به گزارش ایکنا از قزوین، مسعود جانبزرگی، استاد روانشناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه در وبینار آموزشی ویژه ماه مبارک رمضان که به همت دپارتمان درمان معنوی مرکز طلیعه سلامت و مرکز دانش بنیان گسترش و آزمایش روانشناسی معنوی جانبزرگی برگزار شد، گفت: سالهای گذشته مباحثی در خصوص روانشناسی ظاهر و باطن داشتیم. آنچه ما از مکتب اسلام و قرآن فرامیگیریم این است که باطن ما دائم در حال مراقبت از ظاهر است که باید به طور عملی آنها را در زندگی خود به کار بگیریم.
وی ادامه داد: به صورت معمول در دنیای باطنی خود نیروهایی داریم که باطن ما را مدیریت میکنند و با عمل ما در ظاهر ارتباط دارند. نیت بسیاری از مسائل زندگی ما را رقم میزند و مشکلات ما را مدیریت میکند، هرچند در بحث معنویت فرض بر این است که جایگاه مبدأ و معاد در باطن انسان است و صعود به باطن بازمیگردد.
این استاد روانشناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه خاطرنشان کرد: اگر عملی که از ما سرمیزند متناسب با باطن نباشد میتواند راه فوت یا موت را در پیش بگیرد و اگر عمل ما مناسب باطن باشد در سیر صعودی قرار میگیرد و با نیتی که خداسو باشد یا نباشد دچار مشکلاتی خواهیم شد.
وی افزود: نکته دیگری که دانستن آن خوب است این است کمتر مشکلی را در زندگی تجربه میکنیم که این مشکل ربطی به نیت و مبدأ و معاد نداشته باشد، وقتی در ارتباط با عنایت و هدف عمل نتیجه نمیگیریم مشکلات از اینجا ریشه میگیرد و در باطن ما ذخیره میشود.
بیشتر بخوانید:
جانبزرگی اظهار کرد: اگر عملی از باطن ما ریشه بگیرد و در ظاهر به یک عمل ظاهری تبدیل شود و در عین حال نیت درست نباشد ما را دچار حال بد خواهد کرد. همانگونه که باطن ما از ظاهر ما مراقبت میکند به نظر میرسد ظاهر باید خود را با باطن هماهنگ کند. حال ممکن است سؤال پیش آید آیا در منابع ما فلاسفه در این خصوص صحبت کردند؟ باطنی که در خصوص آن صحبت میکنیم از عالم باطن شکل میگیرد یا حاصل فرایند عمل ساخته شده از دوران کودکی است.
وی تصریح کرد: به نظر نمیرسد دوگانگی با فساد نیت ذاتی باشد بلکه چنین به نظر میرسد که حاصل یکتجربه باشد و آنچه ما را دچار مشکل میکند به چگونگی اجرای عمل ما در ظاهر بازمیگردد که به مرور زمان باطن را آلوده خواهد کرد بنابراین رابطه ظاهر و باطن یک رابطه دوطرفه است.
این استاد روانشناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه با طرح این پرسش که ظاهر چه ویژگی دارد، ادامه داد: وقتی که از ظاهر صحبت میکنیم گویا ظاهر آشکارکننده باطن است و تردیدی در آن وجود ندارد و همه روانشناسان به آن معتقدند. برای مثال از روی اسم ۱۶ نکته شخصیتی فرد را میتوان حدس زد. اگر بگوییم ممکن است باطن ما به ظاهر نیاز داشته باشد صحیح است. نیازهای باطنی مانند نیاز به وحدت و بقا، گرایش عجیبی به شکوفا شدن دارند و کارکرد ظاهر محقق کردن باطن عمل ماست. عملی که در باطن شکل میگیرد علاقهمند به جلوه و ظهور است بنابراین کارکرد اصلی ظاهر نشان دادن باطن واقعی ماست. باطن برای پنهان کردن تلاش میکند اما خیلی مواقع عمل ما ظاهر میشود.
وی گفت: ظاهر بر خلاف باطن محدودیت دارد و محدود به زمان، مکان و فناست. هر چقدر که باطن محدود به این عنصر نیست ظاهر اینگونه نیست و نمیتواند وظیفه اصلی خودش را نسبت به باطن انجام دهد برای همین نیاز به مراقبت دارد. تا زمانی که نیت انفاق دارید ولی انجام نمیدهید باطن ناآرام است، همچنین وقتی عمل در ظاهر به ریا آلوده شود باطن احساس آرامش نخواهد کرد.
جانبزرگی اظهار کرد: باطن عاشق دنیای ظاهری است و حتی در خواب از ظاهر و اجزای بدن نیز مراقبت میکند. باطن بدون وقفه و قید و شرط مراقبت میکند اما ظاهر عاشق خودش است. در دنیا میلیاردها نفر برای حفظ ظاهر تلاش میکنند.
وی خاطرنشان کرد: در شهادت فرد ظاهر خود را فدا میکند تا باطن احیا شود، هر چقدر باطن وحدتگرا است ظاهر کثرتگراست و اگر عدم تعادل را تجربه میکنیم بهخاطر پرداختن به ظاهر است. عدم تعادل از باطن ریشه میگیرد اگر ظاهر گرایش به تعادل دارد باطن گرایش به تعالی دارد که این آشفتگی خوب است.
این استاد روانشناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه تصریح کرد: یکی از نیازهای پایه ما تعادلجویی است که با تنظیم ظاهر تحقق مییابد در حالی که ظاهر زود از تنظیم خارج میشود؛ برای مثال در ظاهر کنترل زبان به شدت سخت است و زیادهخواهی و مصرفکننده بودن ویژگی همه ماست؛ مصرفکننده بودن از ویژگی ظاهر است ظاهر به پایان گرایش دارد و نتیجهگراست هرچند که باطن ما بر خلاف فرآیندها و عملگرایی ظاهر، کمالگراست. باطن کمالگرا و ظاهر عملگراست چون باطن به هدف عالی و معنا فکر میکند و کلنگر است در حالی که ظاهر به جزئیات توجه دارد.
وی افزود: وقتی ما دچار وسواس میشویم کمالگرا میشویم و میتوانیم یک عمل را در بالاترین حد استاندارد خود انجام دهیم. بهدلیل فناپذیر بودن انجام یک عمل کامل امکانپذیر نیست اما کمالگرایی باطنی است و در ادبیات روانشناسی برای کمالگرایی ترجمه قابل قبول نداریم چون کمالگرایی باطنی است و بهخاطر تکثر و زیادهخواهی ظاهر زود خسته میشود چون ضعیف است، باطن ما هر چقدر کار میکند خسته نمیشود برای همین از کار معنوی خسته نمیشویم و نشاط داریم چون باطن با فعالیت قوی و ظاهر ضعیف میشود.
جانبزرگی گفت: ویژگی دیگر ظاهر این است بهخاطر خوددوستداری، دوست دارد آزاد باشد و از گرفتاریهای باطنی نیز رهایی یابد، اینجاست که سرزمین آسیبپذیری مشخص میشود. بهخاطر ویژگیهای ظاهر، امام سجاد(ع) در دعای ابوحمزه میگوید ظاهر باعث تنبلی میشود. باطن وقتی میبیند ظاهر نمیتواند با او راه بیاید خسته میشود. وقتی خدا با دعوت به ما ابراز علاقه میکند چرا دعوت را رد و تنبلی میکنیم؟
وی افزود: وقتی که ظاهر ما از داشتن چیزی مطمئن میشود رابطه او با آن چیز ضعیف میشود. خدا ما را دعوت میکند و ما تنبلی میکنیم. چرا وقتی دچار مشکل میشویم سراغ خدا میرویم اما هنگام دعوت ناز میکنیم؟ در پاسخ باید بگوییم که ظاهر موجب این اتفاق میشود.
این استاد روانشناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه اظهار کرد: خداوند مهربان است و برای ما شرایطی را فراهم کرده است که این رابطه را با اعمالی ماند نماز و روزه اصلاح کنیم. نماز پنج بار در روز تمام روابط ظاهری شما را با دنیای بیرون را قطع میکند تا رابطه بنده با خدا برقرار شود.
وی تصریح کرد: اگر ظاهر تسلیم باطن خداسوی ما نشود تخریبگر باطن ما خواهد شد. نماز ذکر اکبر است، انگار ما پنج بار در روز به پزشک نیاز داریم و باید دردهای خود را دور بریزیم تا وارد باطن ما نشود.
جانبزرگی خاطرنشان کرد: خداوند در آیه ۱۲۰ انعام فرموده است وَذَرُوا ظَاهِرَ الْإِثْمِ وَبَاطِنَهُ ۚ إِنَّ الَّذِينَ يَكْسِبُونَ الْإِثْمَ سَيُجْزَوْنَ بِمَا كَانُوا يَقْتَرِفُونَ؛ یعنی گناه آشکار و پنهان را رها کنید؛ قطعاً کسانی که مرتکب گناه میشوند به زودی در برابر آنچه همواره مرتکب میشدند، مجازات خواهند شد. خداوند متعال در این آیه تأکید دارند که از گناه ظاهری و باطنی فاصله بگیرید در حالی که مفسرین جدید میگویند گناه یک ظاهر و یک باطن دارد. با دروغ ظاهر ماجرا درست میشود اما به باطن آسیب میزنیم. تأثیر باطن بر ظاهر مراقبت است. اگر حال ما خوب نباشد عبادت باطن ما را پالایش میکند.
وی اظهار کرد: خود را برای تمرین فضیلتها مجبور کنید، ظاهر دنبال راههای میانبر است که خیلی از آنها زمینهای برای فضائل خواهد شد اما فضائل از باطن ریشه گرفته و در ظاهر تجلی مییابد. سیستم روانی خود را برای پذیرش فضیلتها مجبور کنید. هیچ عبادتی نداریم که بدن با آن درگیر نباشد، روزه عبادت خاصی است به عبارت دیگر در ماه رمضان برای مدیریت ظاهر تمرین میکنید تا بتوانید باطن خود را پالایش کنید تا یک سال برای شما کار کند اما اگر روزه فقط محدودیت خوردن و آشامیدن باشد فایده ندارد.
این استاد روانشناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه اشاره کرد: خداوند در آیه ۱۸۳ سوره بقره میفرماید يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ؛ یعنی ای اهل ایمان! روزه بر شما مقرّر و لازم شده، همانگونه که بر پیشینیان شما مقرّر و لازم شد، تا پرهیزکار شوید. بنابراین روزه کارکرد ویژهای دارد به شرطی که آداب آن را رعایت کنیم.
وی گفت: ماه رمضان نزد خداوند احترام و فضیلت بالایی دارد؛ در این ماه تا جایی که امکان دارد همه جوارح و ظاهر تسلیم باطن شود و از محرمات دوری کرده و خلاف دستور خدا عمل نمیکند.
جانبزرگی تصریح کرد: چطور روزه در ماه رمضان میتواند اخلاص ایجاد کند؟ اخلاص یکی از ویژگیهایی است که اگر آن را بیابیم ظاهر و باطن وحدت پیدا میکند؛ سرنوشت و سیستم سلامت ما به روزه وابسته است. در دعای ابوحمزه از امام سجاد(ع) میشنویم که روزه رابطه ما را با خدا اصلاح میکند تا ظاهر و باطن را در مسیر توحید قرار دهیم.
انتهای پیام