شکر و سپاس یوسف(ع) از الطاف الهی
کد خبر: 4136214
تاریخ انتشار : ۰۸ ارديبهشت ۱۴۰۲ - ۱۱:۰۸
در صحبت قرآن/ 105

شکر و سپاس یوسف(ع) از الطاف الهی

سپاس و ستایش یوسف و صلای «رب قد اتیتنی من المُلک» را همه آدمیان باید هم بشنوند و هم بگویند از آنکه خداوند همه ما را مُلک بخشیده و علم آموخته است.

۳۶۵ روز در صحبت قرآن نوشته استاد حسین محی‌الدین الهی قمشه‌ای، کتاب چهارم از مجموعه کتاب‌های جوانان و فرهنگ جهانی است. این مجموعه با هدف شناساندن فرهنگ و ادبیات به جوانان اولین بار سال ۱۳۹۰ به همت نشر سخن تدوین منتشر شده است.

کتاب «۳۶۵ روز در صحبت قرآن» ۳۶۵ قطعه کوتاه و بلند از قرآن برای آشنایی جوانان با تعلیمات فراگیر قرآن انتخاب شده و کوشش شده است که این گنجینه تصویری از ابعاد گوناگون کلام آسمانی برای مخاطب ترسیم کند.

این کتاب، تفسیر در معنی اصطلاحی کلمه مانند تفاسیری چون کشاف و مجمع البیان و امثال آن نیست، بلکه بیشتر انعکاسی از کتاب وحی در ادب عرفانی فارسی و اسلامی است و نگاهی دارد به قرآن از دیدگاه ادبی، زیباشناسی و اخلاقی، اجتماعی و عرفانی.

گروه اندیشه ایکنا به منظور بهره‌مندی مخاطبان خود از این گنجینه قرآنی و ادبی اقدام به انتشار قطعه‌‎هایی از کتاب «در صحبت قرآن» کرده است. یکصدو پنجمین قسمت از تحفه این کتاب با عنوان «شکر و سپاس یوسف(ع) از الطاف الهی» تقدیم مخاطبان گرامی می‌شود.

 

رَبِّ قَدْ آتَيْتَنِي مِنَ الْمُلْكِ وَعَلَّمْتَنِي مِنْ تَأْوِيلِ الْأَحَادِيثِ فَاطِرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ أَنْتَ وَلِيِّي فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ تَوَفَّنِي مُسْلِمًا وَأَلْحِقْنِي بِالصَّالِحِينَ ﴿۱۰۱یوسف﴾

(یوسف گفت) پروردگارا، تو به من مُلک و عزّت بخشیدی و مرا تعبیر خواب‌ها آموختی. تویی آفریدگار آسمان‌ها و زمین و تویی دوست و یاور من در دنیا و آخرت. مرا مسلمان بمیران و به نیکوکاران عالم ملحق گردان.

معین الدین هروی معروف به ملامسکین در تفسیر «الر» که در اول سوره یوسف آمده گفته است که الف اشاره به آغاز داستان است که می‌فرماید: اذ قال یوسف لابیه (آیه4) و «لام» اشاره به نقطه اوج در وسط داستان است که فرموده است: لو لا ان رای برهان ربّه(آیه 24) و «ر» اشاره به آخر داستان است در همین آیه حاضر که یوسف پروردگار خویش را اولا سپاس می‌گوید به خاطر نعمت‌‌های گوناگون که به وی عطا کرده و ثانیا او را به عنوان دوست و سرور و ولی خود در دنیا و آخرت معرفی می‌کند که این تعلیمی است به همه ادمیان که خدا را به دوستی برگزینند و ثالثا دعا کرده است که خدایا مرا با حالت تسلیم و رضا از این جهان ببر و به نیکان و خوبان ملحق گردان و این دعاها نیز تعلیمی دیگر است جمله مردمان را که تسلیم حق شوند و به صحبت نیکان بپیوندند:

گر از آن آدمیانی که بهشتت هوس است
عیش با آدمیی چند پریزاده کنی (حافظ)

تفسیر آن سه حرف به این سه آیه، کشف یک هم آهنگی است و آن را نباید تفسیر شمرد بلکه از جمله استحسانات و لطیفه جویی‌ها است.

داستان یوسف با این ستایش و نیایش زیبا پایان می‌یابد اما اهتزاز لطایف آن که شرح اطوار عشق و تجلیات جمال یوسف است هیچگاه از دل نمی‌رود.

به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی
به صد دفتر نشاید گفت وصف الحال مشتاقی (سعدی)

سپاس و ستایش یوسف و صلای «رب قد اتیتنی من المُلک» را همه آدمیان باید هم بشنوند و هم بگویند از آنکه خداوند همه ما را مُلک بخشیده و علم آموخته است. سلطان آفرینش ما را از ملکوت عالم به عرصه مُلک فرستاد و مُلک زمین و آسمان را به ما بخشید و در زمین ما را به پادشاهی مُلک تن نشاند. کدام پادشاه توانسته است به صرف اراده، پرده‌های غرفه‌اش را بالا و پایین برد و کدام پادشاه را هرگز ندیم و غمخواری چون لبخند بوده است.

پرده نشین کرد سرِ خواب را
کسوتِ جان داد تنِ آب را
خنده به غمخوارگی لب نشاند
زهره به خنیاگری شب نشاند (نظامی مخزن الاسرار)

شاید اینها مهریه عروسی ما با دوشیزه تن بود که خورشید را چون حلقه زر در دست ما کردند و با چراغ مهتابی ماه فضای عشق و رویا آفریدند و هزار دستان را گفتند که شب تا سحر با موسیقی باد و نغمه جویبار تکرار عشق کند و تاج آسمان را که هزار گوهر رخشان در اوست بر سر ما نهادند تا همگی مست و سرخوش شویم و یوسف‌وار بگوییم:«ربِ قد اتیتنی من الملک»

 

انتهای پیام
مطالب مرتبط
captcha