به گزارش ایکنا از قزوین، حجتالاسلام والمسلمین عباس پسندیده، رئیس پژوهشکده اخلاق و روانشناسی اسلامی، در وبینار تحلیل روانشناختی دعای مجیر که شب گذشته، پانزدهم فروردین به همت گروه درمان چندبعدی معنوی خداسو از سوی مرکز خدمات مشاوره و روانشناسی «طلیعه سلامت» برگزار شد، با اشاره به اینکه دعا را نه برای حال و احوالات بلکه برای استفاده معنوی آن بخوانید، گفت: رمضان ماهی است که میتوان برنامه سال را در آن تنظیم کرد و یکی از چیزهایی که میتواند برای انسان توشه فراهم کند دعاهای وارد شده در این ماه ازجمله دعای مجیر است.
وی بیان کرد: مفاهیم الله، رحمن، رحیم و کریم پیش از این گفته شد و حالا به بند دیگر دعا «سُبْحانَكَ يَا مَلِكُ، تَعالَيْتَ يَامالِكُ، أَجِرْنا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ» میپردازیم. در متون، «مالک» به معنای دارا، «مَلِک» به معنای فرمانروا، پادشاه و حاکم و «مَلیک» به معنای صاحب امور موجود است و هر سه از ریشه «ملک» گرفته شدهاند.
این استاد دانشگاه ادامه داد: ملک و مالک از ریشه «م ل ک» است. که مؤلفههای آن شامل اختصاص، قدرت و توانمندی و نفوذ است. «اختصاص» به این معنا که وقتی میگویید مالک یعنی چیزی به مالک اختصاص دارد و در انحصار اوست که میتواند یک خودکار، یک شهر، یا کل هستی باشد. «قدرت و توانمندی» یعنی وقتی کسی مالک است نسبت به آنچه مالک آن است توانمندی دارد و وقتی کسی مَلِک است یعنی نسبت به مجموعه و زیرمجموعه خود توانمندی دارد. «نفوذ» به این معناست که حرف او نافذ و جاری است و امکان تصرف دارد. به عنوان مثال وقتی وسیلهای متعلق به شماست نمیتوانند به شما بگویند در مورد آن هیچ تصمیمگیری نداشته باشید. یعنی حرف فرد در مورد اموالی که مالک آنهاست نفوذ دارد. مالک جامعه کسی است که حرفش در آن جامعه خریدار دارد.
وی اظهار کرد: نکتهای که به عینی شدن مباحث کمک میکند این است که مالکیت چه از نوع مالک باشد و چه از نوع ملک بر دو گونه است اول «مالکیت بر ذات» وقتی خداوند مالک است یعنی ذات آن مال متعلق به خداست. وقتی خدا میگوید «کن فیکون» و نیاز به ابزار ندارد و ابزار مورد نیاز را نیز خود خداوند ایجاد میکند. دوم «مالکیت بر تدبیر» است یعنی کسی فرمانروا و ملک است، یعنی تدبیر امور جامعه به دست اوست و او صاحب اختیار تدبیر امور است و میتواند قانونگذاری کند، ضوابط تعیین کند، مقررات مشخص کند، برای اجرایی شدن ضمانت اجرایی تعیین و برای تحقق مجموعه، ملزومات لازم را تهیه و طراحی کند.
پسندیده خاطرنشان کرد: وقتی میگوییم خداوند متعال مالک است یعنی هم بر ذات و هم بر تدبیر مالک است. در مورد مالکیت انسانها دو سؤال وجود دارد اول وقتی انسان مالک چیزی هست مانند خانه، باغ، ماشین و موارد این چنینی آیا مالک بهذات است و دوم درباره مالکیت بر تدبیر این سؤال وجود دارد که چه کسی حاکم اداره زندگی است و برنامه زندگی برای سامان دادن و جلو رفتن از کجاست؟ برنامه و سبک زندگی بر اساس کدام یک موارد است، دل انسان، تفکرات غیر الهی و مادی، مکاتب لیبرالیسم، کاپیتالیسم یا سوسیالیسم بر چه اساسی است؟
وی ادامه داد: تسبیح در مورد مالکیت چیست؟ وقتی برنامه خدا این است که روزه گرفته شود و کسی میگوید مهم است که دلت صاف باشد و مهم نیست که روزه بگیری، یعنی مالکیت خدا در وجود آن انسان وجود ندارد که این همان آلوده شدن جنبه مالکیت در وجود فرد، به غیر خداست و همانطور که پیش از این اشاره شد همان ناری است که میتواند انسانها را بسوزاند. تدبیر و تشریع کار خداست. اما مدل زندگی ما چیست؟ بر اساس چه قوانینی و مدلی زندگی و حرکت میکنیم، تشریع، قوانین و دین مجموعه قوانین برای تدبیر زندگی، خدا؟ مالکیت واقعی را با چه کسی میدانیم؟ مثلاً در مورد مال کسوت و جمع آوری مال و نحوه کسب مال حلال و حرام بودنش و یا در مصرف مال طبق چه برنامهای پیش میرویم؟ در مورد روابط بین فردی، روابطمان را با دیگران چگونه تنظیم میکنیم؟
دانشیار گروه روانشناسی دانشگاه قرآن و حدیث قم گفت: در روایتی از حضرت علی (ع) پرسیده شده که منظور از ملک چیست؟ حضرت در پاسخ فرمودند خداوند ذاتی دارد که ملک، قدوس، سلام، مهمین است و تناسب با اسماء و صفات خداوند در افرینش اتفاقی میافتد و آفرینش انسانها یکی از نمودهای ملک بودن خداوند است. برای تحقق این اسم، خداوند خَلَقَ خَلقَه آفرینش را ایجاد کرد که این همان مالکیت بر ذات است و اشاره به این دارد که ایجاد، متعلق به خداست و هر چه دراین دنیاست مال انسان نیست و ایجادش با خداست و «اَمرهُم و نَهیهم» به این معنا که برنامه میدهد و برنامه را مشخص میکند. و «مُلک لَه دارای چهار وجه است، «قدرت» یعنی توانمندی در قلمرو که خداوند در همه خلقت توانمند است، «هیبت» یعنی ترکیب عظمت و هراس که دیگران نسبت به او در وجود خود عظمت و هراس ادراک میکنند، «ستوت» یعنی چیرگی بر قلمرو خود، در دعای کمیل خوانده میشود «ولایمکنالفرار منحکومتک». ما گاهی تصور میکنیم میتوانیم از دایره حکومت خدا خارج شویم مانند پسر نوح که تصور میکرد کوه میتواند انسان را نجات دهد و امر و نهی به معنا فرماندهی است.
وی اظهار کرد: برای دیدن تسبیح در متن زندگی باید ببینیم به چه میزان خدا را بر قلمرو خودش قادر میدانیم؟ خدا قادر است یا عاجز؟ نسبت به خداوند هیبت به معنای هراس ناشی از عظمت که به خاطر خشونت نیست، در ما وجود دارد؟ تصور میکنیم میتوانیم از دست خدا فرار کنیم؟ اگر برنامههایی که خدا برای نجات ما معرفی کرده است را انجام ندهیم میتوانیم از نار فرار کنیم؟
این استاد دانشگاه تصریح کرد: خداوند میفرماید اگر من در وجود شما نباشم زندگی برایتان سخت میشود «وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكاً 124طه». به عبارتی نمیشود زندگی خالی از خدا باشد و بخواهیم خوب زندگی کنیم. در بحث فرماندهی لازم است توجه کنیم که آیا به فرمان الهی توجه داریم؟ به آنچه خدا گفته عمل میکنیم؟ مالک که بر ملکیت به ذات اشاره دارد و ملک فرمانروایی بودن خدا را آلوده کردهایم به نفسانیت خودمان و از آنها تصور و پنداشت غلط داریم که این آلودگی همان نار را در پی خواهد داشت.
پسندیده در پایان بیان کرد: با توجه به مطالب گفته شده خدا مالک هست و مهم این است که آیا خدایی که ما متصور هستیم درباره مالک و ملک و... نیازمند تسبیح است؟ که در جلسات آتی درباره آن صحبت خواهیم کرد؛ از خدا میخواهیم در وجود تک تک ما اصلاح ایجاد شود؛ سُبْحانَكَ يَا مَلِكُ، تَعالَيْتَ يَامالِكُ، أَجِرْنا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ یعنی اگر مالکیت خدا را پیراسته کنیم از آتشهایی که در درون خودمان برافروختیم رها خواهیم شد.
انتهای پیام