم وگرنه فایده‌ای ندارد مثلاً وقتی به کسی کمک می‌کنید و به او پول قرض می‌دهید اگر هزار منت سر او بگذارید فایده‌ای ندارد. با این رفتار کار ما از دایره کرامت خارج خواهد شد. به عبارت دیگر نام کریم باید در درون ما جلوه و کارکرد داشته باشد، یک گیاه هرچقدر بیشتر گل می‌دهد بیشتر تکثیر می‌شود زیرا یکی از معناهای کریم پرفایده بودن است.

وی خاطرنشان کرد: اگر کرامت به معنی پرفایده باشد باید ببینیم که سود در بخشش است یا نگه داشتن؟ بله سود در دور ریختن است و انسان باید گناهی که در درونش است را با توبه رها کند که تمام شود زیرا آن گناه آتشگیره است و سیستم انسان را به هم می‌زند و خدا نمی‌خواهد این گناه در وجود انسان باقی بماند به همین دلیل برای آدمی دعوتنامه فرستاده است؛ این خداست که با انسان صحبت می‌کند این خداست که دعای مجیر را به جبرئیل یاد داده که به پیامبر بدهد و پیامبر به ما برساند.

مبدع رویکرد درمان معنوی خداسو تصریح کرد: گاهی ما خیلی غافلیم درحالی که مفاهیم بسیار زیبایی داریم که بهترین روانشناسی را به ما می‌آموزد و ما نسبت به آن بی‌تفاوتیم. بیاییم با روشن کردن چراغ کرامت در وجودمان رابطه‌مان را با دارایی‌هایی که ممکن است به دردمان نخورند روشن کنیم، مخصوصاً آتشگیره‌هایی که در کنارشان وجود دارد. به اسماء الهی متوسل شویم آن آتشگیره‌ها را خاموش کنیم؛ خدا می‌گوید من آن‌ها را خاموش می‌کنم شما فقط باید اراده کنید که به سمت من بیاید؛ در زمین واقعی زندگی که من برایتان طراحی کردم وارد شوید و با من باشید و حواستان به من باشد؛ من حواسم به شما هست.

جان‌بزرگی در پایان گفت: باید ببینیم آنجا که حال سرزنش کردن ما بیشتر می‌شود چه اتفاقی رخ داده؛ آیا این سرزنش به نفع ماست یا به ضرر ما، به نفع دیگری است یا به ضرر دیگری، در معنای کریم می‌گوییم وقتی می‌بخشی به دست می‌آوری وقتی از گناه دیگری عبور می‌کنی گناه خودت پاک می‌شود و این به ما سود باطنی و حتی سود مادی می‌رساند حتی سلامت جسمی ما را تضمین می‌کند ببینید کسانی که سرزنشگر هستند چه به لحاظ جسمی و چه به لحاظ روانی چه مشکلاتی دارند؛ مدار مغزی کسی که سرزنشگر و منفی‌نگر است با آن کسی که زیبا‌نگر است باهم فرق دارد بنابراین باید به این آتشگیره‌ها توجه کنیم؛ این نکته را هم بدانیم که نیاز نیست به سراغ کم کردن سرزنش برویم بلکه به سمتی برویم که چراغ کریم بودن را در وجودمان روشن کنیم این راه، راه نزدیکتری است، بگوییم «اجرنامن‌النار یا‌مجیر» و این را در وجود خودمان تکرار کنیم.

انتهای پیام
captcha