لحظه پر زدن تو روضه فاطمیه بود
کد خبر: 3870258
تاریخ انتشار : ۱۸ دی ۱۳۹۸ - ۱۳:۱۹

لحظه پر زدن تو روضه فاطمیه بود

گروه فرهنگی ـ به مناسبت شهادت سردار دل‌ها شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی و همزمان با فرا رسیدن ایام فاطمیه، شاعر آئینی استان غزل‌هایی را در این خصوص سروده است که سه قطعه انتخاب شده است.

به گزارش ایکنا از چهارمحال‌وبختیاری، به مناسبت شهادت سردار دل‌ها شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی و همزمان با فرا رسیدن ایام فاطمیه، شاعر آئینی استان، داوود رحیمی، غزل‌هایی را در این خصوص سروده است که سه قطعه انتخاب شده است.

سردار شهید سلیمانی

دستت افتاد، اما تا آسمونا پر کشیدی
صبح جمعه، بعد عمری به آرزوت رسیدی

تموم تاب و تب تو، دعای روی لب تو
دیدن روی حسین بود، ذکر روز و شب تو

بودی یه عمری مشکی پوشِ حسین
این شبا هستی توو آغوش حسین

حیفه امسال، توی روضه نیستی بین ما دیگه
عاشق بودی، تن سوختت راز عشقت رو میگه

لحظه پر زدن تو، روضه فاطمیه بود
رفتی آخر مثه مادر، میون آتیش و دود

شلوغه تشییع نوکر اینهمه
ولی شبونه تشییع شد فاطمه

دشمن هرگز، نمی تونه عشق ما رو بفهمه
دنیا باید، اثر خون سردارو بفهمه

شهید حق نمی‌میره، شیعه تقاصو می‌گیره،
تا شهادت مسیر ماست، خونی هدر نمیره

رفتی و از خونت طوفان شد به پا
صبح فرج همراه مهدی بیا

مناجات حضرت زهرا(س)

دلم‌عجیب ازین زمونه سیره
اگه جوابشو ندی می میره
در خونت رو روو گداها وا کن
تو مادر منی برام دعا کن

دعای مادرونتو میخوام من
نگاه مهربونتو میخوام من
میخوام‌کمک کنی که سر به راه شم
نذار اسیر غفلت و گناه شم

مادر حسینی به حسینت قسم
یه نگاه به من کن که چقد بی کسم!
منو نبین اینجوری زمین افتادم
اگه تو بخواهی به خدا می رسم

مادر ببین بریدم از خودم
دلسرد و نا امیدم از خودم
باید خودت منو درست کنی
خیری که من ندیدم از خودم

یا فاطمه مدد یا فاطمه

شبایی که دلم‌ به غم اسیره
سراغ تربت تو رو می گیره
خودش رو تا مدینه می کشونه
به دنبال یه قبر بی نشونه

سر روی دیوار بقیع میذاره
مادر ببین دلم چه حالی داره
بی اختیار می باره اشک چشمام
به یاد مادر شهید گمنام

مادر غریبی که خبر نداره
پسر شهیدش تو کدوم دیاره
شبا که دلش برا گلش می گیره
نمیتونه سر روو قبر اون بذاره

کاش مبتلا به این جنون بشم
رویام اینه که بی نشون بشم
مادر تورو قسم به این شهید
رخصت بده شهیدتون بشم

یا فاطمه مدد یا فاطمه

انتقام

پیغام سپاه قاطع و کوتاه است:

آماده شوید مرگتان در راه است

یک ضربه زدیم دستمان گرم شود

این تازه شروع باء بسم الله است

انتهای پیام
مطالب مرتبط
captcha